per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
7
18
10.22038/jpsr.2018.24272.1643
12055
Original Article
تعامل نیروهای وارد بر مفاصل در صفحات مختلف حرکتی حین راه رفتن زنان مبتلابه کمردرد مزمن
Interaction of Applied Forces Joints in Women with Non-Specific Low Back Pain
کیوان شریف مرادی
ksharifmoradi@gmail.com
1
محمدتقی کریمی
karimi@rehab.mui.ac.ir
2
مریم حسن زهرایی
karimi@gmil.com
3
استادیار، گروه تربیت بدنی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
دانشیار گروه ارتوپدی فنی، مرکز مطالعات علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
کارشناسی ارشد ارتوز و پروتز، مرکز تحقیقات ماسکولواسکلتال، دانشگاه علوم پزشکی، اصفهان، ایران
هدف: کمردرد از شایع ترین مشکلات عضلانی اسکلتی می باشد که تغییر در تون عضلات کمر، توزیع نیروهای وارده بر کمر را نامتقارن و در شیوع عارضه کمردرد نقش دارد. بررسی چگونگی توزیع نیروهای وارده بر کمر از اهمیت برخوردار است لذا هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تعاملی نیروهای وارد بر مفاصل مختلف کمر و اندام تحتانی در صفحات مختلف حرکتی حین راه رفتن بیماران مبتلا به کمردرد مزمن با منشا نامشخص بود. روش بررسی: 9 بیمار زن مبتلا به کمردرد نامشخص با دامنه سن، قد و وزن به ترتیب 9/57±41/56 سال، 5/56±158/81 سانتی متر و8/88±61/68 کیلوگرم و 8 نفر آزمودنی سالم با میانگین دامنه سن، قد و وزن مشابه در این تحقیق شرکت کردند. متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر شامل نیروی تماس مفصلی داخلی خارجی، عمودی، نیروی ترمز زننده (Braking) و جلوبرنده (Propulsive) در سه صفحه حرکتی و در مفاصل اندام تحتانی و کمر بودند. از نرم افزار Qualysis &OpenSim برای استخراج داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی داری (0/05=α) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نیروهای تماس مفصلی در سه صفحه حرکتی مچ پا (0/04=p)، زانو (0/01=p) و مفصل کمری خاجی (0/01=p) بین دو گروه متفاوت بود. نیروی عمودی تماس مفصلی وارد بر مفاصل مچ، زانو، ران و کمری خاجی در بین دو گروه بیماران کمردرد و گروه سالم تعامل معنی داری نشان دادند (0/01=p). نتیجه گیری: نیروهای وارده بر مفصل ران و کمری خاجی در گروه کمردرد بیشتر از گروه سالم بود. همچنین الگوی اعمال نیرو در مفاصل مچ پا، زانو، ران و کمری خاجی بین دو گروه متفاوت بود. این روند بارگذاری متفاوت نیرو بر مفاصل گروه کمردرد نشان می دهد که احتمالاً عضلات عمل کننده بر این مفاصل نیز از الگوی متفاوت شدت و زمان فعالیت برخوردارند. لذا در درمان کمردرد مزمن، توجه به مفاصل اندام تحتانی (مچ، زانو و ران) علاوه بر کمر از اهمیت برخوردار است.. شاید با بهبود توزیع نیرو در مچ پا و زانو بتوان توزیع نیرو در مفصل ران و لگن را نیز بهبود بخشید و از این طریق به درمان درد بیماران کمک کرد.
Purpose: Low back pain is one of the most common musculoskeletal problems. Although abnormal muscle function is known as one of the possible causes of low back pain, no research was found concerning the forces applied on the lumbosacral joint in patients with low back pain. Thus, the aim of this study was an investigation of the interaction of forces applied on lumbosacral and lower limb joints in patients with chronic low back pain compared to healthy subjects while walking. Methods: The present study consisted nine female with nonspecific low back pain (NLBP) with mean height and weight of 158.81±5.56cm and 61.68±8.88 kg, respectively and 8 height and weight matched healthy females. Medio-lateral, vertical, braking and propulsive joint contact forces of lumbosacral and lower limbs joints are the variables of this study. Qualysis motion capture system and a Kistler force plate were used to record spatiotemporal and kinetic (joint contact forces) data. Qualysis and Open-SIM software were used to extract the data. All data were analyzed by utilizing the SPSS 22 software at α=0.05. Results: Joint contact forces applied on ankle joint (P=0.04), knee (P<0.01) and lumbosacral (P<0.01) joint were different between two groups. There also was an interaction between joint forces and groups in this regards. Conclusion: Although total forces applied on ankle and knee in both groups were the same, however, the forces acting on the hip and lumbosacral joints in NLBP was more than that of healthy group. The patterns of forces applied on these joints were different between groups. Different pattern of forces applied on the joints NLBP is associated with different muscle activity; therefore, it is recommended that rehabilitation program should be focus on these joints and surrounding muscles in order to help NLBP patients and reduces pain.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12055_307a1bf2226356e45201dc14ff4e6523.pdf
کمردرد مزمن
راه رفتن
نیروی مفصل
Open-sim
Nonspecific Low back pain
Gait
Joint force
Open-sim
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
19
32
10.22038/jpsr.2018.26264.1695
12058
Original Article
مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی و درخت تصمیم برای شناسایی و پیش بینی عوامل مرتبط با دیابت نوع2
Comparison of Artificial Neural Network and Decision Tree to Identify and Predict Factors Associated with Type 2 Diabetes
فرزاد میرزاخانی
farzad.mirzakhani@gmail.com
1
آذر کاظمی
kazemiaz971@mums.ac.ir
2
مرجان رسولیان کسرینه
rasouliankm941@mums.ac.ir
3
سید یوسف جواد موسوی
usefjavad285@gmail.com
4
علیرضا امیرآبادی زاده
amirabadiza921@gmail.com
5
دانشجوی دکترای تخصصی انفورماتیک پزشکی، گروه مدیریت اطلاعات سلامت، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران ، تهران، ایران
دانشجوی دکترای تخصصی انفورماتیک پزشکی، گروه انفورماتیک پزشکی ،کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه انفورماتیک پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشجوی پزشکی عمومی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران
کارشناس مرکز تحقیقات مسمومیت ها و سو مصرف مواد، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران
هدف: یکی از اهداف تحقیقات پزشکی تعیین عوامل مرتبط در پیش بینی بیماری می باشد. یکی از شایع ترین بیماری های متابولیک در ایران، دیابت میباشد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل موثر در پیش بینی دیابت با استفاده از مدل های شبکه عصبی مصنوعی و درخت تصمیم می باشد. روش بررسی: برای انجام مطالعه، پرونده 901 تن از افرادی که در سال های 91 و 92 به مراکز بهداشتی شهر مشهد مراجعه کرده بودند، استفاده گردید. در ابتدا با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیلی، داده ها آنالیز شدند. سپس 70% داده ها به طور تصادفی برای ساخت مدل های شبکه عصبی مصنوعی و درخت تصمیم انتخاب شدند. 30% باقیمانده برای مقایسه عملکرد مدل ها استفاده شد. در نهایت عملکرد مدل ها با استفاده از سطح زیر منحنی راک (ROC) مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: توسعه دو مدل پیش بینی با استفاده از 14 متغیر انجام شد. دو مدل از نظر سطح زیر منحنی راک، حساسیت، ویژگی و صحت مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای مدل شبکه عصبی، سطح زیر منحنی راک و حساسیت به ترتیب 69/1 و 74/2 بدست آمد. برای مدل درخت تصمیم نیز سطح زیر منحنی راک و حساسیت به ترتیب 68/9 و 64/77 بدست آمد. در هر دو مدل متغیرهای سابقه خانوادگی دیابت، تری گلیسرید، شاخص توده بدنی، لیپوپروتئین با چگالی کم و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک مهم ترین عوامل مرتبط در شناسایی دیابت نوع 2 بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل شبکه عصبی چند لایه سطح زیر منحنی راک بهتری نسبت به درخت تصمیم CART در پیش بینی دیابت نوع 2 دارد. همچنین لیپوپروتئین با چگالی کم مهم ترین عوامل مرتبط در شناسایی دیابت نوع 2 می باشد. مطالعه حاکی از آنست که روش های دادهکاوی نوین از جمله شبکه عصبی مصنوعی و درخت تصمیم می توانند برای شناسایی عوامل مرتبط با بیماری ها مورد استفاده قرار گیرند.
Purpose: One of the goals of medical research is to determine the factors association of diseases in prognosis. One of the most common metabolic diseases in Iran is diabetes. The aim of this study was to identify the related factors that predict diabetes by using artificial neural network and decision tree algorithms. In this study we will compare the performance of these models. Methods: In this study, 901 cases of people referred to health centers in Mashhad were used. Initially, data were analyzed using descriptive and analytical statistics. Then, 70% of the data were randomly selected for constructing artificial neural network and decision tree models and the remaining 30% were used to compare the performance of the models. Finally, the performance of the models was compared using the ROC curve. Results: Development of two predictive models was performed by using13 input (independent) variables and 1 output (dependent) variable. The two models were evaluated in terms of area under the ROC curve, sensitivity, specificity and accuracy. Area under ROC curve, sensitivity, specificity and accuracy for artificial neural network model were 69.1, 74.2, 56.03 and 61.3. For CART algorithm of decision tree the under ROC curve, sensitivity, specificity and accuracy were obtained as 68.9, 64.77, 63.47 and 65.3 respectively. In all modes, family history of diabetes, triglycerides, body mass index, low density lipoprotein, and systolic and diastolic blood pressure were the most important factors associated with type 2 diabetes. Conclusion: The results showed that the perceptron multi-layer neural network model had a better result than the CART decision tree in term of area under the ROC curve for prediction of diabetes type 2. Also, low density lipoprotein was identified as the most important related factor of type 2 diabetes. The study suggests that modern data mining techniques such as artificial neural network and decision trees can be used to identify associated disease factors.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12058_0a2417a17a784ed188f4ba085a59f6d1.pdf
درخت تصمیم
شبکه عصبی مصنوعی
دادهکاوی
دیابت
Decision tree
Artificial neural network
Data mining
Diabetes
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
33
43
10.22038/jpsr.2018.25671.1685
12059
Original Article
پیش بینی عیب انکساری بر اساس حدت بینایی با استفاده از چارت اسنلن و دستگاه OPD-scanIII
Prediction of the Refractive Error Based on Snellen chart and OPD-scan III Visual Acuity
محدثه علمدار
alamdar.om23@gmail.com
1
ابراهیم جعفرزاده پور
jafarzadehpour.e@iums.ac.ir
2
علی میرزاجانی
mirzajani.a@iums.ac.ir
3
عباسعلی یکتا
yektaa@mums.ac.ir
4
مهدی خبازخوب
khabazkhoob@yahoo.com
5
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه اپتومتری،دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
استاد گروه اپتومتری، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
دانشیار گروه اپتومتری، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
استاد گروه اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
مرکز تحقیقات اپیدمیولوژیک بیماریهای چشم نور، بیمارستان چشم پزشکی نور، تهران، ایران
هدف: دستگاه OPD-scan III (Optical Path Difference Scanning System) تنها دستگاهی است که حدت بینایی آبجکتیو (Objective) را به صورت متناظر با حدت سابجکتیو (Subjective) نشان می دهد. با توجه به اهمیت پیش بینی میزان عیب انکساری بر اساس یافته های حدت بینایی، هدف از این بررسی پیش بینی عیب انکساری بر اساس حدت بینایی با استفاده از چارت اسنلن و دستگاه OPD-scan III در افراد با بینایی طبیعی می باشد. روش بررسی: در این مطالعه 75 شرکت کننده در محدوده سنی 18 تا 35 سال مورد ارزیابی قرار گرفتند. حدت بینایی و عیب انکساری با چارت اسنلن و دستگاه OPD-scan III ارزیابی شد. همبستگی بین عیب انکساری و حدت بینایی با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون بررسی شد و نهایتا از آنالیز رگرسیون خطی جهت پیش بینی رفرکشن بر اساس حدت بینایی استفاده گردید. یافته ها: آزمون همبستگی پیرسون رابطه منفی و معنی داری بین مقادیر عیب انکساری کروی و حدت بینایی در گروه نزدیک بینی نشان داد (0/0001>p، 0/859-=r در حدت بینایی سابجکتیو، 0/788-=r در حدت بینایی آبجکتیو). در گروه دوربینی رابطه مثبت و معنی داری بین عیب انکساری و حدت بینایی آبجکتیو وجود داشت (0/0001>p، 0/882=r). در صورتی که بین عیب انکساری و حدت بینایی اسنلن رابطه معنی داری نشان داده نشد. هم چنین بین مقادیر آستیگماتیسم و حدت بینایی سابجکتیو و آبجکتیو نیز رابطه معنی داری یافت نشد (0/05<p). نتیجه گیری: در گروه نزدیک بینی با توجه به همبستگی بالا بین حدت بینایی سابجکتیو و آبجکتیو با عیب انکساری اسفریکال، می توان پیش بینی مناسبی از عیب اسفریکال بر اساس حدت بینایی به دست آورد. ولی در دوربینی به دلیل همبستگی ضعیف حدت سابجکتیو با عیب انکساری کروی امکان تخمین میزان عیب انکساری کروی وجود ندارد. در صورتی که با توجه به مقادیر حدت بینایی آبجکتیو حاصل از دستگاه OPD-scan III می توان عیب انکساری در دوربینی را پیش بینی کرد. ولی در موارد آستیگماتیسم با توجه به عدم وجود رابطه خطی بین حدت بینایی سابجکتیو و آبجکتیو با میزان آستیگماتیسم امکان تخمین میزان آستیگماتیسم وجود ندارد.
Purpose: To predict the spherical refractive error and astigmatism based on Snellen chart and OPD-scan III visual acuity in visually normal individuals. Methods: This study was performed on seventy five participants with an age range of 18 to 35 years. Visual acuity and refractive errors were evaluated using both subjective Snellen chart and OPD-scan III devices. The Pearson correlation test was used to evaluate the correlation between visual acuity and refractive errors. Moreover, to predict refraction based on the visual acuity, linear regression was performed. Results: The results of the Pearson correlation test showed a significant negative correlation between visual acuity and refractive error in the myopic group (p<0.0001, r=-0.859 for subjective visual acuity, r=-0.788 for objective visual acuity). In addition, there was a significant positive correlation in the hyperopic group (p<0.0001, r= 0.882 for objective visual acuity). However, there was no significant correlation between subjective visual acuity and spherical refractive errors. Also, no significant correlation was found between astigmatism and visual acuity of the eye (p>0.05). Conclusion: Considering the high correlation between visual acuity and spherical refractive errors in myopic groups, refraction may be estimated based on the visual acuity of the eye. While in hyperopic group, there is no possibility to predict the refraction based on subjective visual acuity. Considering the poor correlation between visual acuity and astigmatism, astigmatism cannot be estimated based on the visual acuity of the eye.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12059_92d8a325f0029fb2b1b8106d66789425.pdf
حدت بینایی
عیب انکساری کروی
OPD-scan III
Visual acuity
Refraction
OPD-scan III
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
44
51
10.22038/jpsr.2018.22994.1601
12061
Original Article
مقایسه کار و توان عضلات همسترینگ و چهارسرران در کاراته کاران حرفه ای قبل و بعد از خستگی
A Comparison of Hamstring and Quadriceps Muscular Work and Power in Elite Karate Athletes before and after Fatigue
ندا بروشک
nedaboroushak@yahoo.com
1
مهرداد عنبریان
m_anbarian@yahoo.com
2
حسن دانشمندی
daneshmandi_ph@yahoo.com
3
مدرس گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
استاد کمیته تخصصی بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
استاد گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
هدف: نرخ کار انجام شده به وسیله اغلب عضلات به ندرت در طی زمان ثابت می باشد، به دلیل تغییرات زمانی سریع کار عضلات، محاسبه توان عضلانی که به عنوان تابعی از زمان تعریف می شود، ضروری می باشد. هدف پژوهش حاضر سنجش تفاوت کار و توان عضلات مفصل زانو قبل و بعد از خستگی عضلانی در کاراته کاران حرفه ای زن جهت معرفی ریسک فاکتورهایی برای آسیب بود.روش بررسی: 14 زن ورزشکار کاراته کار نخبه (1/3±15/5 سال) با استفاده از دستگاه بایودکس ایزوکینتیک در سرعت های 60، 180 و 300 درجه بر ثانیه قبل و بعد از پروتکل خستگی عضلات چهارسرران و همسترینگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: هیچ گونه اختلافی در متغیر توان عضلات همسترینگ و چهارسرران طی قبل و بعد از خستگی در سرعت زاویه ای 180 درجه بر ثانیه مشاهده نشد (0/05<p). در سرعت 180 درجه بر ثانیه گروه عضلات همسترینگ هیچ گونه تغییری را بعد از خستگی نشان نداد (0/05<p). در سرعت 60 و 300 درجه بر ثانیه هر دو گروه عضلات همسترینگ و چهارسر ران توان کمتری را بعد از خستگی عضلانی نشان دادند (0/04=p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که خستگی در سرعت های متوسط بر توان و کار انجام شده توسط عضلات اطراف مفصل زانوی کاراته کاران تاثیر چندانی ندارد. اما بطور کلی، احتمالا خستگی می تواند سبب ایجاد عدم تعادل در توان مکانیکی و کار انجام شده عضلات همسترینگ و چهارسرران در دیگر سرعت های زاویه ای مفصل شود که احتمال آسیب دیدگی را در مفصل زانو افزایش می دهد.
Purpose: The rate of performed work by most muscles is rarely constant with time. Because of rapid time-course changes, it has been necessary to calculate muscle power as a function of time. The aim of the present study was to assess the differences in Hamstring and Quadriceps muscular work and power in elite karate athletes before and after fatigue in order to identify injury risk factors. Methods: Fourteen female elite karate athletes (15.5±1.3 years) were evaluated using isokinetic dynamometer at 60◦/s, 180◦/s and 300◦/s before and after Hamstring and Quadriceps muscular fatigue. Results: No differences were found in Hamstring and Quadriceps muscular power before and after fatigue at the 180◦/s speed (p> 0.05). At 180◦/s speed, the Hamstring presented no differences in muscular work after fatigue muscular test (p<0.05). At the 60 and 300◦/s speeds, Hamstring and Quadriceps muscular power presented a lower power after fatigue test (p=0.04). Conclusion: Based on the present results, fatigue does not have a significant effect on power and the work done by karate athletes' muscles around knee joint at medium speed however, generally, fatigue probably causes imbalance in mechanical power and work done by hamstring and quadriceps at other angular
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12061_52e1e95edb2769d1c91ebc6a8a0d9a80.pdf
خستگی عضلانی
کاراته
کار
توان عضلانی
Muscular fatigue
Karate
Work
Muscular power
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
52
61
10.22038/jpsr.2018.32125.1801
12062
Original Article
تأثیر کاهش اثر ساختگی فلز در برآورد توزیع دوز توسط نرم افزار طراحی درمان ISOgray
The Impact of Metal Artifact Reduction in Estimation of Dose Distribution in ISOgray Treatment Planning Software
محسن سمیعی دلویی
samie_m23a@yahoo.com
1
مهدی مومن نژاد
momennezhadm@mums.ac.ir
2
حسین اکبری لالیمی
akbarilh931@mums.ac.ir
3
شاهرخ ناصری
naserish@mums.ac.ir
4
کارشناس ارشد فیزیک پزشکی، گروه فیزیک پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
دانشیار مرکز تحقیقات پزشکی هسته ای، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
دانشجوی دکترای تخصصی فیزیک پزشکی، گروه فیزیک پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
استادیار، مرکز تحقیقات فیزیک پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
هدف: در بدن برخی از بیماران مبتلا به سرطان و تحت درمان با اشعه، اجسام خارجی فلزی وجود دارند که عدد اتمی آن ها تفاوت زیادی با عدد اتمی بافت های بدن دارد. این امر موجب ایجاد آرتیفکت در تصاویر، اختلاف زیاد در اعداد سی تی و خطا در محاسبات می شود. این مطالعه جهت بررسی تاثیر اصلاح آرتیفکت فلز بر تصاویر و مقایسه میزان دوز محاسباتی توسط سیستم طراحی درمان ISOgray با دوز اندازه گیری شده انجام گرفته است. روش بررسی: برای ایجاد شرایط بروز آرتیفکت فلز در تصاویر CT، فانتومی استوانه ای شکل و همگن از جنس پرسپکس تهیه شد. درون آن حفراتی برای قرار دهی دوزیمتر فارمر و میله های فلزی از جنس تیتانیوم ایجاد شد. به ترتیب، فانتوم پرسپکس و میله های فلزی نقشی مشابه بدن انسان و پروتز فلزی ایفا می کنند. تصاویر CT از فانتوم در شرایط حضور و عدم حضور فلز تهیه شد. از دو نرم افزار MDT و کنترل سیستم CT برای اصلاح آرتیفکت فلز استفاده شد. محاسبه دوز در مرکز فانتوم به ازای MU100 در انرژی های فوتونی 6 ، 10 و 15 MV توسط سیستم طراحی درمان ISOgray دستگاه شتاب دهنده صورت گرفت. نتایج با اندازه گیری های انجام شده توسط دوزیمتر فارمر مقایسه گردید. یافته ها: نتایج نشان می دهد که اختلاف قابل ملاحظه ای در برآورد دوز میان تصاویر اصلاح شده با دو نرم افزار مذکور در انجام طراحی درمان با ISOgray وجود ندارد. کمترین درصد خطا 0/1% است که مربوط به تصویر اصلاحی توسط نرم افزار MDT، با ضخامت برش mm3، فلز در فاصله cm2/5 و انرژی MV6 می باشد. همچنین بیشترین درصد خطا 1/09% است که مربوط به تصویر اصلاح شده توسط نرمافزار MDT، با ضخامت mm3، فلز در فاصله cm2/5 و انرژی MV15 می باشد. نتیجه گیری: اصلاح آرتیفکت تصاویر تاثیر زیادی در میزان دوز برآورد شده توسط سیستم طراحی درمان ISOgray ندارد.
Purpose: Some cancer patients who receive radiation therapy have metal objects in their body. There is a difference between atomic numbers of these metal objects and body tissues. This creates artifacts in images and creates large difference in CT numbers and errors in the calculations. This study was performed to evaluate the effect of correcting metal artifact on images and compare the absorbed dose estimated by ISOgray treatment planning system (TPS) and measurement. Methods: Homogeneous cylindrical phantom was prepared from Perspex material to simulate human body conditions. Cavities were created for Farmer dosimeter and titanium metal rods acting as prosthesis. CT images of phantom were acquired in the presence and absence of metal rods. The correction of metal artifact was performed using Metal Detection Technique (MDT) and CT control softwares. Dose calculation was done at the phantom center for 100 MU at the photon mode with the energies of 6, 10 and 15 MV at ISOgray TPS. The results were compared with Farmer dosimeter. Results: The results show that there is no significant difference in absorbed dose calculated for different images corrected using two softwares by ISOgray TPS. The lowest and highest errors are 0.1% and 1.09% related to the images corrected by MDT software with the slice thickness of 3.0 cm and the distance of 2.5 cm and photon energies of 6 and 15 MV, respectively. Conclusion: The correction of artifacts in CT images does not have a significant effect on the dose calculated by ISOgray.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12062_afa53c1c18a82dce6e08bb93b373a3c9.pdf
دوز پرتو درمانی
طراحی پرتو درمانی
آرتیفکت
Radiotherapy Dosage
Radiotherapy planning
Artifact
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
62
72
10.22038/jpsr.2018.23669.1622
12063
Original Article
ارتباط بین نمرات ترکیبی غربالگری حرکت عملکردی و استقامت عضلات ثبات دهنده مرکزی در تکواندوکاران
Investigation of the Relationship between Functional Movement Screen Composite Scores and Core Stability Muscles Endurance in Taekwondoists
فرزانه ساکی
f.sport2008@gmail.com
1
پریسا صداقتی
parisasedaghati@yahoo.com
2
استادیار، گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
استادیار، گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه گیلان، رشت، ایران
هدف: آزمون های غربالگری حرکت اطلاعات مفیدی در خصوص حرکت و ثبات در زنجیره حرکتی فراهم می کند. ناحیه مرکزی بدن به عنوان پایه و اساس زنجیره حرکتی مسئولیت تسهیل انتقال نیروها و گشتاورها را به عهده دارد. تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین نمرات ترکیبی غربالگری حرکت عملکردی و استقامت عضلات ثبات دهنده مرکزی در تکواندوکاران می پردازد. روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات مقطعی است. 55 پسر تکواندوکار به صورت تصادفی و با توجه به معیارهای تحقیق به عنوان آزمودنی در تحقیق شرکت کردند.برای ارزیابی استقامت عضلات دهنده ناحیه مرکزی بدن از آزمون های مک گیل استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد حرکتی آزمودنیها از مجموعه آزمون های غربالگری حرکت عملکردی استفاده شد. نرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون شاپیرویلک ارزیابی شد. از آزمون رگرسیون خطی برای تحلیل داده ها استفاده شد (0/05≥p). یافته ها: از بین متغیرهای تحقیق تنها بین استقامت عضلات خم کننده جانبی سمت راست و نمرات غربالگری حرکت عملکردی ارتباط معنادار مشاهده شد (0/05≥p). ارتباط بین استقامت عضلات خم کننده و باز کننده تنه با نمرات غربالگری حرکت عملکردی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد مدل رگرسیونی در پیش بینی نمرات غربالگری حرکت عملکردی یک مدل ضعیف بود. به عبارت دیگر مدل رگرسیونی تنها توانسته بود 36 درصد واریانس نمرات غربالگری حرکت عملکردی را پیش بینی کند. اگرچه استقامت عضلات ثبات دهنده مرکزی برای عملکرد حرکتی مهم است اما احتمال میرود عوامل دیگری غیر از ثبات مرکزی در سطوح بالای ورزشی برای پیش بینی آسیب نقش مهم تری داشته باشند.
Purpose: Functional movement screening tests provide beneficial information regarding the movement and stability in kinetic chain. The core region of body, as the basis of movement chain, accounts for the facilitation of force and torque transmission. The aim of the present study was to investigate the relationship between functional movement screen composite scores and core stability muscles endurance in Taekwondoists. Methods: In this cross sectional study, 55 male taekwondoistwere randomly participated in the study, according to research criteria. The McGill's tests were used for the assessment of the endurance of core stability muscles. In addition, a series of functional movement screening tests were used for the assessment of the movement function of the participants. The normality of data was tested using the Kolmogorov–Smirnov test. Linear regression test at a significant level of p≤0.05 was used for the analysis. Results: Among the predicting variables, a significant association was found only between the endurance of right lateral flexors and the functional movement screening scores (p≤0.05). No significant association was found between the endurance of trunk flexors/extensors and the functional movement screening scores. Conclusion: The result of the present study showed the failure of regression model to predictthe functional movement screening scores. In other words, the regression model could weakly predictthe functional movement screening scores (36%). Although the endurance of bodily core stability muscles is considered important for the movement function, other factors besides the core stability (e.g. the range of motion for the back, thigh and foot wrist joints) play an important role.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12063_d5bcf23771c8a34b42666a2e80c7b437.pdf
ثبات مرکزی
استقامت عضلانی
غربالگری حرکت عملکردی
Muscle Endurance
functional Movement Screening
Core Stability
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
73
82
10.22038/jpsr.2018.24767.1665
12064
Original Article
بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی اروپایی - ۵ بعد - سه سطح(EQ-5D-3L) در بیماران مبتلا به آسیب منیسک و لیگامان های زانو
Reliability and Validity of the Persian Version of the European Quality of life Questionnaire (EQ-5D-3L) in Patients with Meniscus and Knee Ligaments Injury
عذرا دستورانی
dastourania@yahoo.com
1
سهیل منصور سوهانی
sohani.soheil@gmail.com
2
شبنم شاه علی
shabnamshahali@yahoo.com
3
شهره نوری زاده دهکردی
noorizadeh@razi.tums.ac.ir
4
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه فیزیوتراپی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
استادیار، گروه فیزیوتراپی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
استادیار، گروه فیزیوتراپی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
استادیار، گروه فیزیوتراپی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
هدف: با توجه به اهمیت روزافزون ارزیابی و بهبود کیفیت زندگی به عنوان یک عامل مهم در تعیین پیامدهای درمانی، روا و پایا کردن ابزاری که این مقوله را اندازه گیری می کند، ضروری به نظر می رسد. این مطالعه به منظور بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی EQ-5D-3L در بیماران مبتلا به آسیب منیسک و لیگامان های زانو انجام شد. روش بررسی: بعد از کسب اجازه و دریافت نسخه فارسی پرسشنامه EQ-5D-3L از گروه Euro Quality of life، جهت بررسی روایی، این پرسشنامه به همراه پرسشنامه های SF-36 و KOOS توسط ۱۴۳ نفر از بیماران مبتلا به آسیب منیسک و لیگامان های زانو (۹۲ نفر قبل از جراحی و ۵۱نفر بعد از جراحی) تکمیل شد. روایی سازه از طریق آزمون فرضیه های از پیش تعیین شده و روایی افتراقی به شیوه گروه های شناخته شده تست شد. جهت بررسی پایایی آزمون–بازآزمون ۶۵ نفر از این بیماران که بعد از یک هفته تغییری در وضعیت شان گزارش نکردند مجددا پرسشنامه EQ-5D-3L را تکمیل کردند. یافته ها: طبق یافته های پژوهش، نمره کل پرسشنامه EQ-5D-3L با نمره کل ابزار عمومی معتبر SF-36 ( 0/445=ρ) و ابعاد پرسشنامه EQ-5D-3L با ابعاد مرتبط از پرسشنامه های SF-36 (۴۵/۰- ۳۷/۰=ρ) وKOOS(0/45 – 0/30=ρ) ارتباط متوسطی داشت. نمره EQ-5DIndex قابلیت افتراق بیماران را از نظر شدت بیماری بر اساسEQ-5DVAS (0/001˂p) داشت. ضریب همبستگی درون رده ای برای EQ-5DIndex و EQ-5DVAS به ترتیب 0/753 و 0/896 به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه EQ-5D-3L از روایی و پایایی لازم برای اندازه گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به آسیب منیسک و لیگامان های زانو برخوردار است.
Purpose: Given the growing importance of evaluating and improving the quality of life as an important factor in determining the therapeutic outcomes, it is essential to validate the instrument that measures this category. This study was designed to evaluate the validity and reliability of the Persian version of the European Quality of Life questionnaire (EQ-5D-3L) in Iranian patients with meniscus and knee ligaments injury. Methods: After obtaining permission and receiving the Persian version of the EQ-5D-3L questionnaire from Euro QOL group, this questionnaire was completed with SF-36 and KOOS questionnaires by 143 patients suffering from meniscus and knee ligaments injury (92 patients before and 51 patients after the surgery). Construct validity was tested by apriori hypotheses and discriminative validity was tested by known group method. To evaluate the test-retest reliability, 65 patients who did not report a significant change in their status after one week re-completed the EQ-5D-3L questionnaire. Results: According to the findings, the total score of the EQ-5D-3L questionnaire with the total scores of SF-36 a valid generic instruments (r= 0.445) and dimensions of EQ-5D-3L questionnaire with related dimensions from SF-36 questionnaires (r= 0.37-0.45) and KOOS (r= 0.30-0.45) had a moderate correlation. The EQ-5DIndex score was able to differentiate patients according to the severity of the disease based on the EQ-5DVAS (p=0.000). The intra class correlation coefficients for EQ-5DIndex and EQ-5DVAS were 0.753 and 0.896, respectively. Conclusion: The results showed that the Persian version of the EQ-5D-3L questionnaire has acceptable reliability and validity for measurement of the health-related quality of life in patients with meniscus and knee ligaments injury.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12064_4a5d20f7bd48a24a429078131bf344de.pdf
روایی و پایایی
کیفیت زندگی مرتبط با سلامت
آسیب های زانو
پرسشنامه
Reliability and validity
Health related quality of life
Knee injury
EQ-5D-3L Questionnaire
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
83
91
10.22038/jpsr.2018.27830.1724
12075
Original Article
بررسی چالش های پژوهش درسازمان بیمه سلامت ایران و ارائه راه کار برای آن 1395
Investigating the Challenges of Research in Iran's Health Insurance Workers and Providing Solutions -2016
لیلا قلندر آبادی
ghalandarl1@mums.ac.ir
1
الهه هوشمند
houshmande@mums.ac.ir
2
علیرضا رمزی
ramzia1@yahoo.com
3
علی وفایی نجار
vafaeea@mums.ac.ir
4
کارشناس بیمه سلامت، اداره کل بیمه سلامت خراسان رضوی، مشهد، ایران
استادیار، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
مدیر کل بیمه سلامت استان خراسان رضوی ، اداره کل بیمه سلامت خراسان رضوی، مشهد، ایران
استاد، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
هدف: پژوهش کنشی عقلانی و فرایندی خردمندانه و منظم است که به بازنگری، نقد و پالایش و یا تولید و خلق اندیشه منجر میشود. هدف از این پژوهش بررسی چالش های انجام پژوهش و ارایه راه کار مناسب جهت تسهیل فرایند پژوهش در کارکنان بیمه سلامت ایران بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی بر روی 834 نفر از کارشناسان شاغل در ادارات کل بیمه سلامت کشور در سال 1395 با استفاده از پرسشنامه خود ایفا انجام گرفت که در نهایت 646 پرسشنامه به صورت کامل تکمیل گردید. سنجش روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان بیمه سلامت و نیز متخصصین مدیریت نظام سلامت سنجیده شد. جهت تعیین پایایی نیز تعداد 50 پرسشنامه در اختیار کارشناسان بیمه سلامت استان خراسان رضوی طی دو مرحله قرار گرفت. یافته ها: 314 نفر (%50) از پرسش شوندگان زن و 313 نفر (%50) مرد بودند. 276 نفر (34/5 %) از پرسش شوندگان سابقه شرکت در کارگاه روش تحقیق را داشته اند. میزان آشنایی با عوامل زمینه ای و مقدمات تحقیق در بین افراد شرکت کننده در پژوهش (445 %) برآورد گردید.از مهم ترین موانع تحقیق نیز می توان به عدم دسترسی به منابع کتابخانه ای 47/9% اشاره نمود و مهم ترین راهکار حمایت از تحقیق در سازمان بیمه سلامت کشور از دیدگاه کارکنان آن اختصاص بودجه کافی جهت تحقیقات و ایجاد فرصت کافی جهت ارایه ایده های تحقیقاتی (%74) می باشد. نتیجه گیری: توان علمی محدود کارشناسان، مشکلات موجود در ساختار و مدیریت سازمان، عدم تناسب کار و مسئولیت افراد، منابع کتابخانه ای محدود و ارتباطات ناکافی با موسسات علمی – پزوهشی از جمله چالش های انجام پژوهش در سازمان بیمه سلامت ایران می باشد لذا تقویت زیر ساخت های داخلی و تقویت ارتباطات برون سازمانی، ایجاد بستر مناسب برای تحقیق در سازمان و توسعه تعاملات سازمانی، گامی موثر در بهبود فرایند پژوهش در این سازمان خواهد بود.
Purpose: Research is a logical and rational process that leads to revision, critique and refinement, or production and creation of a thought. The purpose of this research is to investigate the challenges of doing research and provide an appropriate solution to facilitate the research process in health insurance staff of the country. Methods: The present study was a descriptive analytical research on 834 experts working in health insurance departments of the country in 2016 using self-administered questionnaire finally, 646 questionnaires were completed. Validity of the questionnaire was assessed using the views of health insurance experts and health system management specialists. To determine the reliability of the questionnaire, 50 health insurance experts from Khorasan Razavi province were interviewed at two stages. Results: 314 (50%) women and 313 (50%) men were among the respondents. 276 (43.5%) of the respondents had a history of participation in the research methodology workshop. The rate of familiarity with the underlying factors and the research basis among the participants in the research (44.5%) was estimated. Among the most important barriers to research, the lack of access to library resources (47.8%) was 47.9% from the perspective of its staff, the most important way to support research in the country's health insurance organization is to allocate sufficient funds for research and provide sufficient opportunity to present research ideas (74%). Conclusion: The limited scientific capability of experts, the organization and management of managers, the proportion of work and responsibility, limited library resources, and analytical thinking and inadequate communication with academic institutions are among the issues mentioned in this study; therefore, strengthening the domestic infrastructure and strengthening communication outsourcing, creating a suitable platform for research in the organization and developing organizational interactions, will be an effective steps to improve the research process in Iranian Health Insurance Organization.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12075_e1f627f9438a3480d41d4bec73595ca8.pdf
پژوهش
چالش
سازمان بیمه سلامت
Research
Challenge
Health Insurance Organization
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
92
98
10.22038/jpsr.2018.28993.1747
12076
Review Article
مروری بر نتایج توانبخشی وستیبولار در بیماران مبتلا به آسیب سیستم وستیبولار در اثر ضربه به سر و آسیب های مرتبط
Review on Results of Vestibular Rehabilitation in Patients with Vestibular Abnormalities as Consequence of Head Trauma and Related Abnormalities
صادق جعفرزاده
jafarzadehs@mums.ac.ir
1
اکرم پوربخت
pourbakht.a@iums.ac.ir
2
اسحاق بهرامی
rehabgroup369@gmail.com
3
شهره جلایی
jalaeish@tums.ac.ir
4
استادیار گروه شنوایی شناسی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشیار گروه شنوایی شناسی، مرکز تحقیقات توانبخشی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
استادیار گروه جراحی اعصاب، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
دانشیار گروه آمار زیستی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
چکیده ضربه به سر عارضه شایعی در میان بزرگسالان به علل مختلف مانند تصادف ماشین و حوادث حین کار می باشد. در بین افراد دچار ضربه به سر، سرگیجه و عدم تعادل در کنار سردرد، شایع ترین پیامد به سر می باشد و در اثر ضربه، افراد به بیماری های وستیبولار مختلفی مانند BPPV، پارگی غشاء دریچه گرد، آسیب های لابیرنتی، هیدروپس آندولنف و فیستول پری لنف دچار می شوند. این بیماری ها، نواحی مختلف سیستم وستیبولار را درگیر می کند. هدف از این مقاله، مروری بر نتایج توانبخشی وستیبولار در افراد دچار ضربه به سر می باشد که به آسیب های مختلف سیستم وستیبولار مبتلا شده اند. در این تحقیق، مقالات پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Web of science، Scopus، Magiran و SID در بازه زمانی ژانویه 1980 تا دسامبر 2017 بررسی گردید.کلمات کلیدی بررسی شذه توانبخشی وستیبولار، ضربه به سر، سرگیجه و عدم تعادل بود و 37 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج توانبخشی وستیبولار در بیماران دارای آسیب وستیبولار به علت ضربه به سر نشان دهنده موفقیت درمانی مناسبی برای بیماران مختلف در فاز حاد و مزمن است. البته گاهی برخی بیماران به درمان های طولانی تری نیاز دارند و یا درمان چالش برانگیزی دارند که بخوبی درمان نمی شوند.
Abstract Head trauma is common in adults because of different reasons such as car crash and work related accidents. Headache, vertigo and imbalance are the most common consequences of head trauma and patients suffer from many vestibular disorders including BPPV, rupture of round window membrane, labirynthine damage, endolymphatic hydropse and perilymphaticfistule. These disorders involve different places of vestibular system. The purpose of the present article is a review on results of vestibular rehabilitation in patients with head trauma and vestibular system abnormalities. Related articles from different data bases including PubMed, Web of science, Scopus, Magiran and SID were evaluated during January 1980 to December 2017. The key words were vestibular rehabilitation, head trauma, vertigo and imbalance. Total 37 articles were evaluated. Vestibular rehabilitation showed good therapeutic success in treatment and management of acute and chronic head trauma patients but some patients needs longer treatment and some may be challenging.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12076_6b8e559fbaa6952ce04dc73419e6c10c.pdf
سرگیجه
عدم تعادل
توانبخشی وستیبولار
ضربه به سر
مقاله مروری
vertigo
imbalance
vestibular rehabilitation
head trauma
review article
per
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2345-2730
2018-12-22
7
4
99
113
10.22038/jpsr.2018.24337.1647
12077
Review Article
آپتامرهای نوکلئیک اسیدی: ابزارهای نوین در تشخیص و درمان
Nucleic Acid Aptamers: New Tools in Diagnosis and Therapy
داوذ قاسمی
ghasemid931@mums.ac.ir
1
مجتبی سنکیان
sankianm@mums.ac.ir
2
عارف فرخی فرد
a_farokhi@pasteur.ac.ir
3
دانشجوی کارشناسی ارشدگروه ایمونولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشیار گروه ایمونولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشجوی دکتری تخصصی گروه بیوتکنولوژی، انستیتو پاستور ایران، تهران، ایران
چکیده آپتامرها توالی های کوتاه تک رشته ای اسید نوکلئیکی (DNA یا RNA) یا پپتیدی با ساختار سه بعدی ویژهای هستند که قادرند با اختصاصیت و تمایل بالایی به اهداف خود متصل شوند. اندازه کوچک، فرایند تولید سریع و ارزان، ایمنی زایی اندک و پایداری بالا، آن ها را به مولکول های جذابی در برخی زمینههای پژوهشی به ویژه در طراحی مسیرهای تشخیصی و درمانی جدید تبدیل کرده است. در این مقاله مروری، فرآیند تولید آپتامرهای اسید نوکلئیکی، مزایا و معایب آن ها در مقایسه با آنتی بادی ها و پتانسیل های کاربردیشان در پزشکی بحث می شود. همچنین محدودیت های آپتامرها و راهکارهای غلبه بر آن نیز مورد بررسی قرار می گیرد.
Abstract Aptamers are short single-stranded nucleotides (or peptide) folded into particular three-dimensional structure which can bind to their targets with high specificity and affinity. Small size, inexpensive and rapid production process, low immunogenicity and high stability, made them very attractive biomolecules in some investigational fields especially in planning of innovative diagnostic and therapeutic approaches. In this review, we have described the process of nucleic acid aptamers development, advantages and disadvantages of aptamers compared to antibodies, and potential applications of these new agents in medicine. Limitations of aptamers and existing answers to overcome this limitations has also been discussed.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_12077_4e42f3c9c72bf1285a17ff28c391091d.pdf
آپتامر نوکلئیک اسیدی
آنتی بادی
Pegaptanib
Nucleic acid aptamer
antibody
aptamer selection
Pegaptanib