2024-03-29T04:39:58Z
https://jpsr.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1918
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
مقایسه تأثیر برنامه تمرینی ایروبیک و بازی درمانی بر مهارت های هماهنگی و چابکی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی
اکرم
کیخای حسین پور
نادر
رهنما
زهرا
اسکندری
هدف: اختلال نقص توجه و بیش فعالی شایع ترین اختلال عصبی - رفتاری دوران کودکی به شمار می رود و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در فاکتورهایی همچون هماهنگی حرکتی و چابکی ضعف دارند، لذا هدف این تحقیق مقایسه تأثیر برنامه تمرینی ایروبیک و بازی درمانی گروهی بر مهارت های هماهنگی و چابکی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود. روش بررسی: در این پژوهش ۲۶ کودک (۴ دختر و ۲۲ پسر) مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی به صورت تصادفی در گروه های تجربی (گروه ایروبیک و گروه بازی درمانی گروهی) و گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه ایروبیک ( 9کودک، وزن(کیلوگرم) 12/3±24/2، سن 2/1±7/9 سال و قد 3±126سانتی متر) و گروه بازی درمانی گروهی (9کودک، وزن(کیلوگرم) 9/2±23/8، سن 1/9±7/3 سال و قد 2±121سانتی متر) بودند. گروه های تجربی هر یک ۸ هفته، هر هفته ۳ جلسه و هر جلسه ۶۰ – ۴۵ دقیقه، تحت مداخله ی برنامه ی تمرینی ایروبیک و بازی درمانی گروهی قرار گرفتند. گروه کنترل (8کودک، وزن(کیلوگرم) 6/4±25/4،سن 2±8 سال و قد 3±127سانتی متر) در این مدت هیچ فعالیت خاصی انجام ندادند. هماهنگی اندام فوقانی، هماهنگی دوطرفه اندام ها و چابکی هر سه گروه به ترتیب با خرده آزمون شماره ۵ مقیاس مهارت های حرکتی برونینگز ازرتسکی، خرده آزمون شماره ۳ مقیاس مهارت های حرکتی برونینگز ازرتسکی و آزمون زیگزاگ در ابتدا و انتهای پژوهش مورد ارزیابی واقع شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنالیز واریانس با اندازه های تکراری در سطح خطای پنج درصد استفاده شد (0/05>p). یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بازی درمانی باعث ایجاد افزایش معنادار در هماهنگی اندام فوقانی p <0/001)) و هماهنگی دوطرفه (p <0/001) و چابکی (p <0/001) کودکان بوده است. تمرینات ایروبیک هماهنگی اندام فوقانی (p <0/001) و هماهنگی دوطرفه (p <0/001) را به طور معناداری افزایش و چابکی را به طور معناداری کاهش داد .(p <0/001) به علاوه در کودکان گروه بازی درمانی نسبت به گروه ایروبیک هماهنگی اندام فوقانی و هماهنگی دوطرفه و چابکی به طور معناداری بیشتر بود (p <0/001). در گروه کنترل نیز تغییراتی در هماهنگی اندام فوقانی(p=0/621) و چابکی (P=0/590) مشاهده نشد و هماهنگی دوطرفه به طور معناداری کاهش یافت (P=0/002). نتیجه گیری: در تحقیق حاضر با اینکه بازی درمانی گروهی نسبت به ورزش ایروبیک تاثیر بیشتری بر بهبود مهارت های هماهنگی اندام فوقانی و هماهنگی دوطرفه اندام ها و چابکی داشت. بنابراین استفاده از تمرینات بازی درمانی گروهی به درمانگران و متخصصان روانشناسی پیشنهاد می شود.
اختلال بیش فعالی و نقص توجه
تمرینات ایروبیک
بازیدرمانی
هماهنگی حرکتی
چابکی
2020
11
21
7
18
https://jpsr.mums.ac.ir/article_16804_746a8e001d81475f0fa0aaf26f20c76f.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
اثربخشی برنامه تربیت شنوایی بر ارتقاء مهارت های تحلیل واجی، تمیز شنیداری و تولید کلمه در دانشآموزان نارساخوان
طیبه
رضایی
سعید
حسن زاده
فرشته
سبحانی
هدف: خواندن از مهم ترین مهارت های پایه برای دانش دانشآموزانموزانآ به شمار می رود که در مقطع ابتدایی به آن نایل می شوند. همواره درصد قابل ملاحظه ای از دانشآموزان، مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن هستند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر برنامه تربیت شنوایی بر ارتقاء مهارت های تحلیل واجی، تمیز شنیداری و تولید کلمه دانشآموزان نارساخوان است. روش بررسی: برای انجام این پژوهش تعداد بیست و چهار دانشآموز نارساخوان شاغل به تحصیل در پایه های چهارم و پنجم ابتدایی که شامل 6 دختر و 18 پسر، که در دو گروه دوازده نفری کنترل و آزمایش در این پژوهش شرکت داده شدند. در این پژوهش از نسخه فارسی آزمون رشد زبان (Test of language Development – Intermediate; TOLD:P3 ) برای سنجش تحلیل واجی، تمیز شنیداری و تولید کلمه در پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. برنامه مداخله شامل تکالیف برنامه تربیت شنوایی بود که در تابستان سال 1397 در مراکز ذکر شده در قالب هشت جلسه یک ساعته برای دانشآموزان گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل در طول این مدت برنامه ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح خطای پنج درصد بر روی متغیرهای تحلیل واجی، تمیز شنیداری و تولید کلمه انجام شد. یافته ها: بررسی و تحلیل داده ها نشان داد که برای سه شاخص تحلیل واجی، تمیز شنیداری و تولید کلمه، در گروه آزمایش، پس از اجرای مداخله میانگین امتیازات بطور معناداری افزایش داشت (0/001>p) ولی امتیازات دانشآموزان گروه کنترل بین پیشآزمون و پسآزمون اختلاف معناداری نداشت (0/05<p). همچنین پس از اجرای مداخله میانگین شاخص های تحلیل واجی، تمیز شنیداری و تولید کلمه دانشآموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود (0/001>p) در حالی که قبل مداخله بین این دو گروه تفاوت معنادار وجود نداشت (0/05<p). نتیجه گیری: می توان این گونه نتیجه گرفت که برنامه تربیت شنوایی می تواند مهارت های خواندن و درک متون نوشتاری را از طریق خواندن افزایش دهد. از این برنامه می توان در حوزهی مداخلات خواندن استفاده کرد.
نارساخوانی
تربیتشنوایی
تمیز شنیداری
2020
11
21
19
30
https://jpsr.mums.ac.ir/article_16810_d44eec15b05ab4d89efc48eabf6e8f07.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
روانسنجی نسخه دوم آزمون مهارت های حرکتی درشت در کودکان با آسیب بینایی
فاطمه
قاسمی فرد
هوشنگ
میرزایی
مهدی
جعفری عوری
سید علی
حسینی
عباس
ریاضی
نرگس
هوشمندزاده
هدف: با توجه به تأثیر چشمگیر مهارت های حرکتی بر حیطه های رشدی در کودکان با آسیب بینایی، ضروت سنجش مهارت های حرکتی درشت در آن ها و کمبود ابزارهای روا و پایا در این زمینه؛ مطالعه حاضر با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه دوم آزمون مهارت های حرکتی درشت (Test of Gross Motor Development-Second Edition;TGMD-2) در کودکان 10-7 ساله با آسیب بینایی شهر تهران انجام شد. روش بررسی: در این پژوهشتوصیفی و روش شناسی که از نوع روانسنجی می باشد؛ برای بررسی روایی، از روایی وابسته به ملاک و همبستگی اسپیرمن (Spearman) استفاده شد. روایی همزمان با استفاده از نسخه دوم آزمون عملکرد حرکتی کودکان (Movement Assessment Battery for Children-Second Edition; MABC-2) انجام شد. در مطالعات قبلی، روایی محتوا و صوری انجام شده بود و انجام روایی سازه با توجه به محدود بودن تعداد جمعیت پژوهشی امکان پذیر نشد. به منظور بررسی پایایی، به صورت یک سو کور آزمونگر، مهارت های حرکتی درشت 50 دختر و پسر 10-7 ساله با آسیب بینایی شهر تهران را به فاصله یک ماه با آزمون TGMD-2 ارزیابی کرد. از آلفای کرونباخ (Alpha Cronbach) برای پایایی درونی و از روش آزمون باز آزمون از نوع همبستگی درون گروهی (Intra Class Correlation Coefficient; ICC) برای بررسی پایایی خارجی استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS نسخه 22 و با در نظر گرفتن فاصله اطمینان 95 % و سطح معنی داری 0/05 تحلیل شدند. یافته ها: روایی همزمان خرده مقیاس های دو آزمون TGMD-2 و MABC-2 معنادار (0/05p <) و در سطح بالا حاصل شد. ضریب همبستگی اسپیرمن برای خرده آزمون های جابهجایی و تعادل، همچنین خرده آزمون های کنترل شی و گرفتن و هدف گیری در آزمون های TGMD-2و MABC-2 به ترتیب اعداد 0/80 و 0/75 را نشان داد. پایایی آزمون TGMD-2 با استفاده از آزمون ثبات داخلی و خارجی به تأیید رسید. هم خوانی درونی برای خرده آزمون های جابهجایی و کنترل شی در سطح عالی و به ترتیب با آلفای کرونباخ 0/97 و 0/96 حاصل شد. ضریب همبستگی درون گروهی (پایایی خارجی) در سطح عالی و 0/97= ICC حاصل شد. همچنین پایایی مجدد، بین ارزیاب ها (Inter Rater) و یک مشاهدهگر (Intra Rater) برای آزمون TGMD-2 به ترتیب 0/95 و 0/97 بود. نتیجه گیری: آزمون TGMD-2 میتواند ابزار مناسبی برای سنجش عملکرد حرکتی درشت کودکان 10-7 ساله با آسیب بینایی شهر تهران باشد. این ابزار قابل استفاده در کلینیک ها و مراکز درمانی است؛ همچنین می تواند جهت اهداف تحقیقی نیز به کار گرفته شود.
مهارت حرکتی
پایایی
روایی
ویژگی های روانسنجی
نسخه دوم آزمون عملکرد حرکتی کودکان
نسخه دوم آزمون مهارت های حرکتی درشت.
2020
11
21
31
38
https://jpsr.mums.ac.ir/article_17068_574e69452dc5bb69e6d2612803188f6e.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
تأثیر تمرینات منتخب ویدئویی_تعاملی بر مهارتهای حرکتی درشت، هماهنگی چشم و دست و شدت علایم اختلال کودکان 6 تا 9سال مبتلا به اختلالات طیف اتیسم
فاطمه
کیهانی
حمید رضا
طاهری تربتی
مهدی
سهرابی
مهدی
جباری نوقابی
عزت
خداشناس
هدف: اختلالات طیف اتیسم معمولا با اختلالات مهارت های حرکتی درشت، هماهنگی حرکتی بخصوص هماهنگی بینایی - حرکتی و اختلالات رفتاری همراه است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرینات منتخب ویدئویی - تعاملی بر مهارت های حرکتی درشت، هماهنگی چشم و دست و شدت علایم اختلال در کودکان 6 تا 9 سال مبتلا به اختلالات طیف اتیسم بود. روش بررسی: 30 کودک 6 تا 9 سال مبتلا به اختلالات طیف اتیسم از دو مرکز آموزشی کودکان مبتلا به اتیسم در مشهد انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی علاوه بر برنامه آموزشی و توانبخشی روزانه مرکز اتیسم، به مدت 12 هفته و هر هفته سه جلسه 40 دقیقهای در بازی های ویدئویی - تعاملی شرکت کردند و گروه کنترل تنها به فعالیت های آموزشی و توانبخشی روزانه مرکز پرداختند. آزمودنیها با آزمون های بهره حرکتی درشت Ulrich ویرایش دوم، آزمون جاگذاری Purdue و پرسشنامه شدت علایم اختلال اتیسم بهر (Autism Spectrum Quotient; AQ) در پیشآزمون، پسآزمون و آزمون پیگیری، ارزیابی شدند. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهبود معنیداری در مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی چشم و دست داشتند و این اختلاف در آزمون پیگیری نیز پایدار بود (0/001>p)، اما بین دو گروه در شدت علایم اختلال تفاوت معناداری وجود نداشت (0/424=p). نتیجه گیری: استفاده از بازی های ویدئویی - تعاملی استراتژی جدیدی برای بازی با کودکان اختلالات طیف اتیسم است که میتواند بر بسیاری از جنبههای این اختلال مانند مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی چشم و دست تأثیر مثبتی داشته باشد، اما بررسی تأثیر این بازیها بر شدت علایم اختلال نیازمند پژوهش های بیشتری است.
بازیهای ویدئویی - تعاملی
مهارتهای حرکتی درشت
هماهنگی چشم و دست
شدت علایم اختلال اتیسم
2020
11
21
39
50
https://jpsr.mums.ac.ir/article_16813_43f6cd8c2ec0120a8def58286b98f349.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
مقایسه تعادل تک پا در ورزشکاران سالم با ورزشکاران دارای بی ثباتی مزمن مچ پا و کوپر
مینا
کربلائی مهدی
محمدحسین
علیزاده
هومن
مینونژاد
هدف: اسپرین مچ پا یکی از شایع ترین آسیب های اندام تحتانی است. بیشتر از 70 درصد افراد که دچار اسپرین مچ پا شده اند، دچار بی ثباتی مزمن مچ پا می شوند. با این وجود بعضی از افراد با این آسیب به خوبی سازگار می شوند (کوپر) و دچار بی ثباتی مزمن مچ پا نمی شوند از جمله تفاوت های اصلی بین گروه کوپر و بی ثباتی مزمن مچ پا در استراتژی های حفظ تعادل حین ایستادن تک پا می باشد لذا هدف از اجرای پژوهش حاضر مقایسه تعادل تک پا بین ورزشکاران سالم با ورزشکاران دارای بی ثباتی مزمن مچ پا و کوپر بود. روش بررسی: 13 ورزشکار مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا با میانگین سنی 4/21 ±22/3 سال، وزن 7/48 ±59/07 کیلوگرم و قد 5/8 ±166/76 سانتی متر ، 10 ورزشکار کوپر با میانگین سنی 1/37 ± 21/9 سال، وزن 5/78 ± 56/2 کیلوگرم و قد 4/7 ± 165/9 سانتی متر و 11 ورزشکار سالم با میانگین سنی 4/08 ± 24/54 سال، وزن 6/97 ± 57 کیلوگرم و قد 5/27 ± 165/72 سانتی متر در این تحقیق به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. هر شرکت کننده به مدت 20 ثانیه تعادل تک پای خود را روی سطوح 3 و 12 دستگاه تعادلی بایودکس حفظ می کرد. یافته های تحقیق با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری ( مانوا) در سطح معنی داری 95% و میزان آلفای کوچکتر و یا مساوی 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های تعادلی بین دو گروه سالم و کوپر هنگام ایستادن تک پا روی سطوح دوازده (0/318=p) و سه (0/358=p) دستگاه تعادلی بایودکس تفاوت معنی داری نداشتند ولی در گروه بی ثباتی مزمن مچ پا شاخص های تعادلی در جهت داخلی- خارجی و شاخص کلی به طور معنی داری از گروه سالم بالاتر بود (0/05≤p). نتیجه گیری: افراد گروه کوپر با وجود داشتن سابقه آسیب دچار مشکل تعادل نشدند در حالی که گروه بی ثباتی مزمن مچ پا کمبودهای تعادلی بخصوص در جهت داخلی- خارجی دارند که می تواند به علت آسیب دیدگی لیگامنت های خارجی مچ پا و برخی از گیرنده های عمقی که در لیگامنت های خارجی مچ پا قرار دارند، باشد.
بی ثباتی مزمن مچ پا
کوپر
ورزشکار
2020
11
21
51
61
https://jpsr.mums.ac.ir/article_16807_16164661194193b6e436e8db09afa201.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
تاثیر خستگی بر برخی شاخص های نیروی عکس العمل زمین در مردان جوان سالم فعال حین انجام حرکت فرود
راحله
نصرآبادی
حیدر
صادقی
محمد
یوسفی
هدف: فرود یکی از تکالیفی است که در بسیاری از مهارت های ورزشی اجرا می شود و بیشترین شیوع آسیب های اندام تحتانی در ورزش هایی است که در آن ها حرکت پرش- فرود به طور مکرر انجام می شود. در این شرایط خستگی یکی از مولفه هایی است که می تواند از دیدگاه بیومکانیکی و پاتومکانیکی بر پارامترهای مختلف حرکت فرود تاثیرگذار باشد. از این رو هدف از مطالعه نیمه تجربی حاضر تاثیر خستگی بر برخی شاخص های نیروی عکس العمل زمین در مردان جوان سالم فعال حین اجرای حرکت فرود از ارتفاع است. روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است.در این تحقیق نیمه آزمایشگاهی، 20 آزمودنی مرد جوان سالم فعال به عنوان آزمودنی شرکت کردند. از آزمون دوچرخه ثابت برای پروتکل خستگی استفاده شد. اطلاعات نیروی عکس العمل زمین حین اجرای حرکت فرود از ارتفاع 40 سانتی متر قبل و بعد از خستگی جمع آوری شد. برای جمع آوری اطلاعات از دستگاه صفحه نیرو استفاده شد و پارامترهای نقطه اوج نیرو، زمان رسیدن تا نقطه اوج نیرو، نرخ بارگذاری و زمان رسیدن به پایداری محاسبه شد. دادهها با استفاده از آزمون تی زوجی در سطح معنی داری 0/05 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، اختلاف معنی داری بین حالت قبل و بعد از خستگی برای پارامترهای اوج نیرو، زمان رسیدن به اوج نیرو و نرخ بارگذاری در راستای عمودی مشاهده نشد. اما زمان رسیدن به پایداری در حالت بعد از خستگی به طور معنی داری بیشتر از حالت قبل از خستگی بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این تحقیق چنین به نظر می رسد که مردان جوان سالم پس از بروز خستگی در مقایسه با حالت قبل از بروز خستگی دیرتر به پایداری می رسند.
خستگی
فرود
پرش- فرود
نیروی عکسالعمل زمین
پایداری
2020
11
21
62
70
https://jpsr.mums.ac.ir/article_17070_024839fc3da88dc6797714f5951dca7a.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
الزامات داده ای و قابلیت های فنی نرم افزار آموزشی مبتنی بر تلفن همراه برای والدین دارای کودک مبتلا به اتیسم
مصطفی
لنگری زاده
میترا
حکیم شوشتری
اسماعیل
مهرآیین
محمد
حیدری
هدف:
والدین دارای کودک مبتلا به اتیسم نیازمند آموزش هایی به منظور مداخلات درمانی و توانبخشی به کودک خود هستند. استفاده از برنامه های کاربردی تلفن همراه به منظور آموزش یکی از راهکارهای نوین آموزش در زمینه اتیسم می باشد. مطالعه حاضر به تعیین الزامات داده ای و قابلیت های فنی یک نرم افزار آموزشی برای والدین دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم می سپردازد.
روش بررسی:
این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی توسعه ای بود. در مرحله اول با جستجو در منابع اطلاعاتی و راهنماهای جهانی در زمینه اتیسم در پایگاه های اطلاعاتی PubMed, Scopus, Web of Science, Google Scholar عناصر دادهای و محورهای اصلی سامانه ای آموزشی مبتنی بر تلفن همراه هوشمند برای والدین دارای کودک مبتلا به اتیسم به دست آمد. در مرحله دوم، از متخصصین روانپزشکی و مغز و اعصاب اطفال در مورد الزامات و عناصر دادهای سامانه آموزشی مورد نظر در قالب پرسشنامه نظر خواهی شد.
یافته ها:
برای ایجاد یک نرم افزار آموزشی سه دسته از الزامات داده ای تعیین شد. عناصر دادهای تایید شده شامل اطلاعات دموگرافیکی کودک و والدین 7 مورد (78 درصد)، اطلاعات بالینی شامل آموزش اتیسم، خودمراقبتی و راهکارهای کاهش اضطراب و نگرانی و توانبخشی شامل ارائه تکنیک های مداخه ای10 مورد (83 درصد)، همچنین قابلیت های فنی سیستم شامل ارائه یادآور جهت مراجعات حضوری، معرفی متخصصان و مراکز درمانی، دریافت مشکلات والدین و ارائه پیامهای انگیزشی 5 مورد (50 درصد) بود.
نتیجه گیری:
الزامات و عناصر داده ای مورد نیاز برای طراحی و ایجاد نرم افزار آموزشی مبتنی بر تلفن همراه هوشمند برای آموزش والدین دارای کودک مبتلا به اتیسم به صورت پایه ای بدست آمد. آموزش مهارت های توانبخشی و خودمراقبتی به والدین مهمترین عناصر دادهای یک نرم افزار آموزشی می باشند. با تعیین قابلیت های فنی و الزامان داده ای نرم افزار آموزشی می توان به آموزش و ارتقا مهارت های خودمراقبتی و توانبخشی والدین کودک اتیستیک کمک کرد و از مشکلات و نگرانی های این والدین کاست.
اتیسم
آموزش
عناصر داده ای
تلفن همراه هوشمند
موبایل
2020
11
21
71
81
https://jpsr.mums.ac.ir/article_16814_ef84d236406851d969358edc02d0423e.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
مقایسه شش هفته تمرین راه رفتن در محیط های مختلف آب وآب- خشکی بر بهبود خستگی، تعادل و سرعت راه رفتن در زنان مبتلا به ام اس شهر کرمان
نادیا
صادق زاده
داریوش
مفلحی
حسینعلی
ابراهیمی میمند
هدف: مولتیپل اسکلروزیس، شایع ترین بیماری ناتوان کننده سیستم عصبی مرکزی در افراد جوان است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 6 هفته تمرین راه رفتن در دو محیط آب و آب – خشکی بر تعادل، سرعت راه رفتن و خستگی در بیماران مبتلا به این بیماری در شهر کرمان می باشد. روش بررسی: 40 نفر بیمار زن مبتلا به ام اس را به عنوان نمونه به صورت تصادفی در دو گروه تمرین در آب (20 نفر) و گروه تمرین در آب – خشکی (20 نفر) در نظر گرفته شد. تمرینات در 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 70 دقیقه انجام شد. در پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش تعادل از آزمون برگ (Berg Balance Scale)، خستگی از پرسشنامه (Fatigue Severity Scale; FSS) و سرعت از آزمون 25 فوت راه رفتن استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و روش معادلات برآوردی تعمیم یافته در سطح خطای پنج درصد و با استفاده از نسخه ی 22 نرمافزار SPSS انجام شد. یافته ها: تمرینات راه رفتن موجب تغییرات معنی داری در بهبود خستگی و تعادل بیماران در گروه های تمرین در آب و تمرین در آب-خشکی شده است (0/05>p) اما در سرعت راه رفتن تغییرات معنیداری مشاهده نشد (05/0<p). همچنین تفاوت معنی داری در خستگی، تعادل و سرعت بیماران بین دو محیط آب و آب – خشکی دیده نشد. نتیجه گیری: 6 هفته تمرینات راه رفتن در محیط های آب و آب- خشکی بر بهبود تعادل و خستگی تاثیر دارد. ولی بر سرعت راه رفتن بیماران تاثیر ندارد. همچنین تفاوتی در میزان تاثیر گذاری این تمرینات در دو محیط وجود ندارد.
مولتیپل اسکلروزیس
تعادل
خستگی
سرعت راه رفتن
2020
11
21
82
95
https://jpsr.mums.ac.ir/article_17071_4b8841f8e5f089fdd776d0fde8643390.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
مروری بر پروتکل های حرکات اصلاحی در افراد دارای ناهنجاری هایپرکایفوزیس
مارال
امینی
محمدحسین
علیزاده
سعید
جمالی برایجانی
هدف:
هایپرکایفوزیس یکی از شایع ترین ناهنجاری های قامتی است در این ناهنجاری تمایل عضلات قدامی ناحیه سینه ای همچون عضلات سینه ای بزرگ و کوچک به سفتی از یک طرف و تمایل عضلات خلفی این ناحیه مانند اکستنسورهای ستون فقرات به ضعف منجر به بروز ایمبالانس عضلانی در ناحیه فوقانی تنه می شود. یکی از روش های اصلاح این ناهنجاری استفاده از پروتکل های ورزشی می باشد که جایگاه ویژه ای در اصلاح این ناهنجاری دارد از این رو، هدف پژوهش حاضر مروری بر پروتکل های حرکات اصلاحی در افراد دارای ناهنجاری هایپرکایفوزیس می باشد.
روش بررسی:
از موتورهای جستجو گر داخلی و خارجیScopus, Semantic Scholar, Google Scholar, Pubmed, ISC, SID, Magiran, Irandoc, Doajبا محدودیت زمانی 2013 تا 2020 و کلید واژه های Protocol, Hyperkyphosis, Round Back,Corrective Exercises برای موتورهای جستجوگر خارجی و از کلید واژه های گرد پشتی، هایپرکایفوزیس، حرکات اصلاحی، پروتکل برای موتورهای جستجو گر داخلی استفاده گردید و مطالعه حاضر به روش مروری سیستماتیک PRISMA می باشد.
یافته ها:
تعداد 10 مقاله براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدنداین مطالعات به طور عمده به بررسی تاثیر پروتکل- های حرکات اصلاحی بر میزان زاویه کایفوز، زاویه سربه جلو، تعادل، عملکرد جسمانی، زاویه ساکرال (Sacral)، زاویه شیب، میزان ناهنجاری، بهزیستی و انعطاف پذیری پرداخته بودند.
نتیجه گیری:
به نظر می رسد مطالعاتی که از الگوهای حرکتی و عملکردی که افراد در فعالیت های روزمره استفاده می کنند در برنامه تمرینات اصلاحی خود گنجانده اند برای اصلاح ناهنجاری های بدنی موثرتر باشند.
گردپشتی
هایپرکایفوزیس
حرکات اصلاحی
پروتکل
2020
11
21
96
107
https://jpsr.mums.ac.ir/article_16805_fa972aa720ef56b3cb58efcdc4767e54.pdf
فصلنامه علمی- پژوهشی علوم پیراپزشکی وتوانبخشی
2322-5238
2322-5238
1399
9
3
تاثیر وزوز گوش بر پردازش گفتار: شواهد و نظریات
حمیده
ارباب سرجو
ابراهیم
پیراسته
عقیل
آبسالان
فرزاد
حمزه پور
هدف: هدف از این مطالعه مروری، بررسی ارتباط وزوز و پردازش گفتار و همچنین بررسی مسیرهای درگیر احتمالی در این اختلال است. برای پردازش گفتار تمامی مسیر سیستم شنوایی از محیط تا مرکز و سیستم های شناختی و توجهی نقش دارند. آسیب این مسیر ممکن است باعث وزوز شود و با توجه به همپوشانی مسیر درگیر در تولید وزوز و مسیر درک و پردازش گفتار، به نظر می رسد وزوز گوش با تاثیر بر مسیرهای محیطی و مرکزی شنوایی موجب شود تا پردازش گفتار دچار اختلالات یا تغییراتی شود و یا وجود وزوز با اثر بر سیستم های توجهی و شناختی باعث اختلال در درک گفتار شود. این مقاله شواهد رفتاری و الکتروفیزیولوژی هر دو مسیر بالانورد و پایین نورد را مرور می کند. روش بررسی: در این مطالعه مروری با استفاده از کلیدواژه های وزوز و گسیل های صوتی گوش(Otoacoustic Emissions; OAE)، وزوز و پاسخ شنوایی ساقه مغز (Auditory Brainstem Response; ABR)، وزوز و پاسخ میان رس شنوایی (Middle Latency Response; MLR)، وزوز و امواج P300، وزوز و موج منفی ناهمخوان (Mismatch Negativity ;MMN)، وزوز و حافظه شنوایی کلامی، وزوز و پردازش اطلاعات زمانی، وزوز و اختلال پردازش شنوایی مرکزی، وزوز و ارزیابی- های سایکوآکوستیک، وزوز و ارزیابی های رفتاری شنوایی در پایگاه های اطلاعاتی Google scholar و Science direct و Scopus جستجو صورت گرفت. مقالات مرتبط انتخاب، و پس از مطالعه دقیق 76 مقاله و6 کتاب و 1 پایان نامه، مقاله مروری استخراج گردید. یافته ها: در توضیح متاثر شدن درک گفتار در بیماران دچار وزوز، دو نظریه را می توان پیشنهاد کرد. یک نظریه از آسیب در سطوح پایین و ساقه مغز حمایت می کند (بالانورد) و نظریه دیگر کاهش درک گفتار را به درگیری سیستم های توجهی و شناختی نسبت می دهد (پایین نورد) که هر کدام شواهد حمایت کننده خود را دارا می باشند. نتیجه گیری: بر اساس شواهد آزمون های رفتاری و الکتروفیزیولوژی، درگیری هر دو مسیر پردازش گفتاری بالانورد و پایین نورد در افراد دچار وزوز تایید می شود.
وزوز
گفتار
بیماری های مسیر شنیداری
پتانسیل های برانگیخته شنوایی
2020
11
21
108
119
https://jpsr.mums.ac.ir/article_17072_9a065c26b4e2b0533911e0ac0619ada6.pdf