ORIGINAL_ARTICLE
بررسی هیپرسگمانتاسیون نوتروفیلی درسالمندان وتعیین ارزش تشخیصی آن در کمبود V.B12 و اسید فولیک درشهرمشهد(1390)
هدف: کمبود کوبالامین و اسید فولیک در سالمندان در صد شیوع بالایی دارد. گوناگونی و بارز نبودن یافته های بالینی وپر هزینه بودن تست های آزمایشگاهی سبب پیچیدگی و تاخیر درتشخیص کمبود می گردد. در این پژوهش ارتباط پارامترهای هماتولوژیک بالاخص هیپرسگمانتاسیون نوتروفیلی باکمبود کوبالامین و اسید فولیک وافزایش هموسیستئین سرم و نیز میزان حساسیت واختصاصیت آن مورد بررسی قرار می گیرد. روش بررسی: نمونه مورد مطالعه، 300 سالمند بالای 65 سال از مناطق 12گانه شهر مشهد بودکه با همکاری مرکز بهداشت استان به صورت خوشه ای انتخاب شدند. مقادیر کوبالامین (V.B12) و اسید فولیک سرم به روش RIA اندازه گیری شد. در افراد با کوبالامین(pg/ml 120-450)واسید فولیک (17-1/5 ng/ml)، هموسیستئین سرم (Hcy) به روش Elisa اندازه گیری شد. پارامترهای هماتولوژیک با سیستم شمارشگر H1 ومشاهده میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده بانرم افزار SPSS آنالیز شد. یافته ها: از 235 سالمند شرکت کننده در مطالعه، 45/5% افراد از نظرهیپرسگمانتاسیون نوتروفیلی مثبت و54/5% منفی بودند. ارتباط معنی داری بین هیپرسگمانتاسیون وجنسیت وجود نداشت. در216 سالمند، 56/7% از نظر ماکروسیتوز مثبت بودند و شدت ماکروسیتوز برابر بود با +1=%30/7و +2=%9/6و +3=%4/1. درجات مختلف ماکروسیتوز با شدت های مختلف هیپرسگمانتاسیون ارتباط داشت (p=0/001). ماکروسیتوز باکاهش کوبالامین و افزایش هموسیستئین ازنظرآماری ارتباط نداشت ولی با کاهش فولات (5ng/ml>) ارتباط داشت (p=0/017). میانگین فولات در دوحالت هیپرسگمانتاسیون مثبت و منفی تفاوت معنی داری را نشان داد (p=0/036). هیپرسگمانتاسیون باکمبود کوبالامین (122> ) و افزایش هموسیستئین از نظرآماری ارتباط نداشت. فولات با افزایش هموسیستئین ارتباط داشت(p=0/001).حساسیت و اختصاصیت هیپرسگمانتاسیون نوتروفیلی در تشخیص کمبود کوبالامین و فولات سرم پایین بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع کمبود فولات و عوارض بالینی آن درسالمندان، تست های غربالگری ساده وکم هزینه چون ماکروسیتوز و هیپرسگمانتاسیون نوتروفیلی را می توان جهت ارزیابی کمبود فولات سرم استفاده نمود واگرچه حساسیت و اختصاصیت هیپرسگمانتاسیون نوتروفیلی چندان بالا نیست، می توان از آن به عنوان یک تست غربالگر استفاده نمود.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_31_b8981a3ecba5b3b674a0e0f4d859aa62.pdf
2012-11-21
8
14
10.22038/jpsr.2012.31
کوبالامین
فولات
هموسیستئین
یافته های هماتولوژیک
هیپرسگمانتاسیون نوتروفیلی
سالمندان
لیدا
معنوی فر
manavifarl@mums.ac.ir
1
عضو هیئت علمی دانشکده پیراپزشکی ، کارشناس ارشد خون شناسی و بانک خون
LEAD_AUTHOR
امیره
نجات شکوهی
2
گروه بیوشیمی وتغذیه، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
حسین
آیت الهی
ayatollahih@mums.ac.ir
3
دکترای تخصصی پاتولوژی- دانشیار گروه داخلی دانشکده پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
منیره
محجوب
4
عضو هیئت علمی دانشکده پیراپزشکی ،دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر کار روزانه و خستگی ناشی از آن بر دید عمق نزدیک در افراد اگزوتروپیای گاهگاهی
هدف :
از تغییرات دید عمق می توان برای بررسی اگزوتروپیای گاهگاهی استفاده نمود. اگزوتروپیای گاهگاهی عبارت است از انحراف تباعدی چشم ها که بر اثر کار چشمی روزانه و خستگی ناشی از آن بدتر شده و زاویه انحراف بیشتر می شود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر کار روزانه و خستگی ناشی از کار نزدیک بر دید عمق نزدیک در افراد اگزوترپیای گاهگاهی می باشد.
روش بررسی:
در این مطالعه مقطعی جهت تشخیص اگزوتروپیای گاهگاهی توسط کاورتست متناوب، 600 دانشجوی خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی مشهد با رنج سنی 23-21 سال شرکت نمودند. از این تعداد تنها 30 نفر دارای اگزوتروپیای گاهگاهی و 15 نفر به عنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. دید عمق در آنها بوسیله تست Randot-SO 001 در دو نوبت صبح و شب اندازه گیری شد و ساپرسشن به وسیله تست باگولونی و 4 پریزم دیوپتر پایه به خارج بررسی شد. اطلاعات جمع آوری شده پس از ثبت در پرسشنامه مورد تجزیه و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها:
میزان انحراف اندازه گیری شده در افراد دارای اگزوتروپیای گاهگاهی نشان داد که در 23/33 درصد افراد (7نفر) اختلاف معنی داری بین انحراف در صبح و آخر شب وجود دارد (p=0/001). در این تعداد همچنین مشاهده شد که دید عمق در آخر شب بطور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد) p=0/001). در 53/3 درصد افراد (16نفر) علی رغم تغییر اندازه انحراف (افزایش انحراف)، دید عمق تغییری نکرد. در 23/33 درصد (7نفر) در هر دو نوبت صبح و شب اندازه انحراف و دید عمق بدون تغییر، ثابت باقی ماند.
بحث و نتیجه گیری:
در اکثر افراد پس از مطالعه و خستگی ناشی از کار روزانه، تغییرات اگزوتروپیای گاهگاهی و تغییرات دید عمق نزدیک در طول روز رابطه معنی داری با هم ندارند (p<0/696).
https://jpsr.mums.ac.ir/article_71_f5cb71887fb1b73b1f1ed47bff8d824c.pdf
2012-11-21
15
22
10.22038/jpsr.2012.71
اگزوتروپیای گاهگاهی
کاورتست
پریزم بار
جواد
هرویان
heravianj@mums.ac.ir
1
استاد اپتومتری دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
عباسعلی
یکتا
yektaa@mums.ac.ir
2
استاد اپتومتری دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
هادی
استادی مقدم
ostadih@mums.ac.ir
3
دانشیار اپتومتری دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
عباس
عظیمی
azimia@mums.ac.ir
4
دانشیار اپتومتری دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
محمد جواد
خوش سیما
khoshsimamj@mums.ac.ir
5
دانشگاه علوم پزشکی مشهد دانشکده پیراپزشکی گروه بینایی سنجی کارشناس بینایی سنجی
AUTHOR
سید مهدی
شبانی
6
دانشگاه علوم پزشکی مشهد دانشکده پیراپزشکی گروه بینایی سنجی کارشناس بینایی سنجی
AUTHOR
الهه
خانپور
7
دانشگاه علوم پزشکی مشهد دانشکده پیراپزشکی گروه بینایی سنجی کارشناس بینایی سنجی
AUTHOR
زهرا
صلاحی
8
دانشگاه علوم پزشکی مشهد دانشکده پیراپزشکی گروه بینایی سنجی کارشناس بینایی سنجی
AUTHOR
سید حسین
حسینی یزدی
s h hosseini@gmail.com
9
دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده توانبخشی گروه بینایی سنجی کارشناس ارشد بینایی سنجی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاثیر روش توانبخشی بوبات برروی شدت اسپاستی سیتی و کیفیت الگوهای حرکتی در بیماران همی پلژیک
هدف: همی پلژی عارضه ای است که به دلیل ضایعه نرون محرکه فوقانی ایجاد می شود و معمولا همراه با بروز اسپاستی سیتی و ناتوانی در اجرای عملکردهای حرکتی می باشد. جهت کنترل اسپاستی سیتی و کسب فعالیتهای عملکردی، روشهای درمانی مختلفی ارائه شده است که از جمله آنها روش درمان بر اساس تکامل سیستم عصبی (Neurodevelopment treatment) بر پایه نظریات بوبات می باشد. با توجه به اینکه فلج اسپاستیک اندام تحتانی بیماران همی پلژی بسیار شایع و نیازمند زمان قابل توجهی جهت درمان می باشد، در این تحقیق قصد داریم تاثیر این روش درمانی بر روی شدت اسپاستی سیتی و کیفیت الگوهای حرکتی اندام تحتانی را در این بیماران مورد بررسی قرار دهیم. روش بررسی: پانزده بیمار همی پلژیک با دامنه سنی 70-44 سال در این بررسی شرکت نمودند. ارزیابی پایه شامل اندازه گیری شدت اسپاستی سیتی عضلات پلانتارفلکسور مچ پا براساس Original Ashworth Scale (OAS )، تعیین دامنه های حرکتی فعال و غیر فعال حرکت دورسی فلکسیون مچ پا و تعیین کیفیت الگوهای حرکتی اندام تحتانی بر اساس تست ایستاده ( Standing Test) روش بوبات بودند که قبل و پس از درمان (20 جلسه) صورت گرفته و نتایج ثبت شدند. یافته ها: در پایان درمان شدت اسپاستی سیتی کاهش معنی داری نشان داد. همچنین دامنه های حرکتی فعال و غیر فعال و نیز کیفیت الگوهای حرکتی افزایش معنی داری داشتند. بحث ونتیجه گیری: نتایج تحقیق ما نشان می دهد روش درمانی بوبات قادر است با متعادل ساختن سطوح تحریک و مهار در سیستم عصبی مرکزی و انتقال آن به محیط ( عضلات )، اسپاستی سیتی عضلات پلانتار فلکسور را کاهش دهد و متعاقب آن دامنه حرکتی دورسی فلکسیون افزایش می یابد. ضمنا این روش درمانی با آموزش مجدد تعادل در وضعیتهای مختلف به بیمار باعث هماهنگی در انجام حرکات و بهبود کیفیت الگوهای حرکتی می شود. از این نتایج می توان به نحو موثری در درمان بیماران با ضایعه نرون محرکه فوقانی در درمانگاههای توانبخشی استفاده کرد.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_246_e63acdb1c5fa1760ab89df4f1f1b4205.pdf
2012-11-21
23
29
10.22038/jpsr.2014.246
اسپاستی سیتی
روش بوبات
الگوهای حرکتی
همی پلژی
مانیا
شیخ
sheikhm@mums.ac.ir
1
استادیار دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، دکتری تخصصی فیزیوتراپی
AUTHOR
حسین اصغر
حسینی
hosseiniha@mums.ac.ir
2
استادیار دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، دکتری تخصصی فیزیوتراپی
LEAD_AUTHOR
غلامرضا
علیایی
3
استاد دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران ، دکتری تخصصی فیزیوتراپی
AUTHOR
نورالدین
نخستین انصاری
4
دانشیار دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران ، دکتری تخصصی فیزیوتراپی
AUTHOR
سعید
طالبیان مقدم
5
دانشیار دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران ، دکتری تخصصی فیزیوتراپی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مکانیسم مهاری ترکیب اوژنیل آدامانتات نسبت به آنزیم 15- لیپواکسیژناز
هدف:
آنزیمهای لیپواکسیژناز از دسته پروتئین های آهن دار غیر همی هستند که مسئول پراکسیداسیون اسید های چرب غیر اشباع در گیاهان و حیوانات می باشند. اهمیت فعالیت این آنزیمها در بدن پستانداران و نقش آنها در ایجاد حساسیت ها، التهابها و حتی تشکیل برخی از سرطانها به اثبات رسیده است. از این رو مطالعه در مورد جزئیات مکانیسمی این دسته از آنزیمها و متابولیسم محصولات پراکسیدی آنها و همچنین سنتز مهار کننده های مناسب برای آنزیمهای مذکور بسیار حائز اهمیت می باشد. دراین مقاله مکانیسم بازدارندگی یکی از مهارکننده های قوی آنزیم لیپواکسیژناز موسوم به اوژنیل آدامانتات که به تازگی سنتز و مطالعه شده بود مورد بررسی واقع شده است.
روش بررسی:
در این بررسی فعالیت لیپواکسیژنازی آنزیم 15- لیپواکسیژناز سویا در حضور مهارکننده اوژنیل آدامانتات به دو روش اسپکتروفوتومتری تشکیل دی ان مزدوج در طول موج 235 نانومتر و روش تشکیل پراکسید با معرف های DMAB و MBTH در طول موج 592 نانومتر بررسی شد.
یافته ها:
در نتیجه آزمایشات انجام شده مشخص شد که مهارکننده مذکور در دو دامنه غلظتی فعالیت آنزیم را پایین می آورد و دو IC50 در محدوده 80 تا 120 نانومولار و 5 تا 13 میکرومولار برای آن تعیین گردید.
بحث و نتیجه گیری:
در نتیجه آزمایشات انجام شده مشخص شدکه مهارکننده مذکور در دو دامنه غلظتی فعالیت آنزیم را پایین می آورد و دو IC50 در محدوده 80 تا 120 نانومولار و 5 تا 13 میکرومولار برای آن تعیین گردید. بررسی های سنیتیکی یک مکانیسم مهاری مختلط از رقابتی و غیر رقابتی را برای این ترکیب نشان داد.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_255_c9bb7254724059a26d6a7afb3f17927b.pdf
2012-11-21
30
34
10.22038/jpsr.2012.255
15- لیپواکسیژناز
مهارکننده
تشکیل پراکسید
DMAB
MBTH
مهدیه
داوود نژاد
1
گروه علوم آزمایشگاهی، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
ملیحه
علیمردان
2
گروه علوم آزمایشگاهی، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
حمید
صادقیان
sadeghianh@mums.ac.ir
3
استادیار گروه علوم آزمایشگاهی، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی میزان آگاهی کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران از سیستم های اطلاعات بالینی کامپیوتری در سال1390
هدف: حجم اطلاعاتی که در بیمارستانها به هنگام ارائه خدمات بالینی تولید می شود، بسیار زیاد است و مدیریت این اطلاعات متفرق کاری پیچیده و از ضرورت های مراکز درمانی می باشد. سیستمهای اطلاعات بالینی با توجه به قابلیتهای کامپیوتر می توانند در زمینه تحقق اهداف مدیریت مراکز درمانی بسیار مفید و کارآمد باشند. این مطالعه با هدف بررسی کاربردهای مختلف سیستم های اطلاعات بالینی و میزان آگاهی کارکنان مدارک پزشکی از آن انجام شد. روش بررسی: در این پژوهش ابتدا منابع در دسترس موجود در فاصله سا لهای 1379 تا 1390 بررسی گردید و سپس از طریق ارائه پرسشنامه، میزان آگاهی کارکنان مدارک پزشکی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران از سیستم اطلاعات بالینی مورد مطالعه قرار گرفت. روایی پرسشنامه در پانل نخبگان مطرح و تایید شد و پایایی پرسشنامه نیز با روش آزمون - بازآزمون (r=0/8) تعیین شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: سیستم اطلاعات بالینی متشکل از قسمت ها و کاربردهای مختلفی شامل: مستند سازی بالینی، تصمیم گیری، مدیریت دارو، رادیولوژی، آزمایشگاه و... است. موانعی از قبیل مسائل مالی، رفتاری و فنی بر سر راه بکارگیری این سیستم ها وجود دارد. نتایج حاصل از قسمت دوم مطالعه نشان داد که میانگین آگاهی کارکنان مدارک پزشکی مورد مطالعه از سیستم های اطلاعات بالینی 49 درصد بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به مزایای متعدد سیستم اطلاعات بالینی، استفاده از آن برای اطلاع رسانی در مراکز درمانی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. برای استفاده اثربخش و گسترده از سیستم های اطلاعات بالینی، انتخاب سیستم مناسب و آموزش کاربران در کنار توجه به عوامل موثر در پیاده سازی آنها در بیمارستان ها نقش کلیدی ایفا می نماید.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_257_b89e112fc5f94f5a34bab470c4475f25.pdf
2012-11-21
35
42
10.22038/jpsr.2012.257
سیستم اطلاعات بالینی
اجزای سیستم
آگاهی کارکنان مدارک پزشکی
غلامرضا
مرادی
moradigh@mums.ac.ir
1
استادیار، دکترای مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمانی،عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
سمیه
فضائلی
fazaelis@mums.ac.ir
2
دانشجوی دکترای مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمانی و مدرس دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
مرضیه
معراجی
merajim1@mums.ac.ir
3
دانشجوی دکترای مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمانی و مدرس دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
خلیل
کیمیافر
kimiafarkh@mums.ac.ir
4
مربی، دانشجوی دکترای مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمانی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
معصومه
سرباز
sarbazm@mums.ac.ir
5
مربی، دانشجوی دکترای انفورماتیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
زهرا سادات
ارشادنیا
6
کارشناس مدارک پزشکی، دانشجوی کارشناسی ارشد فناوری اطلاعات
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
الگوی مقاومت استافیلوکوکس اورئوس جدا شده، به آنتی بیوتیکهای رایج در بیمارستان قائم مشهد درسال 1390
هدف:
استافیلوکوکوس اورئوس یکی از عوامل اصلی بیماری زایی برای انسان محسوب می گردد . شیوع عفونتهای استافیلوکوکوس اورئوس واهمیت مقاومت آنتی بیوتیکهای بر آن شدکه الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی استافیلوکوکوس اورئوس در بیمارستان قائم در سال 2011 را بررسی نماییم.
روش بررسی:
دراین مطالعه 100 استافیلوکوکوس اورئوس در آزمایشگاه بیمارستان قائم مشهد از نمونه های مختلف به روشهای استاندارد جدا شده و تست حساسیت آنتی بیوتیک به روش Kirby-Bauer (Disk diffusion) مورد بررسی قرار گرفت. حساسیت آنتی بیوتیکی بر مبنای Clinical Laboratory Science (CLS) بر اساس حساس (S)، نیمه حساس (I) و مقاوم (R) گزارش گردیده است.
یافته ها:
در بین آنتی بیوتیکهای مورد آزمایش پنی سیلین 97 %، اگزاسیلین 63 %، اریترومایسین 57 %، سفالکسین 43 %، کلنیدامایسین 33 % وانکومایسین 20 % نسبت به استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم بودند.
بحث و نتیجه گیری:
نتیجه به دست آمده در مطالعه ما شبیه با نتایج قسمتهای مختلف در ایران بوده است. با توجه به مقاومت زیاد استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به پنی سیلین و سایر آنتی بیوتیکها باید توجه کامل در جهت درمان بیماران بکار گرفته شود.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_258_0811be73e73b7832f786913b927ae302.pdf
2012-11-21
43
46
10.22038/jpsr.2012.258
آنتی بیوتیک
مقاومت
استافیلوکوکوس اورئوس
هادی
صفدری
safdarih@mums.ac.ir
1
مربی، عضو هیات علمی دانشکده پیراپزشکی
LEAD_AUTHOR
علی
صادقیان
sadeghiana@mums.ac.ir
2
استاد دانشکده پزشکی، پژوهشکده بوعلی
AUTHOR
سحر
تحققی
00000@yahoo.com
3
کارشناس علوم آزمایشگاهی مرکز بهداشت
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شیوع کوررنگی مادرزادی وبررسی اثراختلال دید رنگ بر حساسیت کانتراست و دید عمق
هدف: تعیین شیوع کوررنگی مادرزادی و اثرات آن بر روی حساسیت کانتراست و دید عمق در دانش آموزان دبستانی مشهد روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی بر روی 4400 دانش آموز (2408 دانش آموز پسر و 1992 دانش آموز دختر) انجام شده است. این افراد به صورت نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای از بین دانش آموزان دبستانی شهر مشهد انتخاب و دقت دید رنگ آن ها توسط تست (Ishihara test(Ishi T اندازه گیری شد. سپس دانش آموزان کوررنگ در کلینیک بینایی سنجی مجددا مورد آزمایش قرار گرفتند. 200 دانش آموز نرمال که هیچ گونه اختلالی در دید رنگ نداشتند از بین همکلاسان آنها به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند و فاکتورهای حساسیت کانتراست و دید عمق در دو گروه مورد و شاهد اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: از میان 4400 نفر دانش آموز بررسی شده، 3% کوررنگ بودند (5/1%پسر و 0/4% دختر). در مجموع 2/2% از افراد دوترانوپیا، 0/8% پروتانوپیا و 0/6% مشکوک به کوررنگی بودند. هیچ موردی از کوررنگی کامل در این مطالعه دیده نشد. همچنین مشخص شد کوررنگی مادرزادی بر روی حساسیت کانتراست و دید عمق اثر ندارد. بحث و نتیجه گیری: کوررنگی مادرزادی در مطالعه حاضر از شیوع نسبتا بالایی برخوردار می باشد. از آنجایی که این اختلال بر جنبه های مختلف زندگی فرد از جمله آموزش و یادگیری همچنین انتخاب شغل تاثیر زیادی دارد ، بنابراین بهتر است تمام کودکان در ابتدای ورود به مدرسه از این جهت کنترل گردند.
https://jpsr.mums.ac.ir/article_259_17480c8fc5fb7ce1bc47bb06b3fe52ec.pdf
2012-11-21
47
52
10.22038/jpsr.2012.259
دید رنگ
کوررنگی
تست ایشی هارا
حساسیت کانتراست
دید عمق
هادی
استادی مقدم
ostadih@mums.ac.ir
1
دانشیار اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
عباس
عظیمی
azimia@mums.ac.ir
2
دانشیار اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی ،دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
جواد
هرویان
heravianj@mums.ac.ir
3
استاد اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
عباسعلی
یکتا
yektaa@mums.ac.ir
4
استاد اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
فاطمه
شریفی
opf.sharifi@gmail.com
5
کارشناس ارشد اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
مهدی
خباز خوب
6
کارشناس ارشد اپیدمیولوژی مرکز چشم پزشکی نور
AUTHOR
محمد جواد
خوش سیما
khoshsimamj@mums.ac.ir
7
کارشناس اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
منیره
هاشمی نژاد
8
کارشناس اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
پروین
رضوی
9
کارشناس اپتومتری دانشکده علوم پیراپزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR