دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321The Comparison of Effects of Traditional and Suit Therapy Methods of Rehabilitation on Proprioception of People who suffer from Lateral Ankle Sprainمقایسه اثر دو روش توانبخشی سنتی و لباس فضایی بر حس عمقی افراد مبتلا به کشیدگی رباط خارجی مچ پا716830610.22038/jpsr.2017.14547.1317FAمجید خدادادیکارشناس ارشد، گروه آسیب شناسی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان، ایراننادر رهنمااستاد، گروه آسیب شناسی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایراناستاد، گروه آسیب شناسی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان، ایران0000-0002-0443-4303Journal Article20160126Purpose: <br />Lateral ankle sprain is one of the most common injuries among athletes mainly result in the problem of proprioception. Regarding the high possibility of reinjuries, the rehabilitation of this injury is so important, therefore the aim of this study was to compare separate and combined effects of traditional and suit therapy methods of rehabilitation on proprioception of people who suffer from lateral ankle sprain<strong>.</strong> <br />Methods: <br />Thirty men and women suffering from lateral ankle sprain participated voluntarily in this study. They were divided into three groups of rehabilitation. All individuals participated in rehabilitation were under training for eight weeks (three sessions each week for 45 minutes each session). Proprioception was assessed using proprioception system of ankle before and after eight weeks. Data were analysed using Analysis of Variance test (p<0.05). <br />Results: <br />The results of the present study showed significant difference in proprioception between three groups (p=0.026). The combination method was significantly more effective than traditional method (p=0.024), however, no significant differences were noted between combination with suit therapy method (p=0.236), and also between suit therapy with traditional (p=0.928). <br />Conclusions: <br />It seems that the combination method has a significant effect on proprioception in comparison with traditional method. However, further studies with larger sample size with groups of different ages and more or less disabilities are needed to reach to a more comprehensive conclusion. <br /> <br /><br />هدف:<br /> کشیدگی رباط خارجی مچ پا یکی از شایعترین آسیبها در ورزشکاران است که یکی از دلایل اصلی بروز آن مشکلات حس عمقی است. با توجه به احتمال بالای بروز مجدد کشیدگی رباط خارجی مچ پا توانبخشی این آسیب بسیار اهمیت دارد، لذا هدف این تحقیق مقایسه اثرات تفکیکی و ترکیبی دو روش توانبخشی سنتی و لباس فضایی بر حس عمقی افراد مبتلا به کشیدگی رباط خارجی مچ پا بود.<br /> روش بررسی:<br /> تعداد30 نفر مرد و زن مبتلا به کشیدگی رباط خارجی مچ پا به صورت داوطلب در این تحقیق شرکت کردند و به طور مساوی در سه گروه توانبخشی قرار گرفتند. افراد به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 45 دقیقه تحت تمرینات توانبخشی قرار گرفتند. حس عمقی افراد قبل و بعد از هشت هفته توسط دستگاه اندازهگیری حس عمقی مچ پا مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آنوا استفاده شد (0/05>p).<br /> یافتهها:<br /> نتایج تحقیق تفاوت معنیداری را در حس عمقی مچ پا بین سه روش توانبخشی نشان داد (0/026=p). روش ترکیبی به طور معنیداری اثر بخشتر از روش سنتی بود (0/024=p)، اما بین روش ترکیبی با لباس فضایی (0/236=p) و روش لباس فضایی با سنتی تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/928=p).<br /> نتیجهگیری:<br /> به نظر میرسد روش ترکیبی تاثیر معنیداری بر حس عمقی مچ پا نسبت به روش سنتی داشته باشد، اما نیاز به بررسیهای بیشتر در گروههای بیشتر افراد با گروههای سنی مختلف و ناتوانیهای عملکردی بیشتر یا کمتر است تا بتوان به جمعبندی جامعی رسید.<br /> دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321Evaluation of Fungal air contamination in Wards and Operating rooms of Montaserie Organ Transplant Hospital, Mashhadبررسی عوامل قارچی آلوده کننده هوای بخشها و اتاقهای عمل بیمارستان پیوند اعضاء منتصریه مشهد1725830710.22038/jpsr.2017.17190.1432FAسید علی سجادیدانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت و مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایراندامون کتابیمربی گروه مهندسی بهداشت محیط و حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانفاطمه جولاییدانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت محیط، عضو کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایرانحسین زرین فرمرکز تحقیقات آلرژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانگروه انگل شناسی و قارچشناسی پزشکی، بیمارستان قائم (عج)، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20160613Purpose: <br />Hospital environments have different types of microorganisms. The release of airborne fungi in hospitals is health risk factor for nosocomial infections in hospitalized patients. The object of this study was to assess the kinds and concentration of fungal contamination in the hospital wards and operating theaters. <br />Methods: <br />In the present study, 96 of indoor air samples were collected from hemodialysis sections of women and men, kidney transplant, liver transplant, ICU and three operating rooms of organ transplantation Hospital in city of Mashhad. The sampling was taken according to the NIOSH standard instructions and Anderson procedure with a flow rate of 12 L per 2 minutes and the concentration of fungal contamination was determined in term of CFU/M<sup>3</sup>. The identification of fungal agents was examined by the mycological microscopic and macroscopic procedure. <br />Results: <br />The genera <em>Aspergillus</em> (98<strong>.</strong>29%) and <em>Penicillium</em> (25%) were the most fungal agents of air contamination in wards and operating rooms<strong>.</strong>The fungal contamination in the ICU, dialysis of men and women, kidney transplantation and liver transplantation were 3.8%, 3.58%, 3.33%, 7.16% and 33.3%, respectively. <br />Conclusion: <br />In this study, the fungal contamination of wards and operating rooms was relatively low<strong>.</strong> However, due to the high sensitivity of the transplant recipients and immunocompromised patients to nosocomial fungal infections, the periodic surveys of the hospitals are essential.هدف:<br /> محیط بیمارستان دارای انواع مختلفی از میکروارگانیسمها بویژه قارچها میباشد. انتشار قارچهای هوابرد در بخشهای بیمارستانی، عامل خطرناکی برای سلامتی بیماران بستری محسوب شده و در ایجاد عفونتهای بیمارستانی نقش عمدهای دارند. در مطالعه حاضر، نوع و میزان آلودگی قارچی هوای بخشها و اتاقهای عمل بیمارستان بررسی شده است.<br /> روش بررسی:<br /> دراینمطالعه، 96 نمونه از بخشهای همودیالیز زنان، مردان، پیوند کلیه، پیوند کبد و مراقبتهای ویژه (ICU) و هر سه اتاق عمل بیمارستان پیوند اعضاء شهر مشهد گرفته شد. نمونهبرداری با استفاده از دستورالعمل(The National Institute for Occupational Safety and Health; NIOSH) و بر اساس روش آندرسون با دبی L/min 12در مدت زمان min 2 انجام شد و تراکم قارچی بر اساس تعداد کلنی بر متر مکعب (CFU/m<sup>3</sup>) محاسبه گردید. شناسایی عوامل قارچی نیز توسط آزمایشهای ماکروسکوپی و میکروسکوپی قارچ شناسی مورد بررسی قرار گرفتند.<br /> یافتهها:<br /> قارچهای جنس (<em>Aspergillus</em> (29/98% و جنس (<em>Penicillium</em> (25% بیشترین عوامل قارچی آلوده<strong> </strong>کننده هوای بخشها و اتاقهای عمل بودند. میزان آلودگی قارچی در بخشهای همودیالیز مردان، همودیالیز زنان، پیوند کبد، پیوند کلیه و ICU ، به ترتیب 58/3%، 33/3%، 33/3%16/7% و 8/3% بود.<br /> نتیجهگیری:<br /> در مطالعه حاضر، میزان آلودگی قارچی هوای بخشها و اتاقهای عمل نسبتاً پایین بود. با این حال، به دلیل حساسیت<strong> </strong>بالای بیماران گیرنده عضو و سرکوب ایمنی در کسب عفونتهای قارچی بیمارستانی، بررسیهای دوره ای میزان آلودگیهای قارچی در این نوع بیمارستانها ضروری است.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321Investigation of Results of Scapular Assistant Test in Patients with Shoulder Impingement Syndrome and Rotator Cuff Tear: A Clinical Pilot Studyبررسی نتایج آزمون همراهی کتف در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه و پارگی نسبی عضلات چرخاننده کتف: یک مطالعه پایلوت2638830810.22038/jpsr.2017.17145.1446FAروشنک کشاورزدکتری حرفه ای فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایرانسیامک بشردوست تجلیاستادیار گروه فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران0000-0001-5415-5196سید محسن میراستادیار گروه فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایرانحسین اشرفیاستادیار گروه مهندسی مکانیک، دانشگاه کاشان، کاشان، ایرانJournal Article20160708Purpose: <br />Altered scapular kinematics are common disabilities among patients with shoulder impingement syndrome and/or rotator cuff tear. The scapular assistance test (SAT) might be a helpful diagnosis tool to identify clinical type of scapular dyskinesia. The SAT may correct scapular upward rotation and posterior tilt. The aim of this pilot study was to identify the SAT application as a diagnostic tool for type of scapular dyskinesia and among patients with shoulder impingement syndrome and rotator cuff tear. Moreover, another aim was to determine the effect of SAT on the shoulder pain and shoulder range of abduction. <br />Methods: <br />Seven patients with shoulder impingement syndrome and seven patients with rotator cuff tear met the inclusion criteria and included in the study population. An experienced therapist palpated patient's scapula as starting position for the SAT. In the next stage, patient was asked to perform shoulder abduction and reported any pain or inconvenience during the examination. Meanwhile, the therapist kept upward rotation and posterior tilt of the scapula. <br />The pain level in shoulder (by VAS, Visual Analogue Scale), shoulder range of abduction, flexion and scapular plane elevation (by electrogoniometer) and also, shoulder disability (by DASH, Disability of Shoulder and Hand Questionnaire) had been measured during shoulder abduction and also the SAT performance. The statistical analysis was performed using independent and paired t-test after normal distribution approval. <br />Results: <br />Duration of disease (p=0.02), night pain (p<0.001), work part of DASH questionnaire (p=0.001), initial abduction ROM (p=0.02), first scapular elevation ROM (p=0.009) and pain during the SAT (p=0.048) have been shown significantly different between patients with shoulder impingement syndrome and rotator cuff tear. In patients with shoulder impingement syndrome, the VAS values have been substantially different through abduction and the SAT (p=0.001). <br />Conclusion: <br />Current study depicts that the SAT might be a useful test to diagnose the type of scapular dyskinesia in patients with shoulder impingement syndrome. However, the SAT may not be a valuable diagnostic test for patients with rotator cuff tear.هدف:<br /> مطالعات بسیاری با کمک تجهیزات آزمایشگاهی، کینماتیک تغییر یافته کتف در دو گروه از بیماریهای ارتوپدی شانه شامل سندرم گیرافتادگی شانه و پارگی نسبی روتاتور کاف را نشان میدهند. یکی از معتبرترین آزمونهای بالینی تشخیص اختلال راستای کتف، آزمون همراهی کتف میباشد که به صورت غیر فعال به تصحیح چرخش رو به بالا و تیلت خلفی کتف میپردازد. هدف از این مطالعه بررسی نتایج حاصل از انجام آزمون همراهی کتف در تشخیص اختلال راستای کتف و تاثیر آن بر درد شانه و دامنه حرکتی ابداکسیون طی آزمون در دو گروه از بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه و پارگی نسبی روتاتور کاف میباشد.<br /> روش بررسی:<br /> هفت بیمار مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه و هفت بیمار مبتلا به پارگی نسبی روتاتور کاف براساس معیارهای ورود و خروج، وارد مطالعه شدند. میزان درد شانه حین حرکت براساس معیار دیداری درد، دامنه حرکتی ابداکسیون، فلکسیون و اسکپشن (گونیامتر دیجیتال) و همچنین میزان ناتوانی شانه (پرسشنامه ناتوانی اندام فوقانی) در هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. درد شانه حین آزمون همراهی کتف و نتیجه آزمون همراهی کتف طی ابداکسیون شانه در هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. آزمونهای t مستقل و t جفتی به ترتیب جهت بررسی تغییرات بین گروهی و درون گروهی مورد استفاده قرار گرفت.<br /> یافته ها:<br /> بنابر نتایج بدست آمده، مدت بیماری (0/02=p)، درد شبانه شانه (0/001>p)، قسمت مربوط به کار پرسشنامه ناتوانی اندام فوقانی (0/001=p)، دامنه حرکتی فلکسیون مرتبه اول (0/02=p)، دامنه حرکتی اسکپشن مرتبه اول (0/009=p) و درد شانه حین آزمون همراهی کتف (0/048=p) در بین دو گروه مذکور با استفاده از آزمون تی مستقل معنیدار شده است. تنها مقایسه بین درد شانه حین حرکت و درد شانه حین آزمون همراهی کتف در گروه سندرم گیرافتادگی شانه با استفاده از آزمون تی جفتی معنیدار شد (0/001=p).<br /> نتیجه گیری:<br /> مطالعه حاضر نشان میدهد که آزمون همراهی کتف به عنوان یک آزمون تشخیص اختلال راستای کتف اگر چه در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی معتبر است ولی به نظر میرسد که این آزمون در گروه بیماران مبتلا به پارگی نسبی روتاتور کاف به اندازه کافی دقیق نیست.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321The Survey of the Association of Iron Deficiency in Helicobacter Pylori Infected Patients who referred to a Medical Diagnostic Laboratory in Neyshabour Between September 2015 to March 2016بررسی ارتباط بین کم خونی فقر آهن در بیماران آلوده به عفونت Helicobacter pylori مراجعه کننده به آزمایشگاه جهاد دانشگاهی نیشابور در نیمه دوم سال 13943946830910.22038/jpsr.2017.17340.1438FAسمیه نجفیکارشناس ارشد زیست شناسی گرایش میکروب شناسی، دانشگاه آزاد واحد تنکابن، تنکابن، ایرانمحمد صالحیگروه پژوهشی ایدز،HTLV و هپاتیتهای ویروسی، سازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی، مشهد، ایرانآزمایشگاه تشخیص طبی نیشابور، مرکز خدمات تخصصی تشخیص طبی، آسیبشناسی و ژنتیک، سازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی، مشهد، ایرانJournal Article20160620Purpose: <br /><em>Helicobacter pylori </em>infection is one of the most common chronic bacterial infections in human worldwide. Recent evidences suggest that iron deficiency and anemia associated with <em>H.pylori</em>. The aim of this study was to evaluate iron deficiency in patients with <em>H. pylori </em>infection who referred to Medical Diagnostic Laboratory of ACECR-Razavi Khorasan in Neyshabur. <br />Methods: <br />This Case-control study has performed on 162 patients who referred to Medical Diagnostic Laboratory of ACECR-Razavi Khorasan in Neyshabur and was conducted Between September 2015 to March 2016. Demographic data including age and gender were recorded. Participants were questioned for use of supplemental iron drugs. Based on the amount of IgG antibodies against <em>H.pylori </em>infection by ELISA, all participants were divided into two groups. Then hemoglobin, ferritin, iron and TIBC tests were performed for all samples. Results were analyzed by SPSS software. <br />Results: <br />The results showed that there is a significant difference between two groups infected with <em>H.pylori </em>infection and control in hemoglobin, ferritin, iron, TIBC tests (P <0/001). Averages of <em>H.pylori </em>IgG antibody titer, hemoglobin, ferritin, iron and TIBC in patients with <em>H. pylori</em> infection were 86, 12.9, 13, 41.6 and 424, respectively. In healthy individuals (controls), the amounts were 10.2, 14.3, 110, 91 and 362 respectively. <br />Conclusions: <br />According to the results of the present study, there is a relationship between <em>H.pylori </em>infection and anemia. Therefore, it would be suggested that doctors and specialists should consider this issue prior to any treatment.هدف:<br /> عفونت هلیکوباکتر پیلوری یکی از شایعترین عفونتهای باکتریایی مزمن انسانی بوده که در تمام دنیا و در هر سنی اتفاق میافتد. شواهد اخیر نشان میدهد که هلیکوباکتر پیلوری با فقر آهن و آنمی ارتباط دارد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی فقر آهن در بیماران آلوده به عفونت هلیکوباکترپیلوری مراجعه کننده به آزمایشگاه جهاد دانشگاهی نیشابور میباشد.<br /> روش بررسی:<br /> مطالعه به روش شاهد- مورد روی 162 بیمار مراجعه کننده به آزمایشگاه تشخیص طبی جهاد دانشگاهی نیشابور در سال 1394 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک شامل سن و جنس بودند. مراجعه کنندگان از لحاظ مصرف یا عدم مصرف داروی آهن مورد سوال قرار گرفتند. نمونهها بر اساس میزان آنتی بادی IgG ضد هلیکوباکتر پیلوری توسط روش الیزا به دو دسته آلوده به عفونت و کنترل تقسیم شدند. سپس برای تمام نمونهها آزمایشات هموگلوبین، فریتین، آهن و TIBC انجام شد. نتایج توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> یافتهها:<br /> نتایج نشان داد بین دو گروه آلوده به عفونت هلیکوباکتر پیلوری و کنترل تفاوت معنی داری در میزان هموگلوبین، فریتین، آهن و TIBC وجود دارد (0/001>p). میانگین تیتر آنتی بادی IgG، هموگلوبین، فریتین، آهن و TIBC در افراد مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری به ترتیب برابر با 86، 12/9، 13، 41/6 و 424 بود. همچنین این مقدار در افراد سالم (کنترل) به ترتیب برابر با 10/2، 14/3، 110، 91 و 362 بود.<br /> نتیجهگیری:<br /> با توجه به نتایج پژوهش حاضر بین ابتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری و کم خونی ارتباط وجود دارد. بنابراین پزشکان و متخصصین پیش از درمان کم خونی باید این مسئله را نیز مورد توجه قرار دهند.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321Evaluation of Endurance of Core Muscles in Female Athletes with Chronic Ankle Instabilityارزیابی استقامت عضلات مرکزی در زنان ورزشکار با بیثباتی مزمن مچ پا4757831010.22038/jpsr.2017.14574.1318FAاسما رازقیکارشناس ارشد، آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایراننادر رهنمااستاد تمام، گروه آسیب شناسی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-0443-4303اسماعیل شکریدانشجوی دکترای تخصصی فیزیوتراپی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایرانعلی قنبریدانشیار گروه فیزیوتراپی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20160127Purpose: <br />Lateral ankle sprain (LAS) is one of the most common sport related injuries. It is estimated that most of the individuals who suffer from LAS develop chronic ankle instability(CAI), therefore detection of contributing factors to this injury is essential. The aim of present study was to evaluate the endurance of core muscles in patients with chronic ankle instability in female athletes. <br />Methods: <br />Fifteen athletes with CAI (Mean±S.D: age=25±3.5years, height=167.6±8.5cm, weight=64/8±6/1kg) and fifteen healthy female athletes (Mean±S.D: age 26±4.2 years, height=168.9±4.7 cm, weight=62.1±7.3kg) were selected with non-probability sampling. We used the method of McGill to assess endurance of core muscles that include trunk flexors, trunk extensors and bilateral side flexors. Data were analyzed using MANOVA test and independent sample t-test (p≤0.05). <br />Results: <br />Athletes with CAI showed significant difference in the time of endurance tests in relation to healthy athletes (f=13.18, p= 0.00). The most related muscle endurance to CAI were back extensors (PES=0.62) and after that, trunk flexors (PES=0.51), right side flexors (PES=0.38) and left side flexors (PES=0.31), respectively. There were no significant differences in the ratios of flexor / extensor and right side flexors / left side flexors tests. <br />Conclusion: <br />Based on the result of this study, the endurance of core muscles was lower in patients with CAI, so it would be suggested that trainers, physicians and athletes consider core endurance assessment in prevention and rehabilitation to avoid athletes from ankle sprain and instability.هدف:<br /> کشیدگی رباط خارجی مچ پا یکی از رایجترین آسیبهای مرتبط با ورزش میباشد. طبق تخمینهای صورت گرفته، بیشتر افراد با کشیدگی رباط خارجی، دچار بیثباتی مزمن مچ پا می شوند. بنابراین شناسایی عوامل مرتبط با آسیب امری ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی شاخص استقامت عضلات مرکز در زنان ورزشکار با بیثباتی مزمن مچ پا بود.<br /> روش بررسی:<br /> تعداد 15 ورزشکار با بیثباتی مزمن مچ پا (سن 3/5±25 سال، قد 8/5±167/6 سانتیمتر، وزن6/1±64/8 کیلوگرم) و 15ورزشکار سالم (سن 4/2±0/26 سال، قد 4/7±168/9 سانتیمتر، وزن 7/3±62/1 کیلوگرم) با استفاده از روشهای نمونهگیری انتخاب شدند. استقامت عضلات مرکز با استفاده از روش McGill ارزیابی شد که شامل تست استقامت فلکسورهای تنه، اکستنسورهای تنه و خمکنندههای جانبی دو طرف تنه بود. دادهها با استفاده از آزمون مانووا (MANOVA) و t مستقل آنالیز شدند.<br /> یافته ها:<br /> ورزشکاران با بیثباتی مزمن مچ پا دارای تفاوت معنادار در زمان استقامت در مقایسه با ورزشکاران سالم بودند (0/001˂p،13/18=f) و بیشترین میزان ارتباط بیثباتی مزمن مچ پا با استقامت عضلات مرکز به ترتیب مربوط به استقامت اکستنسورهای تنه (0/62=PES)، فلکسورهای تنه (0/51=PES)، خمکننده جانبی سمت راست (0/38=PES) و چپ تنه (0/31=PES) بود. همچنین تفاوت معناداری در نسبت زمان استقامت فلکسور/ اکستنسور و خمکننده جانبی راست تنه/ سمت چپ تنه مشاهده نشد.<br /> نتیجه گیری:<br /> بر طبق مطالعه حاضر ورزشکاران با بیثباتی مزمن مچ پا نسبت به ورزشکاران سالم از استقامت کمتری در عضلات مرکز برخوردار می باشند. لذا به مربیان، درمانگران و ورزشکاران پیشنهاد می شود که ارزیابی استقامت عضلات مرکز را در برنامه های پیشگیری و توانبخشی از آسیب کشیدگی رباط و بیثباتی مچ پا لحاظ کنند.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321An Investigation of the Sensitivity of Laboratory Tests and Sonography Results in Diagnosis of Acute Cholecystitis in One of the Dezful Hospitals in 2014-15بررسی ارزش پیشگوئی مثبت نتایج آزمایشگاهی و سونوگرافی در تشخیص کوله سیستیت حاد در بیمارستان بزرگ دزفول در سال 13935864831110.22038/jpsr.2017.16741.1408FAیعقوب مدملیدانشجوی پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایراننمرضیه بیگم بیگدلی شاملوکارشناس ارشد آموزش پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایران0000-0002-9913-2489احمد محمودی کوهیدانشجوی علوم آزمایشگاهی، کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایرانفاطمه شبگرددانشجوی پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایراننگین احمدیدانشجوی پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایرانمحمد منیعیکارشناس ارشد آموزش پرستاری، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایرانمیلاد اعظمیدانشجوی پزشکی عمومی، کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، ایلام، ایرانJournal Article20160522Purpose: <br />One of the most common surgical problems was acute cholecystitis. Accurate and timely diagnosis to start proper treatment and to decrease mortality rate is very essential. Due to contradictory results regarding diagnostic methods in acute cholecystitis, this study investigated the sensitivity of laboratory tests and sonography results in diagnosis of acute cholecystitis. <br />Methods: <br />This cross-sectional study was performed using all people records that had cholecystectomy with diagnosis of acute cholecystitis in Dezful large hospital in 1393. Laboratory findings included the number of leukocytes, levels of AST, ALT, alkaline phosphatase, direct and indirect bilirubin and ultrasound that compared with pathological findings as definitive diagnosis. Data were analyzed using SPSS statistical software (version 18), and descriptive statistics and Pearson's correlation coefficients were employed. <br />Results: <br />In this study, 67 patients’ records were included with a mean age of 47.58 ± 17.36 years (23 patients (%34.3) were male and 44 patients (%65.7) were female). Positive predictive value or sensitivity was %56.1 for WBC, %34.2 for alkaline phosphatase, %37.5 for AST, ALT (50%), direct bilirubin (%77.4), % 62.1 indirect bilirubin and (% 96.2) for ultrasound. <br />Conclusions: <br />Due to the ease of access to ultrasound and liver enzymes and their values obtained in this study, they can guide us to the cost – effective diagnosis.هدف:<br /> کوله سیستیت حاد یکی از شایعترین مشکلات جراحی بوده و تشخیص صحیح و به موقع آن برای شروع درمان و کاهش مرگ و میر مورد نیاز میباشد. با توجه به نتایج ضد و نقیض پیرامون روشهای تشخیصی کوله سیستیت حاد، این مطالعه با هدف بررسی ارزش پیشگویی مثبت یافتههای آزمایشگاهی و سونوگرافی در تشخیص کوله سیستیت حاد انجام شد.<br /> <strong>روش بررسی:</strong><br /> این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی با استفاده از تمامی پروندههای افرادی که در سال 1393 در بیمارستان بزرگ دزفول با تشخیص کوله سیستیت حاد تحت عمل جراحی کوله سیستکتومی قرار گرفتند صورت پذیرفت. یافتههای آزمایشگاهی مورد بررسی شامل تعداد لوکوسیتها، مقادیر (Aspartate Aminotransferase Test; AST)، (Alanine Aminotransferase Test; ALT)، آلکالین فسفاتاز، بیلی روبین مستقیم و غیرمستقیم خون و مطالعه سونوگرافی که با نتیجه پاتولوژی به عنوان تشخیص قطعی مقایسه شدند. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 18 و آمار توصیفی و آزمونهای آماری ضریب همبستگی خطی پیرسون و اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> یافتهها:<br /> از تعداد 67 بیمار با میانگین سنی 17/36± 47/58 سال، 23 نفر 34/3 درصد مذکر و 44 نفر 65/7 درصد مونث بودند. ارزش پیشگویی مثبت یا حساسیت WBC با 56/1 درصد، آلکالین فسفاتاز با 34/2 درصد، AST با 37/5 درصد، ALT با 50 درصد، بیلی روبین مستقیم با 4/77 درصد، بیلی روبین غیرمستقیم با 62/1 درصد و سونوگرافی در 96/2 درصد بود.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong><br /> با توجه به سهولت دسترسی به سونوگرافی و آنزیمهای کبدی و نیز مقادیر بدست آمده از آنها در این پژوهش، میتوان از این روشها در تشخیص دقیق کوله سیستیت استفاده کرد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321The effect of eight weeks playing therapy program on balance in 10-12 years old mentally retarded childrenتأثیر هشت هفته بازی درمانی بر تعادل کودکان10 تا 12 ساله کم توان ذهنی6574831210.22038/jpsr.2017.13996.1295FAعلی یلفانیدانشیار گروه توانبخشی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایراننرگس جلالیکارشناس ارشد آسیبشناسی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه باهنر کرمان، کرمان، ایرانبهنام غلامی بروجنیدانشجوی دکتری آسیبشناسی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایران0000-0002-7404-1556لیلا احمدنژاددانشجوی دکتری آسیبشناسی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایرانJournal Article20151229Purpose: <br />There are a large group of children and adults in our community with certain aspects of mental, physical, emotional or behavioral characteristics that differ from other peers. The purpose of this study was to examine the effect of eight weeks playing therapy program on balance of mentally retarded children. <br />Methods: <br />In this semi- experimental search, thirty mentally retarded children were selected and randomly divided into two groups; training group (N=15 with mean average age of 12.06±2.8 years, height 145±1.33cm, weight 42.33±1.38 kg) and control group (N=15 with mean average 12.26±2.8 years old, height 144±9.8 cm, weight 43/66±1/31 kg). The Biodex Balance System (BBS) was used to evaluate balance in pre and posttests. The experimental group performed playing therapy for eight weeks (three sessions per week). However control group did not perform any strength and balance exercises. Independent and dependent T tests were used to analyze the data. All statistical analyzes were performed using SPSS statistical software version16 and significance level was set at 0.05. <br />Results: <br />There were significant differences in balance between pre and post tests in experimental group and also between experimental and control groups. <br />Conclusion: <br />It may be suggested that playing therapy program that presented in this study is an effective method to improve balance in the mentally retarded Children.هدف: <br /> در اجتماع ما گروه وسیعی از کودکان و بزرگسالان هستند که به گونهای خاص از لحاظ جنبههای فکری، جسمی، عاطفی و یا ویژگیهای رفتاری با دیگر همسالان خود تفاوت دارند. یکی از این اقشار آسیبپذیر کودکان کمتوان ذهنی میباشند که به علت شرایط ذهنی و روانی ویژه در مقایسه با افراد سالم تحرک کمتری داشته و به همین علت دچار ضعفهای جسمانی- حرکتی میشوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته برنامه بازی درمانی بر تعادل کودکان کمتوان ذهنی بود..<br /> روش بررسی: <br /> در این تحقیق نیمه تجربی، تعداد 30 نفر از کودکان کمتوان ذهنی به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تجربی (با میانگین سنی2/8±12/06، قد1/33±145 سانتیمتر، وزن 1/38±42/33 کیلوگرم) و کنترل ( با میانگین سنی 2/8±12/26 سال، قد9/8±144سانتیمتر، وزن 1/31±43/66 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه تجربی یک دوره هشت هفتهای (سه جلسه در هفته) بازیهای تعادلی منتخب را انجام دادند، در این مدت، گروه کنترل هیچگونه تمرین قدرتی و تعادلی را تجربه نکردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار Spss<sub>16</sub> و برای بررسی اختلاف بین دو گروه از t مستقل در سطح0/05 استفاده شد.<br /> یافتهها:<br /> نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تعادل آزمودنیها در گروه تجربی در هر سه شاخص کلی، قدامی- خلفی، داخلی- خارجی در پیشآزمون و پسآزمون در گروه تجربی و نیز در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معناداری داشتند (0/05≥p).<br /> <strong>ن</strong>تیجهگیری:<br /> نتایج تحقیق حاضر نشان داد که برنامه بازی درمانی ارائه شده در این پژوهش میتواند در بهبود تعادل کودکان کمتوان ذهنی تأثیر بسزایی داشته باشد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321Comparison of the Speech and Reading Rate in Mono and Farsi-Kurdish Bilingual of Third Grade Elementary Studentsمقایسه سرعت گفتار و خواندن در دانش آموزان تک و دو زبانه فارسی-کردی سوم دبستان7582831510.22038/jpsr.2017.16977.1451FAحسین باغیشنیکارشناسی ارشد، گروه گفتار درمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایرانریحانه محمدیاستادیار، دکترای گفتار درمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایرانسعدی مصطفی پورکارشناسی ارشد گروه گفتار درمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمهدی رستمیکارشناسی ارشد گروه گفتار درمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان،اصفهان، ایراناحمد پیرخضرانیانکارشناس گروه گفتار درمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایرانسعید حسینیکارشناس گروه گفتار درمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایرانJournal Article20160713Purpose: <br />Speech rate is one of the main characteristics of speech fluency and it affects speech intelligibility and communication. Intervention for normal speech rate in language disorders, fluency disorders, dysarthria, and apraxia is one of the responsibilities of speech and language pathologists. Effective intervention needs knowledge of normal speech rate in the target language. Therefore, the aim of this study was to determine and compare speech and reading rate in monolingual and bilingual third grade students. <br />Methods: <br />Forty Persian monolingual students in the third grade (22 boys, 18 girls) and 50 Kurdish- Persian bilingual students (40 boys and 10 girls) were recruited after considering the inclusion and exclusion criteria. Afterwards, free and descriptive speech and reading were elicited. Reading, free and descriptive and speech rate were calculated. SPSS software 16 and independent t- test for data analysis were used. <br />Results: <br />The mean score for free, descriptive speech and reading in monolingual students were 108 (25.31), 103(21.75) and 79.14(23) words per minute, respectively. In addition, the mean score for bilingual students were 90.3(13.88), 89.91(19.20), 87.55(23.66) words per minute, respectively. There were no significant differences between the rate of reading in mono and bilingual students, however, there was a significant difference between rate of free and descriptive speech in monolinguals and bilinguals. The rate of free and descriptive speech were faster in monolinguals than bilinguals. <br />Conclusion: <br />While bilingual students demonstrate higher rate in reading, they obtained lower score in descriptive and free speech. A possible explanation for this result might be related to descriptive and free speech, therefore, it may be assumed that bilingual students require more time for making decision about what to say and how to say in their second language. هدف:<br /> سرعت گفتار یکی از ویژگیهای مهم روانی گفتار است و میتواند بر وضوح گفتار و ارتباط تاثیرگذار باشد. مداخله برای ایجاد سرعت طبیعی گفتار در اختلالات زبانی، اختلالات روانی، واج شناختی، دیزآرتری و آپراکسی یکی از وظایف آسیبشناسان گفتار و زبان است. لازمه درمان موثر آگاهی از سرعت گفتار طبیعی در زبان هدف است. بنابراین هدف این پژوهش تعیین و مقایسه سرعت گفتار و خواندن در دانشآموزان تک و دوزبانه سوم دبستان است.<br /> روش بررسی:<br /> 40 دانشآموز تک زبانه پایه سوم فارسی (22 پسر و 18 دختر) و 50 دانش آموز دو زبانه کردی- فارسی (40 پسر و 10 دختر) ، پس از لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. سپس نمونه گفتار آزاد، توصیفی و خواندن استخراج شد. سرعت گفتار و خواندن آنها برآورد شد؛ جهت تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS16 و آزمون t مستقل استفاده شد<br /> یافتهها:<br /> میانگین سرعت گفتار آزاد، توصیفی و خواندن در دانشآموزان تک زبانه (2531%) 108/93، (21/75%) 103/41، (23%) 79/14 و در دانشآموزان دوزبانه به ترتیب برابر بود با (13/88%) 90/03، (19/20%) 89/91، (23/66%) 87/55 کلمه در دقیقه. میانگین سرعت خواندن در تک و دوزبانهها به لحاظ آماری معنادار نبود اما تفاوت معناداری بین سرعت گفتار آزاد و توصیفی تک زبانهها و دو زبانهها وجود داشت. سرعت گفتار آزاد و توصیفی در تک زبانهها بیشتر بود.<br /> نتیجه گیری:<br /> اگرچه دانشآموزان دوزبانه در خواندن سرعت بالاتری را نسبت به تک زبانهها نشان دادند، در گفتار آزاد و توصیفی نمره کمتری از تک زبانهها کسب کردهاند. به نظر میرسد دانشآموزان دو زبانه در گفتار توصیفی و آزاد نیازمند زمان بیشتری برای تصمیمگیری در مورد آنچه میخواهند بگویند و حتی چگونگی گفتن آن هستند.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321The Effect of Therapeutic Massage on the Athletes with Chronic Sinusitisتأثیر ماساژ درمانی صورت بر ورزشکاران مبتلا به سینوزیت مزمن8390831610.22038/jpsr.2017.14577.1319FAفرزاد احمدیکارشناسی ارشد، گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی دانشگاه اصفهان،اصفهان، ایرانفاروق رستمی ذلانیکارشناسی ارشد، گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000 -0003-4489-6705رضا مهدوی نژاددانشیار، گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمهدی کارگر فرددانشیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-9205-7999Journal Article20160127Purpose: <br />Chronic sinusitis is a disease which causes the facial congestion and facial tenderness. The aim of this study was to investigate the impact of a face therapeutic massage for the facial congestion and tenderness in athletes with chronic sinusitis. <br />Methods: <br />Forty male athletes were selected based on their availability and purposively. They were divided randomly into two equal experimental and control groups. The experimental group was exposed to a special face massage therapy protocol. The control group received no treatment. Prier and after the treatment, facial congestion and tenderness was measured based on the average score of 0-5 reported by 3 doctors. Data were analyzed using (2<sub>*</sub>2) repeated measures analysis of variance (ANOVA) (p<0.05). <br />Results: <br />A significant difference in facial congestion variable and facial tenderness were observed between groups with massage therapy group showed better clinical symptoms compared to control group (p>0.05). <br />Conclusion: <br />According to the results of this study and effect of massage therapy, health centers can use this method to program exercises as a treatment modality in these patients. هدف:<br /> سینوزیت مزمن نوعی بیماری است که موجب احتقان صورت و حساسیت به لمس میشود. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره ماساژ درمانی ویژه صورت بر احتقان صورت و حساسیت به لمس ورزشکاران مبتلا به سینوزیت مزمن بود. <br /> روش بررسی:<br /> 40 نفر از ورزشکاران مرد به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه تجربی20 نفر و کنترل20 نفر تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 5 هفته پروتکل ماساژ درمانی ویژه صورت را دریافت کردند. گروه کنترل هم تحت هیچگونه برنامه تمرینی قرار نگرفتند. قبل و بعد از دورهی تمرین، اندازهگیری احتقان صورت و حساسیت به لمس به صورت میانگین نمرهای که سه نفر پزشک دربارهی احتقان صورت و حساسیت به لمس صورت بیان نمودند، را به عنوان نمره احتقان صورت و حساسیت به لمس صورت در نظر گرفتیم. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در یک طرح (2*2) برای مقایسه گروهها در سطح معناداری 0/05 استفاده شد.<br /> یافته ها:<br /> نتایج تفاوت معنی داری را به لحاظ بهبودی علایم بالینی در بین گروه تجربی و کنترل در نمرات احتقان و حساسیت به لمس نشان داد.به طوری که گروه ماساژ درمانی از علایم بالینی بهتری نسبت به گروه کنترل برخوردار بودند (0/05<p).<br /> نتیجه گیری:<br /> با توجه به نتایج تحقیق و تأثیر ماساژ درمانی بر احتقان صورت و حساسیت به لمس، مراکز درمانی میتوانند به عنوان یک مدالیته درمانی در برنامهی تمرینی این بیماران از روش ماساژ درمانی ویژه صورت استفاده کنند.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52386120170321An Investigation of Output Information Quality of Laboratory Information Subsystem in Teaching Hospitals Laboratories in Shiraz, from the Users’ Viewpointsبررسی دیدگاه کاربران در مورد کیفیت اطلاعات خروجی زیرسیستم اطلاعات آزمایشگاه در آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی شهر شیراز در سال 13939198831710.22038/jpsr.2017.14847.1337FAرکسانا شریفیاندکتری مدیریت اطلاعات بهداشتی درمانی، دانشیار،گروه فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایرانفاطمه بهادرمربی، کارشناس ارشد فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده پیراپزشکی فردوس، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، ایرانمریم ابراهیمیمربی، کارشناس ارشد فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده پیراپزشکی فردوس، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، ایرانJournal Article20160210Purpose: <br />Laboratory plays an important role in diseases treatment and prevention. As a result, information systems can improve health organization performance. The purpose of this study was to investigate the output information quality of Laboratory Information Subsystem in teaching hospital laboratories in Shiraz. <br />Methods: <br />This was a descriptive cross- sectional study. The study population consisted of all laboratory staffs in teaching hospitals. Data collection tool was the questionnaire, with its validity and reliability was measured before. The collected data were analyzed using descriptive statistics and SPSS software. <br />Results: <br />The results showed that output information of Laboratory Information Subsystem had favorable quality in relevance, accuracy, reliability, safety and speed dimensions with maximum frequency percent respectively 44.3, 51.7, 55.7, 57.2, 56.7, but in the economic dimension of output information with 64.2 frequency percent had partly favorable quality. Total average (3.11) from (1-5) scale showed that output information of Laboratory Information Subsystem had a high quality. <br />Conclusion: <br />Theoutput information of these systems is an important step in the diagnosis and treatment of diseases, more attention to reinforce the quality of output information prevent from costs and duplication in the health care sector.هدف:<br /> آزمایشگاه به عنوان یک بخش تشخیصی در بیمارستان، نقش بسزایی در درمان و پیشگیری از بیماریها بازی میکند و در نتیجه، وجود سیستم اطلاعات هدفمند میتواند نقش مهمی در بهبود عملکرد سازمانهای بهداشتی ایفا نماید. این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه کاربران در مورد اطلاعات خروجی زیر سیستم اطلاعات آزمایشگاه از شش بعد ویژگی اطلاعاتی در آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی شهر شیراز اجرا گردید.<br /> روش بررسی:<br /> این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری را کلیه کاربران زیر سیستم اطلاعات آزمایشگاه تشکیل میداد که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ای با عنوان ارزیابی اثربخشی سیستم اطلاعات بود که از مطالعات مشابه داخلی با عنوان ارزیابی اثربخشی سیستم اطلاعات مدیریت استخراج گردید. پس از ورود دادهها به نرمافزار SPSS16 به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی استفاده شد.<br /> یافتهها:<br /> یافتهها نشان داد در ابعاد مرتبط بودن، دقت، صحت، ایمنی و سرعت به ترتیب 44/3، 51/7، 55/7، 57/2، 56/7 درصد از افراد با بیشترین فروانی سیستم اطلاعات را از این ابعاد مطلوب و از بعد اقتصادی بودن 64/2 درصد از افراد با بیشترین فراوانی، سیستم را تا حدودی مطلوب اعلام کردند. میانگین به دست آمده از کل ابعاد (3/11) از مقیاس 1 تا 5 نشان داد زیر سیستم اطلاعات آزمایشگاه به میزان بسیار مطلوب هستند.<br /> نتیجهگیری:<br /> اطلاعات خروجی این سیستمها گام مهمی در تشخیص و درمان بیماریهاست، توجه بیشتر برای افزایش و تقویت کیفیت اطلاعات خروجی، از هزینهها و دوباره کاریها در بخش بهداشت و درمان جلوگیری میکند. لذا میتوان با ایجاد تمهیداتی کیفیت اطلاعات خروجی را به میزان زیادی افزیش داد.