per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
7
17
10.22038/jpsr.2016.7342
7342
Original Article
تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و درد زانوی سالمندان مبتلا به استئوآرتریت زانو
The Effect of Core Stabilization Training on Elderly Balance and Knee Pain With Knee Osteoarthritis
مهتاب سرتیپ زاده
sartipzadeh_m12@yahoo.com
1
مهتاب معظمی
moazami@um.ac.ir
2
محمدرضا محمدی
mohammadi32@yahoo.com
3
کارشناس ارشد حرکات اصلاحی و آسیب شناسی ورزشی، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بین المللی امام رضا مشهد، ایران
دانشیار، گروه فیزیولوژی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
استادیار، گروه آسیب شناسی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
هدف: استئوآرتریت زانو یکی از شایعترین مشکلات عضلانی- اسکلتی و واروس زانو جزء شایعترین ناهنجاری اندام تحتانی در افراد مبتلا به استئوآرتریت زانو میباشد که میتواند روی فعالیت روزانه سالمندان، ایجاد درد و کنترل پاسچر تأثیرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل و درد سالمندان مبتلا به واروس و استئوآرتریت زانو میباشد. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، 24 بیمار زن مبتلا به ناهنجاری واروس و استئوآرتریت زانو در دامنه سنی50 تا 65 سال با میانگین سنی 55/62 به طور داوطلبانه آمادگی خود را جهت شرکت در پژوهش اعلام کردند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. میزان درد بیماران با مقیاس دیداری درد VAS (Visual analogue scale)و جهت سنجش تعادل از دستگاه تعادل سنج بایودکس (BIODEX) استفاده گردید. گروه تجربی به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه، تمرینات ثبات دهنده را انجام دادند. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی استیودنت وابسته و مستقل استفاده گردید. یافتهها: تعادل ایستا و شدت درد در گروه تجربی پس از هشت هفته تمرین ثبات مرکزی تغییرات معنیداری را نسبت به پیش آزمون نشان داد (0/05>p). تغییرات بین گروهی برای میزان درد و تعادل ایستا نیز تفاوت معنیداری را نشان داد (0/05>p). نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد یک دوره تمرینات ثبات مرکزی توانسته بر تعادل ایستا و درد سالمندان مبتلا به واروس و استئوآرتریت زانو تأثیرگذار باشد. لذا میتوان از تمرینات ثبات مرکزی به عنوان یک روش به منظور کاهش درد در مفصل زانو و ایجاد ثبات و بهبود تعادل در بیماران سالمند مبتلا به واروس و استئوآرتریت زانو استفاده کرد.
Purpose: Knee osteoarthritis is one of the most common musculoskeletal problems and knee varus is one of the most common lower limb disorders in people with knee osteoarthritis which can affect the elderlys` daily activities, pain, and posture control. The objective of the present study is to investigate the effect of core stability exercises on the balance and pain in eldery people with knee varus and osteoarthritis. Methods: In this semi-experimental study, 24 women (age range: 50-65 years, average: 55.62 years) with knee varus and osteoarthritis wanted were recruited and divided randomly into two groups of experimental and control groups. The amount of patients` pain was measured by visual analogue scale (VAS). Moreover, the BIODEX device was used to measure the level of balance. The experimental group performed core stability exercises for 8 weeks, every week, and three sessions. For statistical analysis, dependent and independent T- student tests were employed. Results: Static balance and pain in the experimental group showed a significant change after eight weeks of core stabilization exercises compared to pre-test (p<0.05). Changes between groups for pain scale also showed significant differences (p<0.05). Conclusion: The results of this study showed that a period of core stability exercises may influence the static balance and pain in elderly people with knee varus and osteoarthritis. Also core stability exercises can be used as a method for reducing the amount of pain in knee joint and making stability and improvement in balance in elderly patients with knee varus and osteoarthiritis.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7342_e6693552686355c2abc874d4e24a028e.pdf
سالمند
استئوآرتریت
واروس
تمرینات ثبات مرکزی
تعادل ایستا
درد
Elderly
Osteoarthritis
Varus
Core stability training
Static balance
Pain
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
18
23
10.22038/jpsr.2016.7350
7350
Original Article
ارزیابی حساسیت بینایی محیطی و مرکزی در نزدیک بینی خفیف و متوسط
Central and Peripheral Visual Sensitivity Assessment in Low to Moderate Myopia
امیرحسین میرفندرسکی
a-mirfendereski@razi.tums.ac.ir
1
علی میرزاجانی
mirzajani.a@iums.ac.ir
2
محمدرضا منصوری
deanmed@tums.ac.ir
3
مهدی خبازخوب
khabazkhoob@yahoo.com
4
دانشجوی کارشناسی ارشد اپتومتری، گروه اپتومتری، دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
دانشیار گروه اپتومتری دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
استاد، چشم پزشک، مرکز تحقیقات بیمارستان چشم پزشکی فارابی، تهران، ایران
استادیار گروه داخلی و جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
هدف: بررسی همبستگی میزان نزدیکبینی و حساسیت بینایی محیطی و مرکزی در موارد خفیف و متوسط نزدیکبینی به کمک دستگاه پریمتری هامفری روش بررسی: ۲۹ فرد (۵۸ چشم) با میانگین عیب انکساری نزدیکبینی 1/2±2/98- تحت ارزیابی حساسیت بینایی محیطی با روش Peripheral 60-4 و توسط دستگاه پریمتری هامفری قرار گرفتند. محدوده مورد بررسی به سه حلقه 40-30، 50-40 و 60-50 درجه تقسیم شد و میانگین حساسیت هر حلقه مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین حساسیت مرکزی (فووآیی) نیز ارزیابی گردید. یافتهها: در مقایسه نزدیکبینی خفیف (0/75- تا 3- دیوپتر) و متوسط ( 3- تا 6- دیوپتر) تفاوت معناداری در حساسیت بینایی در محدوده 40-30 درجه (0/42=p) در محدوده 50-40 درجه (0/45=p) و در محدوده 60-50 درجه (0/35=p) مشاهده نشد. اما بین مقدار نزدیکبینی و حساسیت بینایی مرکزی یک همبستگی منفی مشاهده شد (0/33- =r و 0/01=p) نتیجه گیری: عدم مشاهده تفاوت معنادار بین دو گروه نزدیکبینی خفیف و متوسط در حساسیت بینایی محیطی، مبین این موضوع است که نمیتوان پارامتر حساسیت بینایی محیطی را یک فاکتور متغیر در بررسیهای مرتبط با عیب انکساری نزدیک بینی محسوب نمود. نیاز است تا مطالعات بیشتر و در ابعاد گستردهتر در این رابطه صورت پذیرد.
Purpose: The aim of the present study was to evaluate the correlation between peripheral and central visual sensitivity threshold and myopia in mild and moderate myopic eyes using Humphrey Field Analyzer (HFA). Methods: Twenty-nine subjects (58 eyes) with a mean refractive error of -2.98±1.2 D have undergone perimeric evaluation using peripheral 60-4 strategy in Humphrey device. The visual field was divided into three isopter rings: 30-40, 40-50 and 50-60 degrees. In each ring, the mean threshold was compared between the two myopic groups. Foveal thresholds were also measured and compared between groups. Results: In comparison between the mild and moderate myopic groups, there were not any significant differences in 30-40 ring (p=0.42), 40-50 ring (p=0.45) and 50-60 ring (p=0.35). However, a significant but negative correlation was found between foveal threshold and myopia (r=-0.33, p=0.01) Conclusion: Lack of any correlation between myopia and peripheral sensitivity threshold demonstrates that peripheral visual field is not a variable parameter in myopia studies. Further studies and in larger scales are recommended.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7350_c9c4e3212edb2474f93ab7f2a2bf5655.pdf
نزدیک بینی
حساسیت بینایی
بینایی محیطی
Myopia
Visual sensitivity threshold
Peripheral vision
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
24
33
10.22038/jpsr.2016.7347
7347
Original Article
بررسی قابلیتهای سیستم اطلاعات آزمایشگاه در دانشگاه علوم پزشکی مشهد -1392
Assessing Features of Laboratory Information System in Mashhad University of Medical Sciences, 2014
مرضیه معراجی
merajim1@mums.ac.ir
1
ناهید رمضان قربانی
nahidghorbani@yahoo.cpm
2
ساره یساقی
yasaghis881@mums.ac.ir
3
خلیل کیمیافر
kimiafarkh@mums.ac.ir
4
استادیار، دکترای مدیریت اطلاعات بهداشتی درمانی، گروه مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دکترای مدیریت اطلاعات بهداشتی درمانی، کارشناس مسئول مرکز توسعه و هماهنگی اطلاعات و انتشارات علمی، معاونت تحقیقات و فنآوری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی،تهران، ایران
کارشناس فناوری اطلاعات سلامت، بیمارستان و زایشگاه فلسفی، گرگان، ایران
استادیار، دکترای مدیریت اطلاعات بهداشتی درمانی، گروه مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
هدف: یکی از زیر مجموعههای سیستم اطلاعات بیمارستانی، سیستم اطلاعات آزمایشگاه است که از آن برای درخواست آزمایشات، کمک به پردازش نمونهها، دریافت نتایج از آنالایزرها و تهیه و ارسال گزارشها استفاده میشود. علیرغم تمام مزایایی که این سیستمها دارند مشکلاتی نیز در پیادهسازی و بکارگیری آنها وجود دارد. لذا در این پژوهش به بررسی قابلیتهای سیستم اطلاعات آزمایشگاه بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1392 پرداخته شده است. روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی – مقطعی بود که بر روی سیستم اطلاعات آزمایشگاه بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال1392 انجام شد. در این مطالعه قابلیتهای ضروری سیستم اطلاعات آزمایشگاه از طریق بررسی متون، شاخصهای ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی وزارت بهداشت (نسخه 4/3) و بررسی نظرات کاربران نهایی تعیین گردید و سپس در بیمارستانهای تحت مطالعه بر اساس چک لیست محقق ساخته جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از تعیین فراوانی و آمار توصیفی انجام پذیرفت. یافتهها: براساس ارزیابی انجام شده مشخص گردید که سیستم اطلاعات آزمایشگاه بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در (58/8) موارد قابلیتهای مورد نظر را داراست. تقسیمبندی قابلیتها در سه دسته الف) فرآیند آزمایشگاهی ب)گزارشات مالی و ج) گزارشات مدیریتی نشان داد که سیستم اطلاعات آزمایشگاه مورد بررسی در بخش مربوط به فرآیند آزمایشگاهی 52/7 درصد در گزارشات مالی صد در صد و در بخش گزارشات مدیریتی 66/6 درصد از قابلیتهای مطلوب را دارا بود. نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر قابلیتهای سیستم اطلاعات آزمایشگاهی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد در برخی موارد با وضعیت مطلوب فاصله دارد و باید مورد بازنگری قرار گیرد. لذا به منظور ارتقاء و افزایش کیفیت خدمات آزمایشگاهی بهتر است قابلیتهایی از جمله ارتباط سیستم اطلاعات آزمایشگاه با سایر سیستمهای اطلاعاتی، کنترل کیفیت آزمایش، اولویت قرار دادن گروههای خاص بیماران در سیستم لحاظ گردد.
Purpose: One of the subsystems of information system health is a laboratory information system (LIS) which is used to order tests, help processing of taken samples, receive the results of analyzer and provide reports. Despite advantages, there are difficulties in LIS implementation. Therefore, this study assesses abilities and features of teaching hospital’s LIS in Mashhad University of Medical Sciences in the year 2014. Methods: This descriptive-sectional study was conducted on the laboratory Information System of teaching hospitals of Mashhad University in 2014. Through literature review, using health information system evaluation indicators of Ministry of Health and Medical Education (3/4ed) and surveying final user opinion; necessary features of laboratory Information System was specified. According to the determined features in checklist format, teaching hospitals of Mashhad University was assessed. Descriptive statistics were used to analysis the data. Results: In general, LISs of teaching hospitals of Mashhad University have 69. 09 percent of the determined features. These features classified in three groups (a) the Laboratory processes (b) samples and tests and (c) financial and management reports. The findings showed that LISs had 72% of features related to laboratory process, 71. 4% of features related to test and samples and 62.5% of features related to financial and management reports. Laboratory process showed the maximum features and financial and management reports had the minimum features. Conclusion: With regard to findings, the conditions of the laboratory Information System of teaching hospitals of Mashhad University are relatively appropriate. In order to improve the laboratory services quality, it is recommended that features such as communication with other information system and laboratory test`s quality control included in the system and Assign more priority to the groups of patients with special diseases.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7347_be88f4c40d6d0ece144a7543618aeee0.pdf
سیستمهای اطلاعات سلامت
سیستم اطلاعات آزمایشگاه
بیمارستان
ارزیابی
health information system
Laboratory information system
Laboratory Systems
Hospital
Evaluation
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
34
41
10.22038/jpsr.2016.7355
7355
Original Article
بازشناسی همخوانهای خیشومی در نویز همهمه
Recognition Score of Nasal Consonants in Babble Noise
علی محمدزاده
almedzade@gmail.com
1
سیده زینب نورالدینی
z.nureddini@gmail.com
2
نازیلا صندوقدار
n.sandoughdar@sbmu.ac.ir
3
مربی، آسیبشناس گفتار و زبان و عضو هیئت علمی گروه شنواییشناسی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
کارشناس ارشد شنوایی شناسی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
آسیبشناس گفتار و زبان و کارشناس ارشد زبانشناسی، بیمارستان طالقانی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
هدف: برخی مداخلات محیطی مانند نویز همهمه میتوانند درک گفتار را دچار اشکال کنند. درک درست همخوانها پایه و اساس درک کلی گفتار است. معمولاً در محیطهایی ارتباط گفتاری برقرار میشود که چند گوینده در حال صحبت کردن هستند. 3 همخوان از همخوانهای زبان فارسی را همخوانهای خیشومی تشکیل میدهند که این همخوانها در درک گفتار نقش مهمی دارند. هدف ما از این مطالعه تعیین تأثیر نویز همهمه بر امتیاز بازشناسی همخوانهای خیشومی است. روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 48 مرد و زن به نسبت برابر و با شنوایی هنجار در محدوده سنی 24-19 سال از بین نمونههای در دسترس انجام شد. پس از انجام ارزیابیهای شنوایی و گفتاری، بازشناسی همخوانهای خیشومی در قالب هجای همخوان_واکه_همخوان و در حضور نویز همهمه در نسبتهای سیگنال به نویز صفر، 5- و 10- مورد آزمون قرار گرفت. یافتهها: با افزایش میزان نویز بازشناسی همخوانهای خیشومی در ابتدای هجا کاهش یافت. بازشناسی همخوانهای خیشومی در ابتدای هجا با واکه /a/ در نسبتهای سیگنال به نویز صفر (24/18 ± 87/5) در 5- 24/71 ± 80/2 )و در10- ( 35/66 ± 64/58 ) بود و تفاوت معناداری داشتند (0/0005>p)، اما بازشناسی این همخوانها در ابتدای هجا با واکههای/i/ ( 19/26±48/95) (0/341=p)، /e/ (33/42± 62/5) (p=0/057) ، /â/ (17/74± 47/91) (p=0/741) ،/o/ (28/69±2/30) (p=0/082) و /u/ (17/83± 7/29) (p=0/178) در نسبتهای سیگنال به نویز ذکر شده تفاوت معناداری نداشتند. در بازشناسی همخوانهای خیشومی انتهای هجا با واکه های /e/(24/73± 75/00) (p=0/008)، /a/ (24/09± 64/58) (p=0/002)، /â/ (24/32± 47/39) (p=0/006)، /i/(24/54± 79/68) و /o/ (28/67± 60/93) (p<0/0005) در نسبتهای سیگنال به نویز ذکر شده تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین بازشناسی این همخوانها در ابتدای کلمه در نسبت سیگنال به نویز صفر در زنان و مردان تفاوت معناداری نشان داد (0/39=p) که امتیاز بازشناسی در زنان (23/21± 64/58) بیشتر از مردان (24/07± 58/33) بود. نتیجهگیری: افزایش میزان نویز، امتیاز بازشناسی همخوانهای خیشومی را کاهشمیدهد. بازشناسی همخوانهای خیشومی در حضور نویز همهمه فقط در نسبت سیگنال به نویز صفر، با جنسیت رابطه دارد.
Purpose: Some environmental interventions such as multi talker babble noise can cause difficulty understanding speech. Understanding consonants is the basis for a general understanding of speech. Verbal communication usually occurs in environments where multiple speakers are talking. There are three nasal consonants in Persian language with important effect on speech perception. The aim of this study is to determine the effect of babble noise on the recognition score of stop and fricative consonants. Methods: This cross-sectional study was performed on 48 males and females, aged between 19-24 years with normal hearing. After auditory and speech evaluation, recognition of nasal consonants in consonant vowel consonant syllable at the presence of babbling noise was tested. Results: By increasing the amount of noise, the recognition of nasal consonants at the beginning of the syllable reduced. There was a significant difference between recognition of nasal consonants at the beginning of the syllable with the vowel /a/in the signal to noise ratio of zero (87.5±24.18), in, -5 (80.2±24.71) and -10 (64.58±35.66) (p<0.0005), however, there was not any significant difference in recognition of theses consonants at the beginning of the syllable with the vowels/i/ (48.95±19.26) (P=0.341), /e/ (62.5±33.42) (P=0.057),/â/ (47.91±17.74) (P=0.741), /o/ (30.2±28.69) (P>0.0005), /u/ (7.29±17.83) (P=0.178) in the mentioned signal to noise ratio. There was a significant difference between recognition of these consonants at the end of the syllable with the vowel /e/ (75.00±24.73) (P=0.008), /a/ (64.58±24.09) (P=0.002), /â/ (47.39±24.32) (P=0.006), /i/ (79.68±24.54) and /o/ (60.93±28.67) (P>0.0005) in the mentioned signal to noise ratio. Moreover, there was a significant difference in recognition of these consonants at the beginning of the word in the signal to noise ratio of zero between men and women (p=0.039). The women was higher than men. Conclusion: Increased babble noise levels significantly reduce the recognition score of nasal consonants, and average recognition score of nasal consonants in noise related to gender in the signal to noise ratio of zero.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7355_d6d6aaace4055b6880b5ff0f954438e3.pdf
همخوان خیشومی
بازشناسی گفتار
نویز همهمه
Nasal consonants
Speech in noise
Babble noise
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
42
54
10.22038/jpsr.2016.7343
7343
Original Article
مقایسه فشار کف پایی و نیروی عکس العمل زمین در کاراته کاران نخبه مرد و زن
The Comparison of Plantar Pressure and Ground Reaction Force in Male and Female Elite Karate practitioners
احسان طسوجیان
ehfarehsan@gmail.com
1
الناز دیزجی
dizajielnaz@yahoo.com
2
رغد معمار
m.raghad@yahoo.com
3
فرزانه علیزاده
ben_yagmoor65@yahoo.com
4
کارشناسی ارشد، گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
کارشناسی ارشد، گروه بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
استادیار، گروه بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
کارشناسی ارشد، گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
هدف: کاراته ورزشی است با ماهیت تحمل وزن همراه با پرشهای گوناگون که این پرشها فشار مکانیکی زیادی را به اندام تحتانی ورزشکار وارد می کند. از این رو هدف از تحقیق حاضر، مقایسه فشار کف پایی و نیروی عکس العمل زمین در کاراتهکاران نخبه مرد و زن بود. روش بررسی: 11 کاراته کار نخبه مرد و 12 کاراته کار نخبه زن به صورت غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. فشار کفپایی و پارامترهای مرتبط با آن با استفاده از صفحه emed (دستگاه اندازه گیری فشار کف پایی)، در 5 گام اندازه گیری شد. پس از تقسیم کف پا به 10 ناحیه، حداکثر فشار، حداکثر نیرو، سطح تماس در هر ناحیه محاسبه شد. از آزمون شاپیرو-ویلک جهت آزمون نرمال بودن توزیع داده ها استفاده گردید؛ سپس برای مقایسه پارامترهایی که دارای توزیع نرمال بودند از آزمون تی وابسته و آزمون تی مستقل و برای متغیرهایی که دارای توزیع نرمال نبودند از آزمونهای ناپارامتری ویلکاکسون و یو من ویتنی در سطح معناداری (0/05p≤) استفاده گردید. شاخص تقارن نیز برای تعیین تقارن بین پاها بکار برده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق، اختلاف معناداری در اوج فشار و سطح تماس و نیروی عکسالعمل زمین بین دو گروه و همچنین بین پاهای جلو و عقب گروهها نشان داد. نتایج شاخص تقارن نیز نشان داد که در اغلب ناحیه ها بین دو پای کاراتهکاران عدم تقارن وجود دارد. نتیجه گیری: تحقیق حاضر متغیر جنسیت را یک عامل مهم در نحوه توزیع فشار کاراته کاها معرفی می کند و این احتمال را می دهد که کاراته کاران نخبه اغلب از پای عقب خود به عنوان تحمل کننده وزن و از پای جلو جهت پیشروی و ضربه استفاده میکنند که چنین استفاده متفاوتی از دو پا در دراز مدت بر الگوی توزیع فشار کفپایی این افراد تأثیر خواهد گذاشت.
Purpose: Karate is an activity with weight bearing nature along with very jumping movements that exert a lot of mechanical pressure on athlete’s lower extremities. Therefore, the purpose of the present study was to compare plantar pressure and ground reaction force in male and female elite Karate practitioners. Methods: Eleven male and 12 female elite Karate practitioners were non-randomly and purposefully recruited. Plantar pressure and related parameters were measured by emed platform in five Steps. After dividing the foot into 10 masks, the peak pressure, the peak force and the contact area were calculated in each anatomical mask. The Shapiro-Wilk test was used to explore the normal distribution of the data, with significance level of less than 0.05. Dependent and Independent T-Tests were used to compare parameters which were normally distributed and Wilcoxon and U-Mann-Whitney tests were used for parameters which were not normally distributed. Symmetry index was used to determine the symmetry between two legs. Results: The results of this study showed significant difference in Peak Pressure, Contact Area and Ground Reaction Force not only between two groups but also between front and back legs. Symmetry index also showed asymmetry in most masks of Karate practitioner's feet. Conclusion: Present study introduces gender as an important factor in the distribution of pressure in Karate practitioner's foot and claims that probably elite Karate practitioner most of the time use back foot as weight bearing foot and front foot to progress and strike, such different using of two feet will affect the plantar pressure distribution in elite Karate practitioner in long term.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7343_a75786b8c19dd8bee23346346e0e7c53.pdf
توزیع فشار کف پایی
نیروی عکس العمل زمین
کاراته
نخبه
Plantar pressure distribution
Ground reaction force
Karate
Elite
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
55
63
10.22038/jpsr.2016.7348
7348
Original Article
مدلسازی خطی و غیرخطی ماهیچههای چشم در بیماری استرابیسم
Linear and non-linear Modeling of Eye Muscles in Strabismus
حامد عامری
hamedamin56@yahoo.com
1
علی استکی
aesteki@sbmu.ac.ir
2
احمد عامری
dr_ahmadameri@yahoo.com
3
دکترای تخصصی گروه بیومکانیک، دانشکده مهندسی پزشکی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران، تهران، ایران
استاد و عضو هیأت علمی گروه مهندسی و فیزیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، تهران، ایران
استاد و عضو هیأت علمی گروه چشم پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
هدف: در جراحیهای اصلاح انحراف چشم، یکی از مشکلات اصلی که پس از عمل پیش میآید این است که چشم بیمار دچار اصلاح بیش از حد یا کمتر از حد میشود که این امر مربوط به ویژگیهای خاص ماهیچهی هر بیمار میشود. بنابراین داشتن اطلاعات دقیقی از ماهیچههای چشم و عملکرد آنها برای شبیهسازی و مدلسازی دقیقتر ضروری است هدف از این تحقیق ارائه یک مدل و کمک به دقیق تر شدن جراحی استرابیسم و تحلیل عملکرد ماهیچههای چشم میباشد. روش بررسی: مدل ارائه شده یک مدل سه جزئی مرکب از یک فنر و دمپر سری که با یک فنر دیگر موازی شده میباشد. پاسخ مدل سه جزئی خطی و مدل سه جزئی غیرخطی بر منحنیهای خزش بدست آمده از آزمایشات گذشته، منطبق شد و میزان انطباق آنها با هم بدست آمد. یافتهها: پاسخ مدلهای خطی و غیرخطی هر دو با میزان انطباق بسیار بالایی بر منحنیهای خزش بدست آمده از نتایج آزمایشگاهی منطبق شدند. نتیجه گیری: انطباق پاسخ مدلهای خطی و غیرخطی برنتایج میتواند بیانگر طبیعت خطی بودن ماهیچههای افقی چشم یا انجام آزمایشات در محدودهی خطی عملکرد ماهیچههای چشم باشد. اما یکی از علل پاسخ غیرخطی ماهیچه ها پس از عمل جراحی، مکانیزم پولی کامپلکس میباشد که باعث تغییر زاویهی خروج ماهیچه از کرهی چشم متناسب با کسینوس آن زاویه خواهد شد.
Purpose:Many patients come afoul by the over correction or under correction of the eye muscles after strabismus surgery. This is related to the individual properties of anyone’s distinct eye muscles. Therefore, it is necessary to have accurate information about the living soft tissues in simulations and the proper modeling of the human eye muscles. The aim of this study was to present a three element model which may contribute to more accurate surgery. Methods: A three element model consisted of a spring in parallel with a Maxwell element which was composed of a dashpot and a spring in series. The response of the linear and nonlinear three element model was fitted to the obtained creep graphs. Results: The results showed a good fitness in both the linear and non-linear models. Conclusion: Since the living soft tissues generally exhibit nonlinear behavior, these results may indicate that the experiment have performed in linear range. One of the reasons of non-linear behavior of eye muscle may be related to pulley complex mechanism.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7348_a23e3d2718a3b98cfb261b7f63d80123.pdf
مدلسازی خطی و غیر خطی
مدل سه جزئی
استرابیسم
Linear and non-linear modeling
Three element model
Strabismus
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
64
73
10.22038/jpsr.2016.7341
7341
Original Article
ارایه پارامترهای بهینه صندلی ماشین (پراید) جهت کاهش آسیب به مفصل زانوی راننده
Providing Optimal Parameters for Car Seats (Pride) to Reduce Damage of the Knee Joint
نیما جمشیدی
nima_jamshidi@yahoo.com
1
محمدزاهد مرادی
zahed.moradi@gmail.com
2
سید محمد علی ابطحی
mohamadabtahi2005@gmail.com
3
محمد کریمی
mohammad.karimi.bioengineering@gmail.com
4
استادیار گروه مهندسی پزشکی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
دانشجوی دکترای بیومکانیک، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه آزاد تهران مرکز، تهران، ایران
کارشناسی ارشد گروه مکانیک، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
دانشیار گروه ارتوپدی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
هدف: رانندگان بدلیل استفاده مداوم از کلاچ و ترمز در حین رانندگی نیروی فشاری خارجی زیاد و متناوبی در زوایای مختلف فلکشن و اکستنشن زانو، بر روی مفصل زانو وارد میکنند. که این آسیبها شامل بروز درد کمر و زانو می باشد. طراحی و نوع صندلی خودرو در راحتی و سلامت سرنشین و جلوگیری از دردهای عضلانی،کمر و زانو به طور مستقیم ارتباط دارد. روش بررسی: در این پژوهش آزمایشهای مختلفی بر روی 4 راننده بر روی صندلی پراید با نصب سنسور اندازهگیری نیرو زیر پای راننده و روی پدال کلاچ و ترمز، نیروی تماسی پدال ماشین و کف پای راننده اندازه گیری شده است. همزمان با دوربینهای سرعت بالا اطلاعات سینماتیکی حرکتی اندام تحتانی طی مراحل گرفتن کلاچ ثبت شده و به عنوان ورودی به مدل عضو تحتانی شبیهسازی شده توسط جعبه ابزار SimMechanics در محیط متلب اعمال شده و گشتاور مفصل زانو حین عمل پدالگیری به عنوان خروجی بدست می آید سپس با تغییر در پارامترهای صندلی از طریق کدنویسی، بهینه ترین حالت برای صندلی که در حین پدالگیری کمترین گشتاور به مفصل زانو وارد شود استخراج می شود. یافتهها: با استفاده از مکانیزمهای پدالگیری و بهینهسازی پارامترهای صندلی این نتیجه حاصل می شود که اگر ارتفاع صندلی پراید 6 سانتیمتر و فاصله افقی پاشنه تا نشیمنگاه 9 سانتیمتر قابلیت جابجایی یابد میتوان گشتاور وارده بر مفصل زانو را در حدود 10-15 در صد کاهش داد. نتیجهگیری: با توجه به اینکه صندلی پراید امکان حرکت به جلو و عقب یعنی تغییر فاصله افقی نشیمنگاه تا پدال را دارد میتوان با اضافه کردن اهرمی که 6 سانتیمتر قابلیت جابجای ارتفاع نشیمنگاهی را بدهد شرایط بهتری را در رانندگی با این خودرو فراهم کرد. روش ارائه شده با توجه به راهکارهای در نظر گرفته شده در مطالعات قبلی دارای مزیتهای بسیاری میباشد. سادگی مدل بیان شده، سرعت بالای محاسبات و همچنین در محاسبات آینده با اعمال ضریب فنر و دمپر، می توان نقش ماهیچه ها را اعمال نمود.
Purpose: Due to the continuous use of pedal in duration of driving time, high external pressure in different knee flexion and extension angles on drivers’ knee joint may be applied. These injuries include low back pain and knee pain. The comfortable and sufficiently spacious car sit, may influence the low back pain and knee pain associated by design and type of car seat. Methods: In this study, various tests were conducted on four drivers, contact force between the pedals and driver’ foot is measured by installing sensors on the clutch and brake pedal. The kinematic data is recorded by high-speed camera during pedaling. These data is used as inputs and the moment of knee joint while pedaling is obtained as outputs in the mathematical model attained by MATLAB SimMechanics software. The optimal seating positions is obtained by changing the parameters of the seat through coding and extracting the lowest torque put on knee joint. Results: Using the pedal mechanism and optimization of chair parameters, this result shows that the height of Pride seat and the horizontal distance between the heel and the seat is shifted to 6cm and 9cm, respectively. Moreover, reducing the maximum internal knee-extension moment by around 10 to 15 percent. Conclusion: Considering that pride seat can be moved to the front and rear position means that the horizontal distance between pedals and seat is changed. To improve driving of this vehicle, we can add a lever which is moveable seat height to 6 cm. This method have many advantage: Simply stated model, high-speed computing and the future of computing by a coefficient of spring and damper maybe applied to the muscles.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7341_3ef7155f008d8e5072f8f2d4f16b53f4.pdf
صندلی سرنشین خودرو
گشتاور
آزمایشهای بالینی
مفصل زانو
مدلسازی
Seat car
torque
Clinical experiments
Knee joint
Modelling
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
74
82
10.22038/jpsr.2016.7346
7346
Original Article
بررسی زیرساخت های لازم برای پیاده سازی فناوری پزشکی از راه دور در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زابل
Review of Necessary Infrastructures to Telemedicine Implementation in Hospitals Affiliated with Zabol University of Medical Sciences
زهرا قاسمی راوری
zahra.ghasemi70323@gmail.com
1
اسماعیل مهرآیین
es.mehraeen@gmail.com
2
سمیه باقری
sbagheri_63@yahoo.com
3
مهدیه کریمی
es.mehraeen@yahoo.com
4
کارشناس فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران
دانشجوی دکترای مدیریت اطلاعات سلامت، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
مربی آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران
کارشناس فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران
هدف: امروزه با توجه به اهمیت ارائه مراقبتهای سلامت در مناطق دور افتاده ایجاد بسترهایی برای همکاری، آموزش و مشاوره از راه دور برای بیمارستانها امری ضروری است. در پژوهش حاضر، زیرساختهای لازم برای پیادهسازی فناوری پزشکی از راه دور در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زابل در سال 1393 مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی: پژوهش حاضر از توع توصیفی - تحلیلی بود. جامعه پژوهش را ریاست، کلیه پزشکان فوق تخصص و مسئولان واحد فناوری اطلاعات بیمارستانها تشکیل میدادند و حجم نمونه با حجم جامعه برابر بود. ابزار جمعآوری داده پرسشنامه استانداردی بود که روایی آن توسط اساتید و متخصصین این رشته و همچنین پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87%) مورد بررسی گرفت. از نرمافزار آماری SPSS برای تحلیل دادهها استفاده گردید. یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، مشکلات بیمه و بازپرداخت (89/1 درصد)، هزینههای اولیه زیرساخت (82/6 درصد) و کمبود کادر فنی (80/4 درصد) بعنوان اساسیترین موانع زیرساختی برای فناوری پیادهسازی پزشکی از راه دور بود که برای غلیه بر این مشکلات، آموزش کارکنان، تامین هزینه های لازم برای زیرساختهای فنی، استخدام نیروهای فنی، ارائه مراقبت و انجام اعمال جراحی اولویتهای کاربرد فناوری پزشکی از راه دور معرفی شدند. نتیجهگیری: علیرغم وجود فرهنگ اجرائی مطلوب، بیمارستانهای مورد بررسی زیرساختهای لازم برای پیادهسازی فناوری پزشکی از راه دور را نداشته و قادر به ارائه خدمات پزشکی از راه دور نبودند.
Purpose: Nowadays, due to the importance of healthcare offering in remote areas substrates creation for cooperation, training and consulting in remote hospitals is essential. In the present study, the necessary infrastructure to telemedicine technology implementation in hospitals affiliated to Zabol University of Medical Sciences was performed in 2014. Methods: This study was a descriptive-analytical. The study population consisted of managers, all super specialist physician and officials for the IT department. The sample size was equal to the population size. The data collection tool was a standard questionnaire which its validity was examined by professors and experts in the HIT field and as well as its reliability was examined by using Cronbach's alpha (87%). The statistical software was used to analyze the data. Results: Based on findings, insurance and reimbursement issues (%85.4), the initial costs (%82.3) and lack of technical staff (%80.2) as the main barriers to infrastructure implementing telemedicine that for conquest be upon these issues, employees training, infrastructure funding, recruitment of technical staff, healthcare offer and surgery has been introduced as priorities of telemedicine technology application. Conclusion: Despite the good performance culture, the surveyed hospitals have not infrastructure for implementation of telemedicine technologies and therefore May not able to provide telemedicine services.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7346_a0d18824bf440dabd952dc2c367c2957.pdf
پزشکی از راه دور
پیادهسازی
زیرساخت
Telemedicine
Implementation
Infrastructure
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
83
92
10.22038/jpsr.2016.7344
7344
Original Article
اثر خستگی عملکردی بر میزان زاویه پشت پای افراد با ساختار پای طبیعی و چرخیده به خارج
The Effects of Fatigue on Rear Foot Angle in Normal and Pronate Individuals
حسین فرزانه
farzaneh_h68@yahoo.com
1
سعید ایل بیگی
saeed.ilb@gmail.com
2
مهرداد عنبریان
m_anbarian@yahoo.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
استادیار بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
دانشیار بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی همدان، دانشگاه همدان، همدان، ایران
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثر خستگی ناشی از تمرین بر میزان زاویه پشت پای افراد با ساختار پای طبیعی و چرخیده به خارج طی فاز اتکای دویدن بود. روش بررسی: تعداد 24 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه بیرجند (13 نفر با ساختار پای طبیعی، 11 نفر با ساختار پای چرخیده به خارج) بهصورت هدفمند و بر اساس شاخص افتادگی استخوان ناوی انتخاب، و پس از قرارگیری نشانگرهای مورد نظر، اطلاعات دو بعدی زاویه پشت پای آزمودنیها با سیستم آنالیز حرکت حین دویدن در سرعت 3/5 متر بر ثانیه برای مدت 15 دقیقه روی تردمیل در حالت بدون استفاده از کفش در دو وضعیت با و بدون خستگی جمعآوری شد. بهمنظور تعیین میزان خستگی از مقیاس میزان درک تلاش (Rating of Perceived Exertion) در حین دویدن استفاده شد. یافتهها: آزمونی تی وابسته نشان داد که بین میزان زاویه پشت پای افراد گروه با پای طبیعی در قبل از خستگی (شروع پروتکل تمرین) و حین خستگی (انتهای پروتکل تمرین)، بهجز در مرحله برخورد پاشنه با زمین (0/001=p)، در دیگر مراحل فاز اتکای دویدن اختلاف معنیداری وجود ندارد. با وجود این، بین میزان زاویه پشت پای افراد گروه با پای چرخیده به خارج در قبل و حین خستگی در کلیه مراحل فاز اتکای دویدن افزایش معنیداری مشاهده شد (0/05p≤). نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش، خستگی عامل مؤثری در افزایش زاویه پشت پای افراد با پای چرخیده به خارج محسوب میشود. بنابراین، توصیه میشود ورزشکاران و دوندگان دچار این عارضه بهمنظور کاهش آسیبدیدگی به این فاکتور توجه ویژهای نمایند.
Purpose: The purpose of this study was to identify the effects of fatigue caused by exercise on rear foot angle (RFA) in normal and pronate subjects during the stance phase of running. Methods: Twenty-four male students from Birjand University (13 with normal foot, 11 with pronate foot) were selected based on navicular drop index. After the measuring RFA (according to Nigg (1986), each subject ran on the treadmill at the speed of 3/5 m/s for 15 minutes without shoes. In addition, the RFA were measured after fatigue situation which determined according to the scale rating of perceived exertion (RPE) during running. Results: Dependent t-test showed no significant difference in RFA between normal foot before fatigue (at the initial of the protocol) and during fatigue (at the end of the protocol) in all phases of stance phase, except in the heel contact (p=0.001). However, there was a significant difference between the RFA of pronate foot before and after fatigue in all phases of stance phase (p≤0.05), where the RFA showed significant increase after fatigue. Conclusion: Based on the present results, fatigue can be considered as an important factor in increasing RFA in people with pronate foot. Therefore, it can be considered for runners, especially with pronate foot for prevention of injuries during running.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7344_c4ac3e5d78d64b37245a6da5e89cb398.pdf
خستگی
زاویه پشت پا
فاز اتکا
پای چرخیده به خارج
دویدن
Fatigue
Rear foot angle
Stance phase
Pronate foot
Running
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2016-09-22
5
3
93
103
10.22038/jpsr.2016.7359
7359
Review Article
مروری بر مکانیسم حساسیت کانتراست رنگی و غیر رنگی
Mechanism of Illumination and Color Contrast Sensitivity
جواد هرویان شاندیز
heraviansj@mums.ac.ir
1
هادی استادی مقدم
ostadih@mums.ac.ir
2
ریحانه اکبرزاده
yazdanin2@mums.ac.ir
3
زینب دانش
negarehyazdani@yahoo.com
4
زهرا بهروزفر
heravianj@mums.ac.ir
5
منیره محجوب
mahjoob_opt@yahoo.com
6
نگاره یزدانی
negar5236@gmail.com
7
استاد گروه اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
مرکز تحقیقات عیوب انکساری چشم، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
کارشناس اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
کارشناس اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
کارشناس اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشجوی دکترای اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
کارشناس ارشد اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
هدف: بررسی و مقایسه مکانیسم حساسیت کانتراست رنگی و غیر رنگی در سیستم بینایی میباشد. روش بررسی: کلیه مقالات چاپ شده در این زمینه از 1956 تا سال 2016 با استفاده از موتورهای جستجو PubMed ،Science Direct, Ovid و Google Scholar مورد بررسی دقیق قرارگرفت. تعداد 100 مقاله بدست آمد که با حذف مقالات تکراری (duplicates) و مقالاتی که در راستای موضوع تحقیق قرار نداشتند، در نهایت 40 مقاله مرتبط، مورد بررسی دقیق قرار گرفت. یافتهها: اکثر محققین بیان کردند که شکل منحنی عملکرد حساسیت کانتراست، برای حساسیت کانتراست غیر رنگی به صورت band-pass و برای حساسیت کانتراست رنگی به صورت low-passاست همچنین اکثر مطالعات نشان دادهاند، مکانیسم حساسیت کانتراست رنگی سبز و قرمز با هم مشابه و با مکانیسم رنگ آبی متفاوت است. نتیجهگیری: نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد که حساسیت کانتراست رنگی و غیر رنگی از نظر شکل منحنی عملکرد حساسیت کانتراست و همچنین مکانیسم متفاوت هستند،که این امر با مدل چند کانالی سیستم بینایی قابل توضیح است.
Purpose: To compare the mechanism of illumination contrast sensitivity with color contrast sensitivity. Method: All articles published in the intended field from the 1956 to 2016 using the search engines including PubMed, Science Direct and Google Scholar was searched. About 100 articles were obtained that by removing duplicate articles and irrelevant ones, finally 40 related articles, were examined, carefully. Results: The results of relevant studies showed that the contrast sensitivity function curve is band-pass for illumination contrast and low-pass for color contrast sensitivity of visual system. It has also been stated that mechanism of color contrast sensitivity is similar for red and green and different from blue one. Conclusion: Color contrast sensitivity and illumination contrast sensitivity function are different of the shape of the curve as well as the mechanisms, which would be explained by the multi-channel visual system.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_7359_7e2510575b6ff2c242ddc77112ee8c17.pdf
مکانیسم
حساسیت کانتراست رنگی
حساسیت کانتراست روشنایی
حساسیت کانتراست غیررنگی
Mechanism
Color contrast sensitivity
Illumination contrast sensitivity