دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622Evaluation of Contrast Sensitivity and Visual Field in Open Angle Glaucomaبررسی حساسیت کانترست و میدان بینایی در بیماران گلوکوم زاویه باز714438910.22038/jpsr.2015.4389FAملیحه مهرباندانشجوی کارشناسیارشد، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، تهران، ایرانابراهیم جعفرزاده پوراستاد گروه اپتومتری، دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران0000-0002-4451-800Xعلیرضا اکبرزاده باغباندانشیار، دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، ایرانهاله کنگریاستادیار، دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، ایرانبهروز کوچکیچشم پزشک، فوق تخصص گلوکوم، مرکز تحقیقات بیمارستان چشم پزشکی نورJournal Article20140918Purpose: <br />To investigate the relationship between contrast sensitivity and visual field defects in patients with glaucoma. <br />Methods: <br />120 eyes of 60 patients with a diagnosis of primary open angle glaucoma and 40 (80 eyes) normal subjects whose visual acuity was 20/40 or better and 30 -60 years old were included in this study. Visual field analyzed according to the MD and PSD criteria of Humphrey Visual Field Analyzer and, contrast sensitivity was measured using the Freiburg Acuity and Contrast Test according to the Michelson and Weber criteria. Visual fields of the patients were measured using the 24–2 full threshold program on the Humphrey Visual Field Analyzer. Data analysis was performed for descriptive and analytical statistical methods. <br />Results: <br />According to the Michelson and Weber criteria, contrast sensitivity was reduced in glaucomatic patients. A significant correlation (r = -0.289, P < 0.001) was found between the visual field mean deviations and contrast sensitivity scores (Michelson) and the correlation (r = -0.302,P<0.001) was found between visual field mean deviations and contrast sensitivity scores (Weber). The correlation (r=0.140, p=0.048) was less between the visual field pattern standard deviation and Michelson contrast, as was the correlation between the visual field pattern standard deviation and Weber contrast (r = 0.158 , p = 0.027). <br />Conclusion: <br />For glaucomatous eyes with visual acuity of 20/40 or better, a decrease in the contrast sensitivity correlates with increased visual field loss. We speculate that this decrease in contrast sensitivity in glaucoma patients may account for their complaints of poor vision despite normal or near normal visual acuity. This correlation may serve to develop improved testing to monitor the status of our glaucoma patients prospectively.هدف: <br/>بررسی ارتباط بین حساسیت کانترست و میدان بینایی در گلوکوم زاویه باز <br/>روش بررسی: <br/>در این مطالعه به بررسی60 فرد (120 چشم) دارای گلوکوم زاویه باز(Primery Open Angle (Glaucoma; POAG و40 فرد (80 چشم) نرمال در محدوده سنی60-30 سال که حدت بینایی20/40 یا بهتر داشتند پرداخته شد. نقایص میدان بینایی افراد با استفاده از شاخصهای(Mean Deviation; MD) و(Pattern Standard Deviation; PSD) پریمتری اتومات Humphrey و حساسیت کانترست (Contrast) با استفاده از شاخصهای MichelsonوWeber) آزمایش کانترست فر ایبرگ اندازهگیری شد. میدان بینایی با استفاده از برنامه تمام آستانه 24-2 با استفاده از دستگاه پریمتری Humphrey انجام شد. پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات بدست آمده از طریق روشهای آماری توصیفی و تحلیلی آنالیز گردید. <br/>یافتهها: <br/>در ارزیابی مقادیر بدست آمده از آزمایش حساسیت کانترست، در افراد گلوکومی میزان کمی معیارMichelson و Weber در مقایسه با افراد نرمال بیشتر بود که بیانگر کاهش میزان حساسیت کانترست در افراد گلوکومی است. ارتباط معناداری (0/001=p، 0/289=r) بین متغیر MD (نمایانگر صدمات منتشر) با Michelsonو نیز MD با (0/001=p، 0/302- =r) Weber برقرار است، اما این ارتباط در مورد متغیر PSD که در بیماران گلوکومی نمایانگر صدمات موضعی است صدق نمیکند. <br/>نتیجهگیری: <br/>در بیماران گلوکوم زاویه باز با حدت بینایی20/40 یا بهتر، بین کاهش حساسیت کانترست با افزایش نقایص میدان بینایی ارتباط قابل ملاحظهای وجود دارد. به نظر میرسد همین کاهش حساسیت کانترست میتواند علت شکایت بیماران گلوکومی از بینایی ضعیف علیرغم حدت بینایی نرمال آنان باشد. ارتباط این یافته مبین آن است که می توان آزمونهای موثرتری برای تشخیص این بیماری گلوکوم انجام داد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622Evaluation of the Horizontal Components Ground Reaction Force During Gait of Children with Flat Footبررسی مولفه های افقی نیروی عکس العمل زمین در حین راه رفتن کودکان دارای کف پای صاف1523438610.22038/jpsr.2015.4386FAمصطفی پایندهکارشناس ارشد آسیب شناسی و حرکات اصلاحی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5074-1902ناهید خوشرفتار یزدیدکترای طب ورزشی، استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000000299698335احمد ابراهیمی عطریدکترای فیزیولوژی ورزش، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمحسن دماوندیفوق دکترای بیومکانیک و ارگونومی، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایرانمهدی صفری بککارشناس ارشد آسیب شناسی و حرکات اصلاحی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-6746-5975Journal Article20140531Purpose: <br />The purpose of this study was to investigate the horizontal components of the ground reaction force with subjects’ flat foot and to compare these changes with subjects with normal foot. <br />Methods: <br />Fifteen subjects were randomly selected from 86 children with flexible flat foot, with a mean age (10.40 ±1.12), height (124.60 ± 8.76) and weight (24.10 ± 6.70). 15 subjects were randomly selected to the control group from the population with normal feet that were homogeneous with group flat foot of the height, age and weight. Flat-arched feet were determined by the navicular drop test with Brody method, and 1000Hz KISTLER force plate were used to measure horizontal components of ground reaction force at heel strike (Initial heel contact), transfer weight onto the heel (Loading response), touch the foot of land (Mid stance) and transfer weight onto the toes (Terminal stance) during the Stance phase. Data analysis was performed using SPSS 21 software and independent t-test was used (p< 0.05). <br />Results: <br />There was a significant difference in the initial heel contact between flat foot and a normal foot. However, no significant difference was noted between the two groups at loading response, mid stance and terminal stance. <br />Conclusion: <br />According to the present research findings, it may be concluded that there are differences between children with flat foot and normal foot in the direction and amount of force at the time of heel strike or initial heel contact.هدف: <br/>هدف از این تحقیق بررسی مولفه افقی نیروی عکس العمل زمین افراد دارای کف پای صاف و مقایسه این تغییرات نسبت به افرادی که دارای کف پای نرمال هستند. <br/>روش بررسی: <br/>از میان 86 نفر از کودکان دارای کف پای صاف منعطف 15 نفر با میانگین سنی (1/12 ± 10/40)، قد (8/76 ±124/60) و وزن (6/70 ±24/10) به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند. 15 نفر نیز از جامعه آماری که دارای پای سالم و با گروه کف پای صاف از نظر سن، قد و وزن همگن بودند نیز به صورت تصادفی در گروه سالم قرار گرفتند. میزان صافی کف پا بوسیله افتادگی استخوان ناویکولار به روش Brody، و مولفه افقی نیروی عکسالعمل زمین توسط دستگاه نیرو سنج (فورس پلیت) با فرکانس1000 هرتز، در زمان های ضربه پاشنه (Initial heel contact)، انتقال وزن بر روی پاشنه (Loading response)، تماس کف پا با زمین (Mid stance) و انتقال وزن بر روی پنجه (Terminal stance مرحله<br/> Stanceمورد اندازه گیری قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آماری T مستقل انجام شد (0/05> p). <br/>یافتهها: <br/>یافتههای این تحقیق نشان داد که در زمان ضربه پاشنه بین دو گروه کف پای صاف و کف پای نرمال اختلاف معنیداری وجود دارد. ولی در زمان انتقال وزن بر روی پاشنه، تماس کف پا با زمین و انتقال وزن بر روی پنجه بین دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نشد. <br/>نتیجه گیری: <br/>با توجه به یافتههای تحقیق میتوان نتیجه گرفت که بیشترین اختلاف بین دو گروه کف پای صاف و کف پای نرمال، هم در جهت و هم در مقدار نیرو ها، در زمان ضربه پاشنه یا Initial heel contact رخ می دهد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622An Investigation of the Effect of Stuttering on Personality Characteristics in Adult Menبررسی تأثیر لکنت بر شخصیت افراد مذکر بزرگسال2430438510.22038/jpsr.2015.4385FAنجمه مردانیکارشناس ارشد گفتاردرمانی، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-8553-6909زهره عطاییدانشجوی کارشناسی گفتاردرمانی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانشیما لکزیاندانشجوی کارشناسی گفتاردرمانی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانداوود سبحانی راداستادیار گروه گفتار درمانی، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-1147-9865حمیده قائمیعضو هیئت علمی گروه گفتاردرمانی، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-7986-5247جمشید جمالیدانشجوی دکتری آمارزیستی، گروه آمار زیستی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران0000-0002-9681-8231Journal Article20140511Purpose: <br />Deficit in fluency of speech is named stuttering. Stuttering could influence the personality characteristics. The purpose of this study was to investigate the effect of stuttering on personality characteristics in male individuals. <br />Methods: <br />In this study, 31 stuttered men aged upper than 18 years old were compared with another 32 unstuttered men of the same age and education in terms of their personality characteristics by applying the Neo-FFI test. <br />Results: <br />Results from student t test showed that the mean score of mental racial, extraversion and agreeableness of personality was statistically different between two groups. <br />Conclusion: <br />The present findings indicate that individuals with stuttering problem have different personality compared with fluent speakers; however, this different does not mean abnormal personality.هدف: <br/>اختلال در جریان گفتار روان را اصطلاحا لکنت می نامند. لکنت می تواند بر ویژگیهای روانشناختی افراد تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر لکنت بر ویژگیهای شخصیتی افراد مذکر بزرگسال می باشد. <br/>روش بررسی: <br/>در این پژوهش با استفاده از پرسشنامههای ارزیابی شخصیت نئو (NEO-FFI) 31 فرد (مرد) دارای لکنت با سن بالاتر از 18 سال، و 32 فرد دارای جریان گفتار روان و طبیعی که از لحاظ سن و جنس و تحصیلات با گروه دارای لکنت مطابقت داشتند، به لحاظ شخصیت مورد بررسی قرار گرفتند. <br/>یافته ها: <br/>آزمون تی استیودنت نشان داد که میانگین نمره بعد روان نژادی شخصیت، برونگرایی شخصیت و دلپذیر بودن شخصیت بین دو گروه با یکدیگر به لحاظ آماری تفاوت معناداری داشت لیکن اختلاف بین بعد انعطافپذیری شخصیت و مسئولیت پذیری شخصیت دو گروه به لحاظ آماری تفاوت معناداری نداشت. نمره حاصل از مجموع ابعاد در آزمون نئو دو گروه به لحاظ آماری تفاوت معناداری داشت. <br/>نتیجه گیری: <br/>یافتههای پژوهش حاکی از این است که افراد دارای لکنت به لحاظ شخصیتی ویژگیهای متفاوتی نسبت به افراد فاقد لکنت دارند. تفاوتهای شخصیتی بین افراد دارای لکنت و افراد دارای گفتار روان ضرورتا˝ حاکی از ویژگیهای شخصیتی غیر معمول و یا الگوهای شخصیتی خاص در افراد دارای لکنت نمی باشد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622Requirements of Information Security in a Telemedicine Network: Review of IT Managers' Opinionالزامات امنیت اطلاعات در شبکه پزشکی از راه دور از دیدگاه مدیران فنآوری اطلاعات3140439110.22038/jpsr.2015.4391FAولی اله حسینیانکارشناس ارشد آموزش مدارک پزشکی،دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایرانهاله آیت اللهیاستادیار انفورماتیک پزشکی، دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایرانحمید حقانیمربی گروه ریاضی و آمار، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایراناسماعیل مهرآییندانشجوی دکترای مدیریت اطلاعات سلامت، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران0000-0003-4108-2973Journal Article20150209Purpose: <br />The requirements of information security in a telemedicine network can be categorized in four areas, namely; data storage and data accessibility, data transfer, human resources, and equipment for medical diagnosis. The purpose of this study was to determine the importance of each of the above areas from the perspective of information technology (IT) managers in teaching hospitals affiliated to Tehran and Shahid Beheshti Universities of Medical Sciences, and the experts in the field who worked in the Ministry of Health. <br />Methods: <br />This was a survey study conducted in 2013. The participants of the study included 41 information technology (IT) managers in teaching hospitals and seven experts who worked in the Ministry of Health. Data were collected using a five-point Likert scale questionnaire and were analyzed using descriptive statistics. The content and face validity of the questionnaire were confirmed by the experts in the field. The reliability of the questionnaire was calculated using Cronbach’s coefficient alpha (0/75=α). <br />Results: <br />The results of the present study showed that among the requirements of information security in a telemedicine network, human resources were of high importance (mean = 87.50). The requirements related to the medical diagnostic equipment and those related to data storage and data accessibility were in the second (mean=87.04) and the third place (mean=85.97) of importance respectively. The requirements of information security in the area of data transfer were in the fourth place of importance. <br />Conclusion: <br />Considering the degree of importance that human resources gained compared to the importance of other requirements of information security in a telemedicine network, it seems that employing experts in the field of information security and training health care professionals in the application of telemedicine technology, may facilitate efficient deployment of this technology in the healthcare settings.هدف: <br/>الزامات امنیت اطلاعات در شبکه پزشکی از راه دور را میتوان از جنبههای ذخیرهسازی و دسترسی به اطلاعات، انتقال اطلاعات، منابع انسانی و تجهیزات تشخیص پزشکی مورد بررسی قرار داد. هدف از این مطالعه تعیین درجه اهمیت هر یک از جنبههای ذکر شده در به کارگیری فنآوری پزشکی از راه دور از دیدگاه کارشناسان واحد فن آوری اطلاعات وزارت بهداشت و مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی بود. <br/>روش بررسی: <br/>این پژوهش به روش توصیفی در سال 1392 انجام شد. مدیران واحد فنآوری اطلاعات مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی (41 نفر) و کارشناسان حوزه انفورماتیک پزشکی وزارت بهداشت (7 نفر) در این مطالعه شرکت داشتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه پنج گزینهای Likert گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردیدند. روایی محتوا و ساختار ابزار توسط اساتید و صاحب نظران تایید شد. پایایی پرسشنامه مورد نظر نیز با استفاده از آزمون همبستگی درونی تعیین گردید (0/75=α). <br/>یافتهها: <br/>یافتههای پژوهش حاضر نشان داد از جمله مهمترین الزامات امنیتی در زمینه انتقال اطلاعات پیاده سازی پروتکلهای شبکهای برای اطمینان از ارسال اطلاعات و بررسی یکپارچگی آنها میباشد. اکثریت افراد شرکتکننده در پژوهش بر وجود نرمافزارهایی برای ذخیرهسازی اطلاعات ودستورالعملهایی برای محدود کردن دسترسی به سیستم اطلاعات سلامت بیماران تاکید داشتند. <br/>نتیجهگیری: <br/>با توجه به درجه اهمیت منابع انسانی در میان سایر الزامات امنیت اطلاعات در شبکه پزشکی از راه دور، به نظر میرسد به کارگیری افراد متخصص در زمینه امنیت اطلاعات و آموزش استفاده از فنآوری پزشکی از راه دور به متخصصان حوزه سلامت، به کارگیری کارآمد این فن آوری را در مراکز مراقبت سلامت تسهیل خواهد ساخت.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622Comparative Study of the Effect of Pilocarpine and Tropicamide Eye Drops on Corneal Topographyبررسی مقایسه ای اثر قطره پیلوکارپین و تروپیکامید بر توپوگرافی قرنیه4149439010.22038/jpsr.2015.4390FAشهرزاد میرزاحسینیدانشجوی کارشناسی ارشد بینایی سنجی، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانعباس عظیمی خراسانیاستاد گروه اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-2390-0445جواد هرویاناستاد گروه اپتومتری، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5785-3480Journal Article20141017Purpose: <br />This study was conducted to evaluate the effect of contraction and relaxation of ciliary muscle caused by pilocarpine and tropicamide eye drops on corneal radius, central corneal power and corneal astigmatism. <br />Methods: <br />This prospective study was performed on sixty normal and healthy eyes of sixty volunteers with a mean age of 38.19 year (range 18 to 49 years) and without any ocular pathology. Volunteers divided into 2 groups of thirty, in the first group corneal topography of both eye were measured before and 30 minutes after instillation of topical tropicamide 0.5% in only one eye, and the other eye was the control eye and no drop was given. In the second group, the same routine was performed, except that subject received on drop of pilocarpine 1% in one eye. Statistical comparison between groups for the central corneal power, corneal radius and corneal astigmatism were performed using paired t test. <br />Results: <br />In group 1, no significant changes were found in corneal radius, power and astigmatism, however, in group 2 subjects who have received pilocarpine eye drop, mean corneal radius value decreased significantly by 0.05 mm and mean corneal power increased by a plus power of +0.32 D. There was no significant change in corneal astigmatism in both groups. <br />Conclusion: <br />It seems that pilocarpine induced ciliary muscle contraction which may cause pressure on corneal limbus of cornea and scleral spur that resulted in changes in corneal curvature. But tropicamide eye drop did not affect corneal radius and other corneal parameters and corneal topography can be carried out after instillation of tropicamide eye drop.هدف: <br/>این پژوهش به منظور بررسی تاثیر انقباض و انبساط عضله مژگانی چشم بر اثر قطره پیلوکارپین و تروپیکامید بر شعاع انحنا و قدرت مرکزی و آستیگماتیسم قرنیه انجام گرفت. <br/>روش بررسی: <br/>این مطالعه آینده نگر بر روی 60 نفر داوطلب واجد شرایط و دارای چشم سالم و نرمال و فاقد هرگونه بیماری چشمی با میانگین سنی 38/19 سال (18 تا 49 سال) صورت پذیرفت. داوطلبان به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. در گروه اول ابتدا از هر دو چشم توپوگرافی قرنیه به عمل آمد و سپس در یک چشم این افراد قطره تروپیکامید 0/5% چکانده شد و در چشم دیگر به عنوان چشم شاهد هیچ دارویی به کار نرفت. 30 دقیقه بعد مجددا از هر دو چشم توپوگرافی قرنیه به عمل آمد. در گروه دوم نیز به همین ترتیب با این تفاوت که از قطره پیلوکارپین 1% در یک چشم افراد استفاده شد. شعاع انحنا و قدرت مرکزی و آستیگماتیسم قرنیه در هر دو گروه در چشم مورد و شاهد بوسیله تست آماری paired t testبررسی و مقایسه شد. <br/>یافتهها: <br/>در گروه اول پس از ریختن قطره تروپیکامید شعاع انحنا و قدرت مرکزی قرنیه و آستیگماتیسم آن تغییر چشمگیری نداشته و از نظر آماری معنادار نبود اما در گروه دوم پس از ریختن قطره پیلوکارپین شعاع انحنای قرنیه به طور متوسط حدود 0/05 میلیمتر کاهش و قدرت قرنیه به طور متوسط 0/32دیوپتر افزایش پیدا کرد. آستیگماتیسم قرنیه در هر دو گروه تغییر معنادار نداشت. <br/>نتیجهگیری: <br/>به نظر میآید پیلوکارپین با ایجاد انقباض روی عضله مژگانی باعث ایجاد فشار روی خار اسکلرا (قسمت انتهایی صلبیه) شده و باعث تغییر انحنای قرنیه و افزایش قدرت آن میشود. اما قطره تروپیکامید تاثیر چشمگیری بر انحنای قرنیه و سایر پارامتر های آن نداشت و توپوگرافی قرنیه میتواند پس از استفاده از این قطره انجام گیرد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622Short-term Effect of Foot Massage on the Values of Arterial Oxygen Saturation in Neurosurgical Patients Admitted to ICUبررسی تاثیر ماساژ کوتاه مدت پا بر روی مقادیر اشباع اکسیژن خون شریانی بیماران جراحی اعصاب بستری در بخشهای ویژه5059437910.22038/jpsr.2015.4379FAهیوا اعظمیکارشناس ارشد مراقبت های ویژه، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانبهنام خالدی پاوهکارشناس ارشد روان پرستاری، عضو هیات علمی دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانمنصور رضاییاستادیار و دکترای آمار زیستی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانسهیلا صمد زادهدانشیار و متخصص طب فیزیکی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانJournal Article20140330Purpose: <br />Massage is performed in order to adjust the vital signs of patients in the ICU that needs long-term hospitalization. The aim of the study was to determine the short-term impact of foot massage on patients' arterial blood oxygen saturation values that hospitalized at Hospital of Imam Reza (AS) in Kermanshah. <br />Methods: <br />The present study is a quasi-experimental study to investigate the short time effect of massage on the feet on arterial oxygen saturation in patients admitted to the neurosurgical intensive care unit. After the pilot study subjects, 78 patients were selected by simple sampling. 39 patients were allocated in the intervention group and 39 patients in the control group. Forms and questionnaires and checklists were used for data collection and methods of data collection were interviews and physiological measurements. The patient's blood oxygen saturation in the first and fifth minutes before the massage was measured in both groups (from the monitor to the patient's bedside). Then, researcher gave 5 min foot massage and blood oxygen saturation values were recorded. Immediately after the massage, arterial oxygen saturation values in the first and fifth minutes in both groups were recorded respectively and the results evaluated. <br />Results: <br />Results showed that the Spo2 in the intervention group was increased after the first and fifth minutes of foot massage (p = 0.023 and p = 0.019). It should be noted that the Spo2 levels in the control group were not significant when compared before and after the massage. <br />Conclusion: <br />Results showed that a significant increase in Spo2 level is a result of foot massage. It may be concluded that changes in metabolism occurred after foot massage is followed by decreased oxygen consumption and thus the value of massage increases.هدف: <br/>ماساژ اقدامیست در راستای تعدیل علایم حیاتی بیماران بستری در بخشهای ویژه که نیاز به بستری طولانی مدت در این واحدها را دارند. هدف از مطالعه تعیین تاثیر ماساژ کوتاه مدت پا بر مقادیر اشباع اکسیژن خون شریانی بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه بود. <br/>روش بررسی: <br/>پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور بررسی تأثیر ماساژ کوتاه مدت پا بر میزان اشباع اکسیژن خون شریانی بیماران جراحی اعصاب بخش مراقبتهای ویژه انجام شده است. واحدهای مورد پژوهش پس از انجام مطالعه مقدماتی به تعداد 78 نفر به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند و 39 نفر در گروه مداخله و 39 نفر گروه شاهد تعیین گردیدند. ابزار مورد استفاده درپژوهش، فرم جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و روش گردآوری دادهها، مصاحبه و اندازهگیری فیزیولوژیک بود. درصد اشباع اکسیژن خون بیمار در دقایق اول و پنجم قبل از ماساژ در هر دو گروه اندازهگیری میشد (از روی مانیتور کنار تخت بیمار خوانده و ثبت میگردید). سپس پاها به مدت 5 دقیقه توسط محقق ماساژ داده شده و مقادیر اشباع اکسیژن خون ثبت میگردید. بلافاصله پس از ماساژ نیز مقادیر فوق به ترتیب در دقایق اول و پنجم در هر دو گروه ثبت میشدند و در نهایت نتایج مورد ارزیابی قرار گرفتند. <br/>یافته ها: <br/>یافته ها نشان داد که میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در گروه مداخله پس از ماساژ پا در دقایق اول و پنجم پس از ماساژ با ( 0/023=pو p=0/0/19) نمایانگر افزایش آن بود. لازم به ذکر است که اشباع اکسیژن خون شریانی در گروه شاهد در قیاس قبل و پس از ماساژ معنیدار نبودند. <br/>نتیجه گیری: <br/>نتایج نشان داد که افزایش معنیدار اشباع اکسیژن خون شریانی به عنوان نتیجه مداخلهای نظیر ماساژ پا ایجاد میشود و میتوان گفت به دنبال ماساژ پا تغییراتی در متابولیسم رخداده که به دنبال آن مصرف اکسیژن کاهش یافته و در نتیجه مقادیر فوق بعد از ماساژ افزایش مییابد .دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622A Comparison of Time to Peak Torque and Acceleration Time in Elite Karate Athletesمقایسه زمان رسیدن به اوج گشتاور و مدت زمان شتاب گیری در کاراته کاران حرفه ای6975438410.22038/jpsr.2015.4384FAندا بروشککارشناس ارشد، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجرد، بروجرد، ایران0000-0003-3953-722XOمهرداد عنبریاندانشیار بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایرانJournal Article20140508Purpose: <br />The purpose of the present study was to evaluate the differences between acceleration time and time to peak torque of the knee muscles of female elite karate athletes before and after muscular fatigue. <br />Methods: <br />Thirteen female elite karate athletes (age: 15.5±1.3 years) were evaluated using the Biodex system 3 isokinetic dynamometer at 60◦/s, 180◦/s and 300◦/s before and after hamstring and quadriceps muscular fatigue. <br />Results: <br />There were no significant differences in time to peak torque and acceleration time variables at the 60◦/s speed before and after fatigue (p>0.05). At the 180◦/s speed, the quadriceps and hamstring presented a lower time to peak torque after muscular fatigue (p<0.05). At the 300◦/s speed, only hamstring muscles showed a higher time to peak torque and acceleration time after muscular fatigue (p =0.04). <br />Conclusion: <br />Results of the present study indicated that the functional demands of muscular fatigue among female elite karate athletes are not necessarily their muscular strength. This can be explained because the time to peak torque and acceleration time were changed after muscular fatigue. However, muscular fatigue could produce agonist-antagonist muscle asymmetries, particularly in high velocities that could influence the knee joint injuries.هدف: <br/>هدفاین تحقیق اندازه گیری تفاوت بین زمان شتابگیری و مدت زمان رسیدن به اوج گشتاور عضلات مفصل زانو قبل و بعد از خستگی عضلانی در کاراتهکاران حرفهای زن بود. <br/>روش بررسی: <br/>13 زن ورزشکار کاراتهکار نخبه (سن:3/1±5/15سال) با استفاده از دستگاه بایودکس ایزوکینتیک3 در سرعتهای 60، 180 و 300 درجه بر ثانیه قبل و بعد از پروتکل خستگی عضلات چهارسرران و همسترینگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. <br/>یافته ها: <br/>تفاوت معناداری در متغیرهای زمان رسیدن به اوج گشتاور و زمان شتابگیری قبل و بعد از خستگی عضلانی در سرعت زاویهای60 درجه بر ثانیه مشاهده نشد (0/05<p). در سرعت 180 درجه بر ثانیه هر دو گروه عضلات همسترینگ و چهارسرران، زمان رسیدن به اوج گشتاور کمتری را بعد از خستگی نشان دادند (0/05>p). در سرعت 300 درجه بر ثانیه فقط گروه عضلات همسترینگ، زمان رسیدن به اوج گشتاور و زمان شتابگیری بالاتری را بعد از خستگی عضلانی نشان دادند (0/04=p). <br/>نتیجه گیری: <br/>نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نیازهای عملکردی عضلات خسته زنان کاراتهکار حرفهای لزوماً میزان قدرت آنها نیست. زیرا زمان رسیدن به اوج گشتاور و همچنین زمان شتابگیری نیز پس از خستگی عضلانی دچار تغییر گردید. با وجود این، خستگی عضلانی میتواند سبب ایجاد عدم تعادل در بین گروههای عضلانی به ویژه در سرعتهای بالا شود که احتمال آسیبدیدگی در مفصل زانو را افزایش میدهد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622Detecting Normal Values of Nasalance Scores in 7-11- Year-old Boysتعیین میزان هنجارنمرات خیشومیشدگی در پسران 7 -11 ساله طبیعی7682438010.22038/jpsr.2015.4380FAحمیده قائمیدانشجوی دوره دکترای گفتاردرمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران0000-0002-7986-5247داوود سبحانی راداستادیار گروه گفتاردرمانی، دانشکده علوم پبراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-1147-9865مهدی خدادوستدانشجوی کارشناسی گفتاردرمانی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمحمود الیاسیاستادیار گروه آموزشی زبانشناسی همگانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایراننجمه مردانیکارشناس ارشد گفتاردرمانی، دانشکده علوم پبراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20140330Purpose: <br />The purpose of this study detecting normative nasalance scores for 7-11- year-old male students in Mashhad during incessant speech. <br />Methods: <br />Participants consist of 26 boys aged 7-11 years with normal articulation skills, resonanceand voice and speech structure were randomly selected from different regions of Mashhad and voluntarily had participated in the study. The test was run by NasometerII (model6450) inspeech therapy clinic of Ghaem Hospital in Mashhad. Subjects read the following Persian texts of which their validity and reliability have been determined: 1."Bahareh's Bag" (made from oral consonants) 2.the text combines "four seasons" (with normal frequency of nasal consonants) 3.and nasal sentences (loaded with nasal consonants). <br />Results: <br />Nasalance means in the text "Bahareh's Bag", 12.13±4, in the text "four seasons", 30.68±4.8 and 61.5±5.7 in the nasal sentences were calculated. The results of this study have not found any statistical significance for difference in age. <br />Conclusion: <br />Normal nasalance means are calculated at one accent of Persian language, in 7-11- year-old students. Valid and reliable texts were produced (four seasons and nasal sentences) to evaluate nasalance. Given data and standard sentences can apply in speech pathology clinics for assessment and treatment of voice resonance deficit in (cleft palate, velopharyngeal Insufficiency etc.).هدف: <br/>تعیین نمرات خیشومی شدگی طبیعی در گفتار پیوسته کودکان پسر 7-11 ساله در شهر مشهد. <br/>روش بررسی: <br/>شرکتکنندگان از 26 کودک 7 تا 11 ساله پسرطبیعی که به جهت مهارتهای تولیدی، تشدید، صوت و ساختارهای گفتاری صورت، ارزیابی شده بودند تشکیل میشد. که به صورت تصادفی از نقاط مختلف شهر مشهد انتخاب و داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمون به وسیله دستگاه6450 (Nasometer II Model 6450، KayPENTAX در کلینیک گفتاردرمانی بیمارستان قائم مشهد انجام شد. نمونهها سه متن فارسی زیر را که روایی و پایایی آن پیش از این تعیین شده بود میخواندند: متن «کیف بهاره» (دارای همخوانهای دهانی)، متن «چهارفصل» (دارای بسامد طبیعی همخوانهای خیشومی)، و جملات خیشومی (مملو از همخوانهای خیشومی). <br/>یافته ها: <br/>میانگین نمرات خیشومی شدگی در متن "دارای همخوانهای دهانی"،4±12/13 در متن "ترکیب طبیعی همخوانهای دهانی و خیشومی "،4/8±30/68 و درجملات خیشومی،5/7±61/5 محاسبه شد. نتایج این تحقیق هیچگونه معناداری برای تفاوت خیشومی شدگی بر مبنای سن را نشان ندادند. <br/>نتیجهگیری: <br/>میانگین نمرات خیشومی شدگی طبیعی در یکی از لهجه های زبان فارسی در سن 7-11 سال محاسبه گردید. از این دادهها و متون استاندارد میتوان جهت ارزیابی و درمان آسیب های تشدید صوتدر (شکافکام، بدعملکردی دریچه کامی-حلقی و...) در کلینیکهای آسیبشناسی گفتار استفاده کرد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622Quantifying the Biomechanical Forces Applied on the Vertebral Column during Prayingکمیسازی بیومکانیکی نیروی وارده بر مهرهها و عضلات بدن در حین رکوع در نژادهای گوناگون8391438810.22038/jpsr.2015.4388FAنیما جمشیدیدکتری مهندسی پزشکی (بیومکانیک)، استادیار گروه مهندسی پزشکی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانپریناز شکرانیدانشجوی کارشناسی مهندسیپزشکی(بیومکانیک)، دانشکده فنی ومهندسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمحمد تقی کریمیدکتری ارتز و پروتز، استادیار گروه ارتز و پروتز، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-6162-8131Journal Article20140827Purpose: <br />Vertebral column or spine is the main part of the upper torso of human skeleton. The vertebral enables body to bend and turn in all directions, and supports the body and vital structures such as nerves and spinal cord. The aim of this research is to quantify and measure the moment and force on the L4 and L5 vertebrae in different races and genders, during praying. The necessity of performing this type of research on the spine is to show the effects of religious activity on physical health of people with different anthropometry. <br />Methods: <br />In this study, for biomechanical analysis of vertebral column, two methods were used: modeling and analysis in CATIA (Computer Aided Three-dimensional Interactive Application) V5R20 software and torque calculations based on inverse dynamics. The amount of torque and force which are applied on the spine during praying among different races were evaluated and compared by using these methods. In addition, by application of occupational health and safety standards in software, the motor position of manikin limbs was judged. <br />Results: <br />Comparison between the <em>compressive </em>force exerted on the L4 and L5 vertebrae and standards in software indicated the amount of force on the L4 and L5 is less than NIOSH AL, which is 3433 N. In addition, in all nationalities, <em>compressive </em>force and moment about L 4 and L5 in woman were lower than men. Also, results showed that the relative error of the torque calculated by inverse dynamics and CATIA software was 4.6 to 20.9 percent and the maximum percentage of population who were unable to perform bowing wasbelow 1% for all nationalities. <br />Conclusion: <br />The results of this study compared with international standards such as NIOSH, indicate that applying forces on the spine during daily praying task, contrary to the statements of some articles, does not create any problems for prayer.هدف: <br/>ستون مُهرهها یا ستون فقرات بخش اصلی استخوانبندی انسان در نیم تنهی بالایی است. نقش ستون مهرهها، توانایی در خم شدن و چرخیدن در تمام مسیرها، و حمایت از کل بدن و ساختارهای حیاتی آن مثل اعصاب و نخاع میباشد. هدف از این مطالعه، کمیسازی و محاسبهی گشتاور و نیروی وارد بر مهرههای L4 و L5 ستون فقرات در جنسیت و نژادهای مختلف، در حین حرکات نماز میباشد. ضرورت انجام اینگونه مطالعات بر روی ستون فقرات، نشان دادن اثرات فعالیتهای مذهبی در سلامت جسمی افراد با اندازهگیری وضعیت متفاوت بدنی (Anthropometry) مختلف است. <br/>روش بررسی: <br/>در این مطالعه، جهت بررسی بیومکانیکی ستون فقرات، از دو روش مدلسازی و آنالیز آن در نرمافزار CATIA (Computer Aided Three-dimensional Interactive Application) V5R20 و محاسبات گشتاور بر مبنای دینامیک معکوس استفاده شده است. با بکارگیری این روشها، میزان گشتاور و نیروی وارد بر مهرهها در حین حرکات نماز، در نژادهای مختلف مورد ارزیابی و مقایسه قرار داده شد. همچنین با استفاده از استاندارد ملی ایمنی و بهداشت حرفهای آمریکا (The National Institute for Occupational Safety and Health; NIOSH) موجود در نرمافزار، بر موقعیت حرکتی اندامهای مانکن قضاوت گردید. <br/>یافته ها: <br/>مقایسهی نیروی فشاری وارد بر L4 و L5 با استاندارهای موجود در نرم افزار نشان داد، در جنسیت زن و مرد از هر ملیتی، مقدار نیروی وارده بر L4 و L5، از استاندارد (NIOSH) که 3433 نیوتن میباشد، کمتر بوده و در تمامی ملیتها نیز نیروی فشاری و گشتاور حول L4 و L5 زنان نسبت به مردان کمتر است. همچنین در نتایج دیده شد خطای نسبی گشتاور محاسبه شده از طریق دینامیک معکوس و نرم افزار CATIA 4/6 الی 20/9 درصد بوده و حداکثر درصد جمعیتی که قادر به انجام عمل رکوع نیستند زیر 1 درصد برای تمام ملیتها است. <br/>نتیجهگیری: <br/>نتایج حاصل از این مطالعه در مقایسه با استانداردهای جهانی از جمله NIOSH، بیانگر این است که اعمال مرتب این نیروها بر روی ستون فقرات در انجام فرایض روزانه، هیچ گونه مشکلی برای نماز گزار ایجاد نمیکند.دانشگاه علوم پزشکی مشهدفصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی2322-52384220150622An Investigation of the Effect of Intensive Voice Therapy on Changes in Speech Articulation and Voice in Patients with Wilson Diseaseبررسی تأثیر صوت درمانی فشرده بر تغییرات تولید گفتار و صوت در یک بیمار مبتلابه ویلسون6068438710.22038/jpsr.2015.4387FAفریبا رضاییدانشجوی کارشناسیارشد، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانفاطمه ابناویکارشناسارشد، گروه گفتاردرمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20140719Purpose: <br />Wilson disease is a rare metabolic disorder and damaged areas of the brain in this disease are related to the coordination of movements. Therefore, the disease is considered as a motor disorder. Dysarthria is the most common speech problem in these patients. The purpose of this research is to study the effect of intensive voice therapy based on principles of LSVT on improvement of <em>articulation </em>skills and voice features and finally, its impacts on speech intelligibility as well as voice handicap index in patients with Wilson. <br />Methods: <br />A 23-year-old female was diagnosed with Wilson's disease. Acoustic assessment of voice, speech articulation, speech intelligibility, and voice handicap index were performed before and after Intensive Voice Therapy based on the LSVT principles.bn <br />Results: <br />After the treatment, significant increases in acoustic parameters of voice, speech articulation and also speech intelligibility were observed which consequently resulted in a considerable reduction of voice handicap index (VHI). <br />Conclusion: <br />Intensive Voice Therapy based on LSVT principles was effective in improving the acoustic parameters of voice, speech articulation, voice handicap index, and speech intelligibility, and generally, improving verbal communication which has the positive impact on the quality of patient’s life.هدف: <br/>بیماری ویلسون یک اختلال نادر متابولیکی است و نواحی آسیب دیده مغزی در این بیماری مسئول هماهنگی حرکات هستند در نتیجه بیماری به عنوان یک اختلال حرکتی در نظر گرفته میشود. گفتارفلجی (Dysarthria) از جمله مشکلات گفتاری شایع در این بیمارن است. هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر صوت درمانی فشرده براساس اصول (lee silverman voice therapy; LSVT) بر بهبود مهارتهای تولیدی، ویژگیهای صوتی و نیز تاثیر بر قابلیت وضوح گفتار و شاخص کیفیت زندگی بیمار مبتلا به ویلسون بود. <br/>روش بررسی: <br/>بیمار خانمی 23 ساله، مبتلا به بیماری ویلسون بود. ارزیابیهای اکوستیکی صوت و تولید، قابلیت وضوح گفتار، شاخص کیفیت صوت مرتبط با معلولیت صوتی قبل و بعد از اجرای برنامه درمانی براساس اصول LSVT انجام گرفت. <br/>یافتهها: <br/>افزایش در مقادیر پارامترهای آکوستیک صوت، تولید گفتار و نیز قابلیت وضوح گفتار مشاهده شد که متعاقبا باعث کاهش قابلتوجه نمرات شاخص کیفیت زندگی مرتبط با معلولیت صدا (VHI) گردید. <br/>نتیجهگیری: <br/>صوت درمانی فشرده براساس اصول LSVT در بهبود پارامترهای آکوستیکی صوت، تولید گفتار، شاخص کیفیت زندگی مرتبط با معلولیت صدا و قابلیت وضوح گفتار مؤثر بود و به طور کلی باعث بهبودی ارتباط کلامی و تأثیر مثبت بر کیفیت زندگی بیمار شد.