2024-03-29T11:46:16Z
https://jpsr.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1801
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
مقایسه تاثیر تمرینات باراسل و پیلاتس بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمر درد مزمن
مارال
امینی
غلامعلی
قاسمی
هدف: کمردرد یکی از شایع ترین و پرهزینه ترین مشکلات طبی و علت اصلی غیبت از کار است که به عنوان یک مشکل عمومی در جوامع امروزی مطرح و شیوع و هزینه درمان آن در حال افزایش و باعث کاهش کیفیت زندگی افراد شده است. روش های متعددی برای بهبود کمردرد و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به کمر درد مزمن وجود دارد ولی دستیابی به روشی مناسب، مفید و کم هزینه نیاز امروز جوامع است. بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه تاثیر تمرینات باراسل و پیلاتس بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمر درد مزمن بود. روش بررسی: آزمودنی های این تحقیق 30 بیمار زن مبتلا به کمر درد مزمن بودند که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 10 نفره، گروه مداخله باراسل (دامنه سنی7±42 سال، قد8 ±160 سانتی متر و وزن 5/5 ± 62 کیلوگرم) و گروه پیلاتس (دامنه سنی5± 42/5 سال، قد 10 ± 159 سانتی متر و وزن 6 ± 61 کیلوگرم) و گروه کنترل (دامنه سنی 6 ± 42 سال، قد 11 ± 161 سانتیمتر و وزن 7 ± 59/5 کیلوگرم) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های مداخله به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای تمرینات را انجام دادند اما گروه کنترل در طی این مدت زمان در هیچ گونه فعالیت درمانی شرکت نداشته و به فعالیت های عادی روزانه مشغول بودند. کیفیت زندگی آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه SF36 قبل و بعد هشت هقته مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل گروه های مورد مطالعه از روش آمار استنباطی تحلیل واریانس برای داده های تکراری (ANOVA) استفاده شد (0/05≥p). یافته ها: یافته های ﭘﮊوهش حاضر نشان داد که هر دو روش مداخله ای بکار گرفته شده، به طور معناداری باعث ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمردرد مزمن شد (0/05≥p). اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05<p). در مجموع تفاوت معناداری بین گروه های تجربی و کنترل مشاهده شد (0/05≥p). همچنین یافته ها تفاوت معناداری را بین دو روش تمرینی تحقیق نشان ندادند (0/05<p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر به نظر می رسد تمرین های باراسل و پیلاتس می توانند موجب بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمر درد مزمن گردد لذا احتمالا می تواند به عنوان یک مدالیته مفید برای توانبخشی و بالا بردن کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمردرد مزمن توصیه شود.
باراسل
پیلاتس
کیفیت زندگی
کمر درد مزمن
2020
03
20
7
17
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15212_5edfdb9770869e99ca505cb19a759a0c.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
بررسی مشابهت قاعده وتقارن محورهای آستیگماتیسم درافراد کاندید جراحی عیوب انکساری
مازیار
یلمه ها
عسگر
دوستدار
حسن
سوری
امیر
اسهرلوس
پیام
نبوتی
عباسعلی
یکتا
مژگان
پاکبین
مهدی
خبازخوب
هدف: تعیین وضعیت تشابه و تقارن محورهای آستیگماتیسم دوچشمی در بیمارانی کهکاندید جراحی انکساری می باشند. روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی مبتنی برجمعیت بر روی داده های سال های 2016-2015 انجام شد. پروندههای بالینی در برگیرنده معاینات کامل چشمی بیماران شامل، اندازهگیری حدت بینایی، اطلاعات آبجکتیو و سابجکتیو رفرکشن، بایومیکروسکوپی، فاندوسکوپی و تصاویر توپوگرافیک قرنیه بود. شاخص هایکلینیکی و دموگرافیک از قبیل، مقادیر عیب انکساری (اسفروسیلندر)، محور سیلندر، از پرونده های بیماران استخراج و ثبت گردید. در این مطالعه رفرکشن به صورت سیلندر منفی ثبت شد و وجود مقادیر اسفر دوربینی و نزدیک بینی بیشتر از 50/0 دیوپتر و مقادیر آستیگماتیسم کمتر از 1 دیوپتر معیار خروج برای این مطالعه در نظر گرفته شد. یافته ها: بعد از اعمال معیارهای خروج، داده های 2196 فرد مبتلا به آستیگماتیسم مورد آنالیز قرار گرفت در جمعیت مورد مطالعه 95/9 % بیماران ایزورول آستیگماتیسم و 4/1% آنیزورول بودند. شیوع ایزورول و آنیزورول از نظر جنسیت (0/204=p) و سن (0/244=p) مشابه بود. افزایش مقدار آستیگماتیسم با افزایش شیوع ایزورول وکاهش آنیزورول همراه بود (0/012=p). شیوع WW (With the rule-With the rule)، AA (Against the rule-Against the rule)،OO (Oblique-Oblique) به ترتیب 75/8%، 19%، 1/1% و شیوع WA (With the rule-Against the rule)، WO (With the rule-Oblique)، AO (Against the rule-Oblique) نیز بهترتیب 0/6%، 2/5%، 1% گزارششد. از نظر تقارن محورهای آستیگماتیسم، در این مطالعه، میانه تفاضل محورهای دو چشم در مدل آینه ای 5 درجه و در مدل مستقیم 10 درجه یافت شد. براساس نتایج به دست آمده افزایش سن در هر دو مدل مستقیم (0/023=p) و آینه ای (0/001p<) همراه باافزایش تفاضل میان محورهای دو چشم بود. اماتفاضل محورهای دوچشم درهردو مدل مستقیم (0/020=p) و آینه ای (0/001p<) باافزایش مقدارآستیگماتیسم کاهش یافت. نتیجه گیری: ایزورول آستیگماتیسم یک الگوی بسیار شایع در بین بیماران کاندید جراحی انکساری می باشد و بیماران آنیزورول در بین آن ها نادر هستند. تقارن نیز در این مطالعه شایع بود و تمایل به تقارن آینه ای در بیماران نسبت به تقارن مستقیم بیشتر بود و بیماران مبتلا به ایزورول آستیگماتیسم موافق قاعده بیشترین تقارن را دربین بیماران دارا بودند.
ایزورول
آنیزورول
آستیگماتیسم
تقارن
آینهای
2020
03
20
18
31
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15217_0e1b8ea211a5a932f015adfee86d7338.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
بررسی ارتباط سفتی اندام تحتانی با متغیرهای منتخب بیومکانیکی مرتبط با ریسک بروز آسیب در افراد جوان فعال سالم
محمدامین
محمدیان
حیدر
صادقی
مهدی
خالقی تازجی
هدف: از آنجاییکه سفتی به عنوان یکی از خواص ساختارهای ویسکوالاستیک بدن، به لحاظ نظری میتواند برریسک بروز آسیب اثرگذار باشد، هدف از انجام این تحقیق، تعیین ارتباط سفتی اندام تحتانی با متغیرهای منتخب بیومکانیکی مرتبط با ریسک بروز آسیب در افراد جوان فعال سالم بود. روش بررسی: ۲۰ دانشجوی پسر فعال و سالم رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی به طور داوطلبانه در این تحقیق نیمه آزمایشی شرکت کردند. آزمودنی ها Hopping عمودی به سه شیوه دوطرفه، یک طرفه روی پای برتر و یک طرفه روی پای غیر برتر و با سه استراتژی ترجیحی، کنترلی (فرکانس ۲/۲ هرتز) و بیشینه را برای تعیین متغیرهای سفتی اندام تحتانی و آزمون فرود تکپا از روی سکو را برای تعیین متغیرهای اوج مؤلفه عمودی نیروی عکسالعمل زمین، نرخ بارگذاری و انرژی جذب شده مکانیکی اجرا کردند. متغیرهای بیومکانیکی ذکر شده توسط دستگاه فورس پلیت و سیستم آنالیز حرکت سنجیده و محاسبه شدند. ارتباط سفتی اندام تحتانی با متغیرهای اوج مؤلفه عمودی نیروی عکسالعمل زمین، نرخ بارگذاری و انرژی جذب شده مکانیکی در اجرای فرود از طریق آزمون همبستگی پیرسون با سطح معناداری 0/05 تعیین شد. یافته ها: از بین متغیرهای سفتی اندام تحتانی حین اجرای Hopping با استراتژی های مختلف (استراتژی کنترلی، ترجیحی و بیشینه)، سفتی اندام تحتانی حین اجرای Hopping بیشینه یک طرفه با متغیر اوج مؤلفه عمودی نیروی عکسالعمل زمین (0/01=p) و نرخ بارگذاری (0/01=(p رابطه معنادار و مثبت، و سفتی اندام تحتانی حین اجرای Hopping کنترلی با متغیر انرژی جذب شده مکانیکی رابطه معنادار و منفی (0/02=p) نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، می توان بیان کرد سفتی بالای اندام تحتانی موجب افزایش ریسک بروز آسیب های استخوانی مانند Osteoarthritis مفصل زانو و Stress Fracture می شود، درحالی که سفتی پایین اندام تحتانی ریسک بروز آسیب های بافت نرم را افزایش می دهد. بنابراین به نظر می رسد سفتی بالا یا پایین اندام تحتانی به منظور کاهش ریسک بروز آسیب مزیت محسوب نمی شود و احتمالا مقداری بهینه برای آن وجود دارد.
سفتی اندام تحتانی
متغیرهای بیومکانیکی
ریسک بروز آسیب
2020
03
20
32
40
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15218_f07e5384588a9bde83f0f5e2460e7a76.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
مقایسۀ شاخص های رشد زبانی و آگاهی واژگانی کودکان دوزبانه (آذری- فارسی) کمشنوا با همتایان طبیعی
حمید
رضایی
حوریه
احدی
علی
آقامحمدی
هدف: با توجه به تاثیر دوزبانگی و کاشت حلزون بر رشد زبان و مهارت های فرازبانی، بررسی این مهارت ها در کودکان دوزبانه در زبان های مختلف و مقایسه آن در کودکان دوزبانهی طبیعی و کم شنوای کاشت حلزون میتواند منجر به شناخت بیشتر ما از رشد زبان در کودکان و عوامل دخیل در آن شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مقایسه ای میانگین طول گفته و غنای واژگانی با آگاهی واژگانی (جنبه محتوایی و ساختاری) از خرده آزمون مهارت فرازبانی میان کودکان دوزبانهی طبیعی و کم شنوای کاشت حلزون پایه اول ابتدایی در دوزبانه های آذری - فارسی است. روش بررسی: برای انجام این پژوهش 6 کودک دوزبانهی اول ابتدایی کم شنوای کاشت حلزون از بین مدارس استثنایی شهر زنجان در سال تحصیلی 98-97 به صورت نمونه گیری از میان نمونه های در دسترس و 6 کودک همتای سنی طبیعی بر اساس شاخص های جنسیت، سن، مشابهت شرایط اجتماعی- اقتصادی انتخاب و در میانگین طول گفته و غنای واژگانی با مهارت فرازبانی با هم مقایسه شدند. برای بررسی میانگین طول گفته و غنای واژگانی از تحلیل نمونه ی گفتار پیوسته و برای بررسی مهارت های فرازبانی از آزمون های آگاهی واژگانی (شامل بررسی محتوایی و ساختاری تعریف واژه) استفاده شد. یافته ها: بررسی و تحلیل داده ها نشان داد که در زبان آذری میانگین رشد طول گفته و غنای واژگانی کودکان پایه اول ابتدایی دوزبانهی آذری- فارسی کم شنوای دارای کاشت حلزون دچار تاخیر است (0/05>p). اما در زبان فارسی از شاخص های رشد زبانی فقط میانگین طول گفته تاخیر دارد (0/05>p) و در هیچ کدام از جنبه های محتوایی و ساختاری مهارت تعریف واژگانی کودکان کم شنوای دارای کاشت حلزون تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05<p). پایین بودن سطح توانایی فرازبانی آزمودنی ها در آزمون های فرازبانی زبان آذری را میتوان ناشی از آموزش رسمی زبان فارسی در مدارس دانست. نتیجه گیری: مطابق با نتایج حاصل از این تحقیق، میانگین امتیازات آزمون گفتار پیوسته نشان داد که عملکرد کودکان دوزبانهی پایه اول ابتدایی طبیعی در بخش غنای واژگانی و میانگین طول گفتار زبان فارسی از کودکان دوزبانهی دارای کاشت حلزون بهتر است.
رشدزبانی
میانگین طول گفته
آگاهی واژگانی
کم شنوا
دوزبانگی
2020
03
20
41
51
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15242_d09ac1d91edaaf2960c7b872f4adf2ed.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
رابطه میان نحوه ی مقابله با استرس و کمردرد در دانشجویان
رضا
شم آبادی
لیلا
رنجبری
زهرا سادات
خورشید عرب
علی
کامرانی
هدف: عوامل گوناگونی از جمله سبک زندگی و زیر مجموعه های آن در ایجاد و تداوم کمر درد موثر دانسته شده اند اما ارتباط این عوامل در ایجاد و تداوم کمر درد به درستی روشن نیست . از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه ی مقابله با استرس به عنوان یک عامل پایه ایی و زیر مجموعه ای از عوامل مربوط به سبک زندگی در ایجاد و تداوم کمر درد انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه تعداد 68 نفر به صورت در دسترس از میان دانشجویان دانشگاه های علوم بهزیستی و توانبخشی تهران و فردوسی مشهد انتخاب گردید. سپس پرسشنامه های اختلالات عصبی عضلانی نوردیک برای کمر درد و سبک های حل مسئله ی کسیدی و لانگ برای نحوه ی مقابله با استرس توسط این افراد تکمیل گردید. و از آزمون همبستگی اسپیرمن برای بررسی همبستگی میان این دو توسط نرم افزار SPSS 21 استفاده گردید. یافته ها: یافته نشان دهنده ی همبستگی میان سبک های حل مسئله ی کارآمد با سن افراد، سطح تحصیلات و دوام درد ناحیه کمر بود (0/05p<). در مورد سن و سطح تحصیلات رابطهی مثبت برقرار بود که نشان داد با افزایش سن افراد، نمره ی سبک های حل مسئله ی کارآمد در آن ها افزایش می یابد. از سوی دیگر میان سبک های حل مسئله ی ناکارآمد و تحصیلات رابطه ی معکوس برقرار بود. همچنین همبستگی مثبت میان غیاب از کار و سبک های حل مسئله ی ناکارآمد وجود داشت (0/05p<). نتیجهگیری: با توجه به یافته، نحوه ی مقابله ی افراد با استرس، در تداوم درد و میزان غیاب از کار موثر بود، اما معرفی نحوه ی مقابله افراد با استرس به عنوان یک عامل زمینه ای در پیدایش کمر درد به خوبی نشان داده نشد و نیازمند مطالعات گسترده تر و اختصاصی تری در این زمینه است.
کمر درد
مقابله با استرس
سبک های حل مسئله
عوامل روانشناختی
2020
03
20
52
58
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15219_011c8c00bfbac2f07d501f79eaaf5fe4.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
شیوع استرابیسم و هتروفوریا درکودکان 3 تا 6 سال شهر بجنورد درسال1395
اقدس
حمیدی
جواد
هرویان شاندیز
سمیرا
جلالی فر
سمیه
بومی قوچان عتیق
اعظم
درویشی
حسین
لشکردوست
هدف: هدف از این مطالعه تعیین شیوع استرابیسم و هتروفوریا در کودکان 3 تا 6 ساله شهرستان بجنورد ایران سال1395می باشد. روش بررسی: در مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی و مبتنی بر جمعیت، ازتعداد 6600 کودک که برای غربالگری بینایی به پایگاه های مهدکودک شهرستان بجنورد مراجعه نمودند و از بین آن ها 1100 کودک 3 تا 6 ساله مشکوک به مشکلات بینایی ارزیابی شدند. معاینات شامل تعیین حدت بینایی ،تعیین عیوب انکساری با استفاده از قطره سیکلوپلژیک (سیکلوپنتولیت 1%) و کاور تست یکطرفه و آلترنیت ( برای بررسی استرابیسم و هتروفوریا ) بودند. یافته ها: شیوع استرابیسم (0/51 %-0/21 % با فاصله اطمینان 95%) 0/36 % تخمین زده شده است. بین استرابیسم با جنسیت و سن ارتباط معناداری وجود نداشت (0/05 <p)،. بیشترین نوع استرابیسم مشاهده شده در افراد تحت مطالعه ایزوتروپیا (با شیوع 0/21 % در دور و 0/24 % در نزدیک) بود. 4/1 % افراد دارای استرابیسم، آستیگماتیسم داشتند. شیوع هتروفوریا در 1100 کودک معاینه شده 22/9 % که بیشترین نوع آن اگزوفوریا (19/4 %) بود. 31/5 % افراد نزدیک بین اگزوفوریا داشتند در حالی که این میزان در کودکان امتروپ (19/09 %) و دوربین (16/4 %) کمتر بود. 1/3 % از اختلالات بینایی در این کودکان به علت استرابیسم بود. نتیجه گیری: با توجه به شیوع استرابیسم، تشخیص اولیه و درمان آن در سنین کودکی می تواند از آسیب ها و اختلالات بعدی بینایی در این کودکان جلوگیری کند. استفاده از این یافته ها در طرح ریزی برای غربالگری کودکان می تواند خدمات اپتومتریک را بهبود ببخشد.
کودکان
استرابیسم
هتروفوریا
ایزوتروپیا
اگزوتروپیا
2020
03
20
59
67
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15246_93ef2e70b0d40620f4832d2959d5b268.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
اثر ترتیب تمرینات ترکیبی هوازی - مقاومتی همراه با انسداد عروق بر آمادگی جسمانی زنان مسن
فاطمه
ضیغمی
سید علیرضا
حسینی کاخک
امیرحسین
حقیقی
هدف: ترتیب تمرینات ترکیبی یکی از اصول اساسی تمرین می باشد که بخصوص در زنان سالمندان و همراه با محدودیت جریان خون کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا هدف مطالعه حاضر مطالعه اثر ترتیب تمرینات ترکیبی (هوازی – مقاومتی در مقابل مقاومتی- هوازی) در یک جلسه تمرینی همراه با انسداد عروق بر عوامل آمادگی جسمانی زنان مسن بود. روش بررسی: چهل نفر زن سالمند سن 60 تا 70 سال به طور تصادفی به دو گروه تمرین ترکیبی و یک گروه کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. یکی از گروههای تمرینی ابتدا تمرین مقاومتی و سپس تمرین هوازی (14 نفر) و گروه تمرینی دیگر ابتدا تمرین هوازی و سپس تمرین مقاومتی (13 نفر) را انجام دادند. هر دو بخش تمرین هوازی و مقاومتی در یک جلسه و همراه با انسداد عروق انجام شد. کل دوره تمرینی، 12 هفته و سه جلسه در هفته بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در مورد شاخص توده بدن، دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری داشت (0/001>p)، اما این کاهش در گروه تمرین هوازی- مقاومتی بیشتر بود (0/001>p). قدرت بالاتنه و پایینتنه هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معنیدار داشت (0/001>p)، اما این افزایش در گروه مقاومتی- هوازی بیشتر بود (0/001>p). استقامت عضلانی دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (0/001>p)، اما بین دو گروه تمرینی تفاوت معنیداری وجود نداشت (0/248<p). ظرفیت هوازی فقط بین گروه تمرین هوازی- مقاومتی با گروه کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت (0/001>p)، در حالی که بین گروه مقاومتی- هوازی با کنترل (0/081=p) و دو گروه تمرینی با یکدیگر تفاوت معنیداری وجود نداشت (0/05<p). نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرینات ترکیبی همراه با انسداد عروق صرف نظر از ترتیب آنها به طور موثری باعث بهبود عناصر آمادگی جسمانی زنان سالمند میشود و تفاوت قابل ملاحظهای بین ترتیب این دو نوع تمرین در یک جلسه تمرین وجود ندارد. هر چند چنانچه اهداف تمرینی خاصی مد نظر باشد، ترتیب تمرینات میتواند تعیینکننده باشد.
تمرینات ترکیبی
ترتیب تمرینات
انسداد عروق
زنان مسن
2020
03
20
68
80
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15245_fb599e64aa810adf31754f2e216da163.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
بررسی روایی و پایایی ابزار سنجش اعتماد عمومی به ارائه دهندگان خدمات سلامت
حسین
ابراهیمی پور
حمید
حیدریان میری
الهه
عسکرزاده
هدف: کاهش سطح اعتماد در نظام سلامت میتواند منجر به پیامدهایی مانند اینکه بیماران به دنبال نظر ثانویه در مورد بیماری خود باشند و یا کاهش سطح قبول درمان توسط بیماران شود. با توجه به اهمیت اعتماد عمومی جامعه به نظام سلامت در پیشبرد مطلوب اهداف آن، مطالعه حاضر با هدف استانداردسازی پرسشنامه اعتماد عمومی به ارائه دهندگانخدمات سلامت انجام شد. روش بررسی: در مطالعه حاضر به بررسی روایی و پایایی ابزار سنجش میزان اعتماد عمومی پرداخته شد. این مطالعه از نوع تحلیلی و مقطعی در شش ماهه نخست سال 1397 در میان شهروندان شهر مشهد که از بیمارستان های دولتی خدمت دریافت کرده اند انجام شد. روایی این ابزار با مصاحبه با 20 نفر از متخصصان حوزه مدیریت سلامت، آموزش بهداشت، و اخلاق پزشکی با استفاده از دو روش « Lawshe» و « Waltz و Bausell» انجام شد. برای تعیین پایایی تکمیل پرسشنامه توسط 50 نفر از شهروندان انجام گرفت و آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون خوشه ای محاسبه گردید. با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 توصیف شاخص های آماری فراوانی و درصد فراوانی توصیف شد. یافته ها: در مرحله روایی براساس نظرات 20 متخصص از بین 36 سوال 3 سوال با نسبت روایی محتوایی کمتر از 0/42 و ارتباط کمتر از 0/7 حذف شد. در 33 سوال باقیمانده شاخص روایی محتوا قابل قبول بود. سوالاتی که وضوح و سادگی کمی داشتند مورد بازبینی قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون خوشه ای برای کل پرسشنامه به ترتیب 0/83 و 0/81 بدست آمد. فقط 2 بعد سیاست های مراقبت از بیمار در سطح کلان و کیفیت همکاری میان ارائه دهندگان ضریب آلفای کرونباخ کمتر از 0/7 داشتند. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، پرسشنامه اعتماد عمومی به مراقبت های سلامت از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است. بنابراین سیاست گزاران و برنامه ریزان مراقبت های بهداشتی و درمانی می توانند برای اندازه گیری میزان اعتماد عمومی افراد به ارائه دهندگان مراقبت های سلامت به صورت دوره ای از آن استفاده کنند.
اعتماد عمومی
روایی
پایایی
استانداردسازی
پرسشنامه
2020
03
20
81
90
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15225_42dd8057fa8ea4baea6ef141bb83d357.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
پاسخ عصبی قشر مغز در طول خستگی ناشی از رکاب زدن متناوب با شدت بالا در زنان دوچرخه سوار
مهرانگیز
قربانی
فرشاد
غزالیان
خسرو
ٍابراهیم
حسین
عابدنطنزی
هدف: اهمیت نقش مغز در تنظیم قسمت های مختلف بدن در اجرای فعالیت های ورزشی یکی از مهم ترین مباحث حل نشده تمرین درمانی در افراد بیمار و سالم است. هدف از این مطالعه بررسی پاسخ عصبی فعالیت قشر مغز و ایجاد پارامترهای فیزیولوژیک ناشی از خستگی مرکزی در طی تمرین با شدت بالا است. روش بررسی: در یک مطالعه آزمایشگاهی، چهارده زن دوچرخه سوار حرفهای سرعتیکار، یک جلسه تمرین با شدت بالای 60 دقیقه ای را روی یک دوچرخه ارگومتر با شدت بالا تکمیل کردند. به طور متناوب؛ (90-120-60-120-60-90 دور در دقیقه) هر 10 دقیقه کدانس تغییر کرد. به منظور تحلیل تغییرات فعالیت قشر مغز از الکتروانسفالوگرام (Electroencephalogram; EEG) استفاده شد. علاوه براین، ضربان قلب، لاکتات خون و میزان اعمال نیرو ادراک شده (RPE) بعد از تغییر شدت رکابزنی اندازه گیری و ثبت شد. یافته ها: نتایج نشانداد که ضربان قلب، لاکتات خون و میزان نیروی درکشده (Rate of Perceived Exertion; RPE) در 120 دور در دقیقه در مقایسه با 60 دور در دقیقه افزایش بیشتری داشت. توان طیفی EEG به طور معنی داری در دامنه فرکانس آلفا و بتا با تغییر کدانس بین 60 تا 120 دور در دقیقه (تتا: + 251%، آلفا: +167% و بتا: +145%) افزایش یافت. با کاهش کدانس از 120 تا 60 دور در دقیقه، توان طیفی در تمام دامنه های فرکانس EEG تحلیل شده (تتا:- 176%، آلفا:- 145% و بتا: -78%) به طور معنی داری کاهشیافت. نتیجه گیری: طبق دادههای EEG پاسخ عصبی قشر مغز در طول تمرین دوچرخهسواری در شدت بالا، باوجود بروز خستگی در همه دامنههای فرکانسی به ویژه بتا افزایش یافته است. این نتایج نشان میدهد بر خلاف انتظار کارکرد شناختی مغز با بروز خستگی مختل نشد و تحت تاثیر افزایش شدت تمرین افزایش می یابد.
خستگی
خستگی مرکزی
ورزش هوازی با شدت بالا
امواج مغزی
سیستم عصبی مرکزی
2020
03
20
91
99
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15229_c05e343da49b72619f31dd82d10cb7b2.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
1
بررسی تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر علائم دیسمنوره اولیه و شاخصهای آمادگی عضلانی در دختران نوجوان
زهره
کوهستانی
مریم
کوشکی جهرمی
جواد
نعمتی
هدف: هدف از این پژوهش تعیین تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر شاخص های وضعیت عضلانی مرتبط با عضلات مرکزی و علائم دیسمنوره اولیه در دختران نوجوان بود. روش بررسی: نمونه های آماری این تحقیق شامل 30 دانشآموز 13-15 ساله مبتلا به دیسمنوره اولیه بودند که به صورت تصادفی در دو گروه تمرین (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی ها پرسشنامه سنجش علائم قاعدگی را جهت سنجش علائم دیسمنوره تکمیل کردند. استقامت عضلات شکمی، تعادل و انعطاف پذیری به ترتیب به وسیله آزمون دراز و نشست، آزمون تعادل ایستادن تک پا و آزمون ولز در دو مرجله قبل و بعد از برنامه تمرینی اندازه گیری گردید. گروه تمرین در برنامه تمرینات عضلات مرکزی به مدت 8 هفته و هفتهای 3 جلسه شرکت کردند. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها: مقایسه متغیرهای بعد و قبل از تمرین نشان داد که تمرینات ثبات مرکزی باعث کاهش معنیدار میانگین علائم دیسمنوره (0/001=p)، افزایش استقامت عضلات شکمی (0/001=p) و افزایش انعطاف پذیری (0/04=p) در گروه تمرین شد، اگرچه بر تعادل تاثیر معنیداری نداشت (0/05<p). نتیجه آزمون همبستگی پیرسون در مورد رابطه تغییرات دیسمنوره و نمره کل آمادگی عضلانی منفی و معنیدار شد (0/55=r، 0/002=p). نتیجه گیری: می توان از تمرینات ثبات مرکزی به عنوان یک روش درمانی برای کاهش شدت علائم دیسمنوره استفاده کرد که با افزایش آمادگی عضلات مرکزی مرتبط می باشد.
دیسمنوره اولیه
تمرینات ثبات مرکزی
دختران نوجوان
آمادگی جسمانی
2020
03
20
100
110
https://jpsr.mums.ac.ir/article_15224_2ce70015beb3b79b85e83977d3a11db7.pdf